چطور شوخ طبعی میتواند به موفقیت مشاور مسکن کمک کند
موقعیت ایدهآلی که میتوان از شوخطبعی برای شکستن یخ رابطه استفاده کرد، در مرحلهی جستجو به دنبال خانه است. خرید خانه باید فرایند هیجانانگیز و لذتبخشی برای خریداران باشد.
وقتی که پای خرید یا فروش یک خانه در میان باشد، مسلما با موضوع خیلی جدی روبرو هستیم. چانهزنی بر سر قرارداد میتواند با تنش همراه شود، بازدید از خانهها ممکن است خریداران را دچار اضطراب کند و پیدا نشدن مشتری فروشندگان را کلافه کند. وظیفهی یک مشاور حرفهای مسکن این است که در جهت تامین منافع مشتریهای خود تلاش کند و فرایند معاملهی ملک را تا حد امکان آسوده و بدون دردسر پیش ببرد.
فرانک بسکو نویسنده این مطلب که تجربههای خود را در این مطلب آورده، سالهاست که به عنوان یک مشاور املاک حرفهای مشتریهای زیادی داشتهام. در دانشگاه یورک علوم سیاسی خواندهام و در حال حاضر در شرکت Royal LePage فعالیت میکنم. من از دوران کودکی در شهر وان زندگی کردم و همیشه دوست داشتم بعد از تشکیل خانوادهام در همین شهر زندگی کنم. مسیر زندگی من فراز و نشیبهای زیادی داشت و حالا که یک مشاور املاک هستم، از زندگیام راضیام.
اگر میخواهید با شوخطبعی رابطهی خوبی با مشتریهایتان برقرار کنید، با من همراه باشید.
اجازه بدهید با شما صادق باشم. درست است که ما بیزینس جدیای داریم و درست است که حرفهای بودن، مسئولیتپذیری و جلب اعتماد مشتری در کار ما ضروری است، اما چه کسی گفته است که حرفهی ما نمیتواند لذتبخش و سرگرمکننده هم باشد؟ با من همراه باشید تا به شما نشان دهم که چگونه از شوخطبعی و لبخند به عنوان ابزاری برای تحقق هدف نهایی خدمترسانی به مشتریها، با نتایج حرفهای و قابل قبول استفاده کنیم.
ایجاد رابطه در زندگی روزمره به این معنی است که شما با شناختی که از طرف مقابل دارید، با در نظر گرفتن نوع شخصیت و علایقاش با او رفتار کنید. شوخطبعی و بذلهگویی به جا میتواند برای داشتن روابط خوب و هدفمند با افراد مختلف به ما کمک کند.
قبل از این که به شما یاد بدهیم که چگونه با سخن و ارتباط قوی میتوانید با افراد و مشتریهایتان ارتباط برقرار کنید، بهتر است درباره این موضوع صحبت کنیم که چه زمانی باید شوخی کرد.
به یاد داشته باشید که اگر در هر موقعیتی شوخی کنید و بخندید، شخصیت شما محکم بودن و قدرتاش را از دست میدهد و کسی از شما حساب نخواهد برد. در دنیای بیزینس هم افرادی موفق هستند که خیلی محکم و جدی رفتار میکنند و گاهی اوقات شوخی میکنند؛ آن هم نه با همه!
مواردی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم را بهتر است در زندگیتان استفاده کنید.
۱- مخاطب خود را بشناسید. بعضی از آدمها به شدت جدی هستند و علاقهای به شوخی ندارند. بعضیها هم متوجه شوخیهای شما نمیشوند و فکر میکنند که شما در حال مسخره کردن آنها هستید. حالا تصور کنید که این فرد مشتری شما باشد و باید به شما بگویم که در این شرایط مشتریتان را از دست دادهاید.
۲- اگر شما خودتان آدم جدی هستید، نباید از خود واقعیتان دور شوید. شوخطبعی باید به شکل طبیعی و به اقتضای موقعیت اتفاق بیافتد. رک بگویم، اگر فقط خودتان فکر میکنید که آدم بامزهای هستید، احتمالا نمیتوانید رابطهای که میخواهید با دیگران داشته باشید را بوجود بیاورید.
۳- قدیمیها میگویند که «هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.» شوخطبعی فیالبداهه است و میتواند بسیار سرگرمکننده باشد، اما لطفا مراقب باشید و قبل از آنکه مرتکب اشتباه شوید، نگاهی به موقعیتتان داشته باشید. خیلی مهم است که بدانید چه زمان باید شوخی کرد.
۴- برای رسیدن به موفقیت در معاملهی ملک (قراردادها و مذاکرهها)، با سختکوشی و صداقت رفتار کنید. در اینجا اجازهی شوخی ندارید.
حالا که به خوبی میدانیم چه زمانی باید شوخی کرد و چه زمانی باید رفتار جدی داشته باشیم، بهتر است درباره این موضوع صحبت کنیم که چگونه میتوانید با مشتریهایتان صمیمیتر شوید و با شوخی ارتباط خوبی با آنها بوجود بیاورید.
با مشتری در حال پیدا کردن خانه هستید؟ زمان مناسبی برای شوخی است
موقعیت ایدهآلی که میتوان از شوخطبعی برای شکستن یخ رابطه استفاده کرد، در مرحلهی جستجو به دنبال خانه است. به باور من، خرید خانه باید فرایند هیجانانگیز و لذتبخشی برای خریداران باشد.
ما به عنوان مشاور املاک، وظیفه داریم که مشتریهایمان را در هنگام انتخاب خانهی رویاییشان، تا جای ممکن آسوده و سرحال نگه داریم. فرایند خرید جایی است که ما بیشترین وقت را با مشتریهایمان میگذرانیم و شناختی واقعی از آنها پیدا میکنیم.
چند تجربه
گاهی اوقات یک شوخی به جا و درست باعث میشود تا مشتریتان احساس بهتری کند و انرژی از دست رفتهاش را بعد از چندین ساعت گشتن برای خانهی مناسب دوباره بدست بیاورد.
حالا به نظر شما چگونه باید هنگام پیدا کردن خانه با مشتریتان شوخی کنید که اثر مثبتی هم داشته باشد؟ موارد زیر را به خاطر بسپارید.
۱- تقریبا همیشه میتوان خانههایی که مشتریتان پسند نمیکند را دستمایهی شوخی قرار داد. همچنین محبوبیت برنامههای تلویزیونی DIY در این روزها نشان دهندهی علاقمندی افکار عمومی به انجام نوسازیهای خانه توسط خود افراد است و این یعنی شما میتوانید با مشتریتان درباره این موضوعات صحبت کنید و شوخی کنید. اخیرا خانهای را به مشتری نشان میدادم که اتاقک حمام زیرزمین آن شش فوت ارتفاع داشت، ولی سردوش آن را در ۴ فوتی زمین نصب کرده بودند. خانه خالی بود، به همین خاطر من و مشتریها به نوبت از اتاقک حمام عکس گرفتیم. فرصتی عالی برای گرم شدن رابطه و پست کردن عکس در رسانههای اجتماعی بود. به مشتریهایم تاکید کردم که باید نیمهی پر لیوان را ببینند. به آنها گفتم اگر این خانه را بخرند، همیشه پایین بدنشان تمیزتر از بالای بدنشان خواهد بود.
۲- اتفاقهای عجیب و غریب زیادی در طول سالهای فعالیتام به عنوان مشاور املاک برای من رخ داده است و جالبترین آن در یک خانه خالی اتفاق افتاد. هیچ اثاثیهای در خانه وجود نداشت، به جز قفسهای دیواری در یکی از اتاق خوابها که بیش از ۳۰ عدد سر مانکن و موی سر مانکن روی آن قرار داشت. تصور کنید که وارد این اتاق بشوید و برق را روشن کنید و ناگهان این کلهها به شما نگاه کنند. از جایم پریدم، در را بستم و به طرف مشتریهایم برگشتم و قبل از رسیدن به آنها، دستهایم را به نشانهی تسلیم شدن بالا بردم. همین حرکت کوچک یخ بین ما را شکست و زمینهی رابطهای را فراهم کرد که تا به امروز نزدیک به هفت سال از آن میگذرد. اواخر همان هفته مقالهای دربارهی افسانهی اسبسوار بیسر برای آنها فرستادم و در عنوان ایمیل نوشتم: «فکر کنم پیدایش کردیم.»
۳- اولین سالی که وارد حرفهی املاک شدم، با زوجی دوستداشتنی و خانهاولی کار میکردم، که بیاندازه علاقمند به زندگی در محیطی امن برای بزرگ کردن فرزند خود بودند. خانهای عالی پیدا کردیم که از هر نظر مطابق میلشان بود، اما هنگامی که از درب ایوان مشغول تماشای حیاط بودیم، ۴ افسر پلیس را دیدیم که در حیاط همسایه، ۲ مرد را بازداشت کردند. به عنوان اظهار نظری دربارهی این منظرهی عالی، داد زدم «گارسون، صورتحساب» و بلافاصله پیشنهاد دادم که سراغ خانهی بعدی برویم. این کنایهای بود که با استفاده از آن سعی کردم مشتریام را از دست ندهم.
همهی اینها فقط چند نمونه از تجربههای من درباره شوخی در حرفهی مشاوران املاک بود و مطمئن هستم که برای هر مشاور املاکی، چند داستان یا موقعیت خندهدار اتفاق افتاده است. کار کردن در این شرایط و شوخی کردن با برخی موضوعات مشخص میتواند به سود شما تمام شود و به ایجاد رابطهای خوب با مشتری منجر گردد.
فرانک بسکو
مشاور مسکن و نویسنده مطلب