پدرام ناصح پدرام ناصح
مهاجرت

کریستین امان‌پور: چه بر سر انسانیت ما آمده است؟

کریستین امان‌پور خبرنگار بین‌المللی و ایرانی‌تبار از رنجی که بر پناهندگان سوری می‌رود نوشته و انسانیت را به چالش کشیده است

بهروز سامانی بهروز سامانی

چه بر سر انسانیت ما آمده است؟ این فریاد پرسش‌گر کریستین امان‌پور خبرنگار جهانی است که مردم دنیا را خطاب قرار می‌دهد.

این روزنامه‌نگار ایرانی‌تبار که شناخته‌شده‌ترین چهره خبری جهان است و جوایز زیادی را درو کرده، در این دادنامه به رنجی می‌پردازد که هر آن و هر دقیقه بر پناه‌جویان سوری می‌گذرد.

مردم سوریه یک بار دیگر هفته پیش قربانی جنگ قدرت‌ها در کشور خود شدند. حمله شیمیایی به شهر دوما در نزدیکی دمشق نفس همه را، و از همه بیشتر کودکان را، بند آورد.

این شماره آتش خانواده را از اینجا دانلود کنید

Atash Lifestyle 136 - For Web Page 6چه بر سر سیاست و انسانیت ما آمده است که به خودمان اجازه می‌دهیم تا کسانی را که از جنگی وحشیانه می‌گریزند، پست‌تر از انسان به شمار آوریم؟

این پرسشی است که هنگام بازدید از کمپ‌های پناهندگان سوری در اردن، در پی یافتن پاسخی برای آن بودم. بزرگترین مرکز اسکان مجدد سازمان ملل، در امان پایتخت اردن، مرا به یاد جزیره‌ی ایلیس Ellis Island در نیویورک حدود سال‌های ۱۹۰۰ انداخت. با خودم فکر کردم، از کجا معلوم که در میان این پناه‌جویان سوری، اینشتین‌ها، استیو جابزها، ام‌آی‌ای‌ها (خواننده مشهور رپ با اصلیت سری‌لانکایی) و مادلین آلبرایت‌های آینده نباشند؟

من که نگران تلاش‌های دولت ترامپ برای ممنوع ساختن ورود پناهجویان سوری بودم، با پل استرومبرگ کمیسر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان حرف زدم. او به من گفت هیچ‌گاه کنترل‌های ایالات متحده تا این حد سخت‌گیرانه نبوده است. این کنترل‌های شدید شامل بسیاری از سازمان‌ها و پایگاه‌های اطلاعات امنیت و نیز آزمونبیومتریک است که  می‌تواند حتی تا دو سال هم طول بکشد. تقاضای پناهندگی در واقع دشوارترین مسیر برای ورود به ایالات متحده است و علی‌رغم همه‌ی این تبلیغات و سر و صدا، تنها کمتر از یک درصد از پناه‌جویان سرانجام در جایی پذیرفته می‌شوند.

از زمان شروع جنگ‌های داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ تاکنون ۶۰۰ هزار نفر از مردم به اردن پناه آورده‌اند. ما به دیدار کمپ بزرگ زعتری رفتیم که ۸۰ هزار پناهجو را در خود جای داده و چادرهای آن به اقامت‌گاه‌هایی ثابت و دارای برق تبدیل شده است.

پدرها و مادرها و کودکانی که ما با آنها ملاقات کردیم،‌ همگی دلتنگ خانه‌های خود در آن سوی مرز سوریه هستند و بسیاری از آنها نمی‌خواهند فاصله‌ای بیشتر از این با کشور خود داشته باشند، تا اگر، روزی روزگاری، جنگ تمام شد، بتوانند آسان‌تر به خانه‌های خود بازگردند. واقعیت این است که بیشتر این آدم‌ها خود را به آب و آتش نمی‌زنند و چندان علاقه‌ای هم ندارند تا به کشورهای ما در غرب بیایند. آنها آرزومند بازگشت به خانه و کاشانه‌ی خود هستند.

ازدواج زودهنگام دختران، پیامد جنگ

یکی از بدترین پیامدهای جانبی جنگ سوریه، افزایش شدید ازدواج زودهنگام دختران است، زیرا والدین آنها دست به گریبان فقر هستند و از اینکه یک نان خور کمتر داشته باشند خوشحال می‌شوند. شاید هم آنها به راستی باور دارند که امنیت دخترشان در کنار شوهر بهتر تامین خواهد شد.

مشاورانی که در این کمپ فعالیت می‌کنند، به ما گفتند بسیاری از این دخترها دچار مشکلات روحی و روانی شده‌اند. آنها افسرده می‌شوند و بعضی‌های‌شان حتی سعی می‌کنند که خودشان را مسموم کنند. آنها نمی‌خواهند که در آن سن پایین و در حالی که هنوز بچه هستند، ازدواج کنند. اما از طرف دیگر، اگر طلاق بگیرند ممکن است بدنامی بیشتری در انتظارشان باشد.

با وجود این، دختر نوجوانی به من گفت که طلاق گرفته است و حالا که دیگر در قفس یک ازدواج زودهنگام ناموفق گرفتار نیست، احساس آسودگی می‌کند. او از  والدینش که با آغوش باز او را مجددا در خانه‌ی کانتینری‌شان در اردوگاه پناه‌جویان پذیرفته‌اند، سپاسگزار است. او به من گفت که اکنون فقط می‌خواهد روی تحصیل‌اش تمرکز کند تا بتواند آزادانه در مورد آینده‌اش تصمیم بگیرد. در میانه‌ی تاریکی‌های زندگی پناه‌جویی، اراده‌ی استوار انسانی هنوز پیداست و بارقه‌های امید را هنوز می‌توان مشاهد کرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟