چطور فوتبال زندگی من را نجات داد دو روایت از کانادا و کنیا
فوتبال فقط یک ورزش یا تفریح نیست فوتبال توانسته زندگی خیلیها را از سقوط نجات دهد
فوتبال مرز جغرافیایی ندارد، شاید هم همین این قدر این ورزش را برای همه از جوان و پیر گرفته تا ساکنان کانادا تا نایروبی کنیا درگیر خودش میکند.
اما فوتبال فقط یک تب یا به قول جامعهشناسان کالت تنها نیست، حتی فقط یک ورزش خالی هم نیست؛ نوعی زندگی است، نوعی نگرش تازه به زندگی.
این گزارش CBC به دو نمونه از تاثیر فوتبال بر روی زندگی آدمها پرداخته است. یکی کودکان فقیر در محلههای فقیرنشین نایروبی و دیگر جوانی که میتوانست سرنوشتی مشحون از خلاف داشته باشد در ونکوور. فوتبال برای هر دوی آنها توانست سرنوشت دیگری رقم بزند.
باب مونرو، کارمند دولت کانادا، در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی، ملاقاتهایی را در گوشه و کنار دنیا انجام میداد. وقتی به کنیا میرفت و ملاقاتها طولانی میشد، در محلههای فقیرنشین نایروبی قدم میزد. آنجا بود که هنگام تماشای بچههایی که به یک توپ دستساز شوت میزدند، ایدهی قدرتمندی به ذهنش خطور کرد؛ ایدهای که در نهایت روی زندگی هزاران جوان تاثیر گذاشت.
مونرو کمک کرد که یک لیگ کوچک فوتبال برای نوجوانان، با عنوان انجمن ورزش جوانان ماتاره (MYSA)، در محلات فقیرنشین نایروبی راه بیفتد. این سازمان دو بار نامزد دریافت جایزهی صلح نوبل شده است و امروزه توسط همان جوانانی اداره میشود که از آن خدمات دریافت میکنند.
ماکوالته اونیانگو هنگامی که ۹ سال داشت به این لیگ فوتبال پیوست و اکنون برای همین سازمان کار میکند. او بخشی از درآمد خود را صرف فرستادن برادرانش به مدرسه میکند.
او میگوید: «وقتی که با خانوادهام دور یک میز مینشینیم و حرف میزنیم، آنها نمیتوانند باور کنند که خواب و خوراکشان از فوتبال است و بچههایشان بخاطر فوتبال است که به مدرسه میروند. این مساله تا همین امروز برای ما مثل یک خواب و خیال است و پدرم حتی امروز هم میگوید که این چیزی که اسمش فوتبال است، فکر نمیکردم بتواند زندگی کسی را تغییر بدهد.»
فوتبال چگونه به نولان بلروز آینده داد
ورزش میتواند عامل تاثیرگذار قدرتمندی در زندگی انسانها باشد. برای نولان بلروز، دانشآموز دبیرستانی ساکن نیووستمینستر در بریتیشکلمبیا، این فوتبال بود که راه جدیدی در زندگی او گشود.
نولان بلروز میگوید: «دوران کودکی من واقعا پر از سختی و بیثباتی بود، چون در میان الکل و مواد مخدر بزرگ میشدم.»
بلروز کودکی دشواری داشت. او مادرش را در سه سالگی از دست داد و چند ماه بعد از آن هم پدرش خانه را ترک کرد و دیگر هرگز خبری از او نشد.
او تایید میکند که در نوجوانی، گام در مسیری خطرناک گذاشته بود.
«داشتم دچار مشکل میشدم، چون کارهای اشتباهی را با آدمهای اشتباه انجام میدادم.»
اما هنگامی که بلروز فرصت بازی فوتبال را پیدا کرد ـ چیزی که همیشه آرزویش را داشت، اما از عهدهاش بر نمیآمد ـ زندگیاش دچار تحولی ژرف شد.
«فوتبال من را خیلی تغییر داد و من را تبدیل کرد به آدمی که امروز هستم؛ آدمی که دوستش دارم.»
بلروز قصد دارد وارد کالج شود؛ شاید فوتبال هم بازی کند، اما هدف نهاییاش آن است که یک مددکار اجتماعی شود، «تا بتوانم جوانها را در سراسر کانادا تشویق کنم که به ورزشهای مورد علاقهی خود بپردازند و ببینند که این کار چقدر میتواند زندگیهای آنها را نیز تغییر بدهد.»
فرمول «منطقهی آبی» برای طول عمر
با آنکه ورزش میتواند تاثیرات عمدهای بر زندگی انسانها بر جای بگذارد، تحقیقات نشان میدهد که آن دسته از فعالیتهای فیزیکی که به صورت طبیعی در زندگی روزمره اتفاق میافتد، تاثیر عمیقتری از ورزشهای متمرکز بر طول عمر آدمی دارد.
دان باتنر، مؤلف کتاب «منطقهی آبی: ۹ درس برای زندگی طولانیتر از طرف مردمانی که طولانیترین زندگی را داشتهاند»، میگوید مهمترین عامل برای فراهم آوردن تحرک لازم در طول روز، محیطی است که «مناطق آبی» در دسترس افراد میگذارند.
باتنر میگوید: «ساکنان مناطق آبی در محیطهایی زندگی میکنند که آنها را وادار میسازد تا هر ۲۰ دقیقه یکبار، یا در همین حدود، فعالیتی فیزیکی انجام بدهند.»
او باغبانی، پیاده رفتن تا کافه و حتی انجام کارهای خانه با دست به جای لوازم خانگی را از جمله راههای وارد کردن حرکات طبیعی به زندگیهای روزمره مینامد؛ راهکارهایی که حتی در محیطهای شهری نیز قابل اجراست.