روایتی از زندگی Thomas McGee، مردی که هویت کانادایی را بر اساس «نه به آمریکا» تعریف کرد

شاید تابهحال این جمله را شنیده باشید که “کانادایی بودن یعنی آمریکایی نبودن”؛ اما آیا میدانستید این جمله نه یک شوخی ساده، بلکه یک استراتژی سیاسی برنامهریزیشده بوده است؟ مجله Maclean’s در تحلیلی تاریخی و عمیق، ریشههای ضدآمریکایی هویت کانادا را در اندیشههای Thomas D’Arcy McGee، یکی از بنیانگذاران فکری کشور بررسی کرده است.
آقای McGee، انقلابی ایرلندی و فعال سیاسی خسته از افراطگرایی آمریکایی، به کانادا آمد تا بههمراه Sir John A. Macdonald کشوری را بنا کند که عمداً در تضاد با جمهوریخواهی آشوبزده آمریکا تعریف شده باشد. از پارلمان مسئولپذیر تا احترام به تنوع فرهنگی و تاجوتخت، بسیاری از ارزشهای امروزین کانادا حاصل همان نگرشی است که McGee در سال ۱۸۶۵ در برابر «روح دموکراسی جهانی آمریکا» هشدار داد.
اما چرا این تفکر امروز، درست همزمان با فشارهای اقتصادی، تهدیدهای ترامپ، و اختلافات فدرالی-استانی، دوباره موضوعیت پیدا کرده؟ آیا کانادا پس از انتخاباتی سرنوشتساز، نیاز دارد دوباره «نه گفتن به آمریکا» را بازتعریف کند؟
در این تحلیل خواندنی و پر از جزئیات تاریخی، با ریشههای این شکاف فرهنگی-سیاسی آشنا شوید و ببینید چرا برخی معتقدند هویت کانادا، دقیقاً با «آمریکایی نبودن» معنا پیدا میکند.
در این مطلب همچنین با زندگی پرفراز و نشیب Thomas McGee آشنا شوید که از بنیانگذاران کانادا بود و جان خود را در راه آزادی اقلیتها و نظام پارلمانی گذاشت و ترور شد.
مقاله تازهای که در مجله کانادایی Maclean’s منتشر شده، با نگاهی تاریخی و تحلیلی نشان میدهد یکی از عناصر محوری هویت ملی کانادا، یعنی «آمریکایی نبودن»، نه یک ویژگی منفعل، بلکه طرحی آگاهانه از سوی یکی از بنیانگذاران سرسخت این کشور، یعنی Thomas D’Arcy McGee بوده است.
نویسنده این مقاله، که استاد علوم سیاسی در دانشگاه Concordia و از ایرلند به کانادا مهاجرت کرده، در این مقاله استدلال میکند که ریشه این هویت ضدآمریکایی را باید در زندگی و جهانبینی McGee جستجو کرد؛ مردی که از انقلابیگری در ایرلند آغاز کرد، مجذوب جمهوریخواهی آمریکا شد، و سپس با مشاهده افراطگرایی سیاسی و نژادپرستی ندانمگرایان (Know Nothings) در دهه ۱۸۵۰، با انزجار کامل از آن فاصله گرفت.
آقای McGee سال ۱۸۵۷ به مونترال مهاجرت کرد، جایی که فضای آرامتر، پذیراتر و مبتنی بر تنوع فرهنگی کانادا به او فرصت داد تا به عنوان یک نماینده پارلمان، ایده «کنفدراسیون» را به عنوان یک سد دفاعی در برابر توسعهطلبی ایالات متحده شکل دهد. او با همکاری Sir John A. Macdonald، پایههای فکری کشوری را بنا گذاشتند که نه تنها جغرافیایی، بلکه هویتی در تقابل با آمریکا تعریف میشد.
او در مقاله خود تأکید میکند که کانادا، برخلاف آمریکا که با دموکراسی مستقیم و روح آشوبطلبانه شکل گرفته بود، بر پایه نظام پارلمانی، دولت مسئول، احترام به نظم و تاج و تخت بریتانیا ساخته شد. برای McGee، جنگ داخلی آمریکا و تلاش آن کشور برای تصاحب سرزمینها با استناد به دکترین «تقدیر آشکار» و «میوه رسیده»، نمونههای بارز بیثباتی سیاسی و فقدان اصول اخلاقی در دموکراسی آمریکایی بودند.
وی در سخنرانی معروف خود در سال ۱۸۶۵ درباره کنفدراسیون، گفت: «آمریکاییها چشم طمع به فلوریدا داشتند و آن را گرفتند، چشم طمع به لوئیزیانا داشتند و آن را خریدند، چشم طمع به تگزاس داشتند و آن را دزدیدند و با مکزیک جنگیدند تا به کالیفرنیا رسیدند.»
“They coveted Florida, and seized it; they coveted Louisiana, and they purchased it; they coveted Texas, and stole it; and then they picked a quarrel with Mexico which ended by their getting California.”
او در آن سخنرانی هشدار داد که کانادا نباید در «روح دموکراسی جهانی آمریکایی» غرق شود، بلکه باید بر پایه «شرایط خاص خود» شکل بگیرد، یعنی نظامی که در آن تنوع فرهنگی، وفاق اجتماعی و نظم سیاسی محترم شمرده شود.
نویسنده معتقد است این شرایط هنوز هم در فدرالیسم پویای کانادا دیده میشود: از تلاشها برای حفظ دوزبانگی و چندفرهنگیگرایی گرفته تا چالشهای دائمی میان استانها و دولت فدرال، مانند تلاشهای François Legault در کبک و خانم اسمیت در آلبرتا برای خودمختاری بیشتر. اگرچه این کشمکشها خستهکنندهاند، اما بازتابی از پویایی همان نظمی هستند که McGee برای آن جنگید.
این مقاله همچنین به نمونههای مدرن اشاره میکند؛ از جمله سخنرانی پیر ترودو پیش از رفراندوم کبک در ۱۹۸۰ که در آن از کانادا به عنوان «ملتی معنوی، متفکر و همدل با جهان» یاد کرد؛ و تلاش مارک کارنی، رهبر حزب لیبرال در انتخابات ۲۰۲۵، برای احیای سرمایههای هویتی چون منشور حقوق، CBC و چندفرهنگیگرایی.
نویسنده در پایان، تأکید میکند که در دوران افزایش تنشهای جهانی، ظهور پوپولیسم در آمریکا، قانونشکنی در سیاست مهاجرتی و تعرفههای تنبیهی، بازگشت به ارزشهای McGee نه فقط نوستالژیک، بلکه حیاتی است. چرا که هویت کانادایی، بر پایه یک «نه» قدرتمند به آمریکا ساخته شده است—و این «نه»، هنوز هم میتواند «آری» بلندی به نظم، صلح و تنوع باشد.
درباره توماس دارسی مکگی (Thomas D’Arcy McGee)
(۱۳ اپریل ۱۸۲۵ – ۷ اپریل ۱۸۶۸)
توماس دارسی مکگی Thomas D’Arcy McGee روزنامهنگار، شاعر، سیاستمدار و از پدران بنیانگذار کانادا بود. او در ایرلند به دنیا آمد و در جوانی بهعنوان یک انقلابی ضد بریتانیایی برای استقلال ایرلند مبارزه کرد. پس از شکست در قیام ۱۸۴۸، به ایالات متحده گریخت و بهعنوان روزنامهنگار فعال شد، اما با مشاهده رشد نژادپرستی و افراطگرایی در جنبشهای آمریکایی مانند “ندانمگرایان” (Know Nothings)، بهتدریج از نظام سیاسی آمریکا دلزده شد.
در سال ۱۸۵۷ به مونترال مهاجرت کرد و در همان سال بهعنوان نماینده مونترال به مجلس قانونگذاری استان کانادا راه یافت. او با تأسیس نشریهای به نام New Era، بهسرعت به یکی از مدافعان پرشور کنفدراسیون و وحدت کانادایی تبدیل شد و در دولت Sir John A. Macdonald به عنوان وزیر کشاورزی، مهاجرت و آمار خدمت کرد.
مکگی در سخنرانیهای پرشور خود، کانادا را بهعنوان بدیلی متمدن و مبتنی بر نظم و تنوع، در برابر توسعهطلبی و آشوبگرایی آمریکایی معرفی کرد. او بهویژه نسبت به حرکتهای افراطی Fenian Brotherhood انتقاد داشت و آنها را تهدیدی برای نظم نوپای کانادایی میدانست.
پس از تشکیل کنفدراسیون، مکگی بهعنوان نماینده پارلمان کانادا از مونترال غربی انتخاب شد، اما تنها چند ماه پس از آغاز نخستین دوره مجلس، در ۷ اپریل ۱۸۶۸ مقابل منزلش در اتاوا ترور شد. قاتل او، پاتریک جیمز ویلن Patrick James Whelan که ۲۸ سال داشت و همان سال هم اعدام شد، هرچند ارتباط مستقیم او با فنیانها اثبات نشد.
مکگی تا پایان عمر از اتحاد، چندفرهنگیگرایی، آزادی اقلیتها و نظام پارلمانی دفاع کرد. او بیش از ده کتاب و صدها شعر نوشت و همچنان بهعنوان یکی از سخنوران برجسته تاریخ کانادا و نماد کانادایی بودن در برابر آمریکایی بودن، شناخته میشود.
تشییع جنازه او در مونترال، با حضور دهها هزار نفر، یکی از بزرگترین مراسمهای عمومی آن دوران بود.