رویای کانادایی پناهجوی افغان در آستانه فروپاشی؛ فروزان حسنزی با خطر اخراج روبروست
فروزان حسنزی، زنی افغان که از وطن خود و یک ازدواج آزاردهنده گریخته بود تا زندگی جدیدی در کانادا بسازد، اکنون با حکم اخراج از سوی دولت این کشور مواجه شده است که امنیت او و خانوادهاش را به خطر میاندازد.
فروزان که ۸ سال گذشته را در کانادا زندگی کرده، به عنوان پناهنده و برای فرار از حکومت طالبان در افغانستان و ازدواج خشونتآمیز در هلند، همراه فرزندانش به این کشور آمده بود.
او از آن زمان با یک افغان-کانادایی به نام مسعود میر ازدواج کرده، از او صاحب یک فرزند شده و در این مدت هم یک بیزینس موفق راهاندازی کرده است.
او همچنین به مهاجران دیگر برای ورود به کانادا کمک کرده است.
با این حال، اداره مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا (IRCC) ازدواج فروزان را «ازدواج صوری» تلقی کرده و حکم اخراج او و فرزندانش را صادر کرده است.
فروزان و تیم حقوقی او استدلال میکنند که رابطه او با همسرش واقعی است و بازگرداندن خانواده به افغانستان یا هلند، جان آنها را در معرض خطر جدی قرار میدهد.
فروزان در مصاحبه با شبکه CBC با اشاره به چالشهایی که مهاجران و پناهجویان با آن مواجه هستند، میگوید: «برای ما در این دنیای بزرگ، هیچ جایی نیست که بتوانیم آن را خانه بنامیم.»
رسانه دولتی CBC News در گزارشی در این باره مینویسد، این پرونده باعث ناراحتی کسانی شده که فروزان را میشناسند و از او حمایت میکنند.
آنها معتقدند او و خانوادهاش به اعضای ارزشمندی در جامعه کانادا تبدیل شدهاند و از طریق کار، فعالیتهای داوطلبانه و کمک به سایر تازه واردان، به جامعه کمک کردهاند.
آقای Rick McRonald، از مدیران کلیسای St. Andrew در شهر گوئلف، جایی که فروزان در آن فعالیتهای داوطلبانه داشته، میگوید: «آنها دقیقا از آن نوع افرادی هستند که ما در کانادا به آنها نیاز داریم.»
در حالی که فروزان و خانوادهاش خود را برای ترک کانادا تا هفته اول دسامبر آماده میکنند، داستان آنها، به نوشته CBC News، یادآور ماهیت پیچیده و اغلب غیرقابل پیشبینی سیستم مهاجرت و تأثیر منفی آن بر کسانی است که به دنبال زندگی بهتر هستند.
فروزان حسنزی از یک ازدواج آزاردهنده همراه با دو فرزندش از هلند به کانادا آمد؛ این دومین باری بود که او از یک کشور میگریخت و امیدوار بود که بالاخره به امنیت رسیده است.
او به کانادا آمد، با یک افغان- کانادایی ازدواج کرد، از او صاحب فرزند شد، بیزینس خود را راه اندازی کرد و به دیگران برای آمدن به این کشور کمک کرد.
هشت سال بعد، و اکنون که او در پاریس، انتاریو زندگی میکند، اداره مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا (IRCC) حکم اخراج او را صادر کرده است.
فروزان در مصاحبه با شبکه CBC با اشاره به چالشهایی که مهاجران و پناهجویان با آن مواجه هستند، میگوید: «برای ما در این دنیای بزرگ، هیچ جایی نیست که بتوانیم آن را خانه بنامیم.»
مسعود میر، همسر فروزان دو بار تلاش کرد تا از طریق برنامه اسپانسر همسر، برای او و فرزندانش، اقامت بگیرد، اما هر دو بار به دلیل اینکه IRCC ازدواج آنها را صوری تلقی کرده است، درخواست او رد شد.
استدلال IRCC این بود که قانع نشده آنها صرفا با هدف دریافت شهروندی یا اقامت دائم ازدواج نکردهاند.
در آخرین جلسه دادرسی، فروزان و فرزندانش حکم اخراج دریافت کردند. آنها باید تا هفته اول دسامبر کانادا را ترک کنند.
او اولین بار در نوجوانی از افغانستان فرار کرد
داستان فروزان از یک فروشگاه مواد غذایی در افغانستان تحت حاکمیت اول طالبان آغاز میشود، جایی که او مرتکب اشتباه شده و برقع نپوشیده بود.
او میگوید: «من فقط یک روسری داشتم. آنها شروع به کتک زدن من کردند، تقریبا تا حد مرگ.»
آن روز، مادرم گفت که ما باید اینجا را ترک کنیم.
فروزان ۱۳ سال داشت که افغانستان را ترک کرد. او، همراه والدین و برادرش با پای پیاده و فقط با یک کوله پشتی فرار کردند.
آنها در نهایت به هلند رسیدند و فروزان در ۱۶ سالگی، مجبور شد با پسر عموی خود ازدواج کند و مدتی بعد هم باردار شد.
او نام نخستین فرزندش را شکران گذاشت و میگوید بزرگ کردن او در هلند پر از فراز و نشیب بوده، اما بیشتر نشیب.
شکران به CBC News میگوید: «من فقط با مادرم بزرگ شدم و او یک مادر مجرد بود. پدرم در بیشتر دوران زندگی من، در کنارمان نبود.»
فروزان میگوید پدر شکران با او بدرفتاری میکرده و در ۱۴ سال ازدواجشان، مدام به زندان میرفته و آزاد میشده است: «من به پلیس مراجعه کردم، به پناهگاه زنان رفتم، اما آنها نمیتوانند برای همیشه از شما محافظت کنند یا کسی را برای همیشه در زندان نگه دارند.»
ترک هلند تنها گزینه ما در آن زمان بود
هنگامی که آنها به کانادا رسیدند، سبحان کوچکترین فرزند فروزان، دو ساله بود و شکران ۱۴ ساله بود. او هنوز در سنی بود که بیشتر وقت خود را در دبیرستان در کانادا میگذراند.
شکران میگوید: «ما باید همه چیز را از صفر شروع میکردیم. کشور جدید و زبان جدید، همه اینها چالش برانگیز بود.»
شکران میگوید به کالج نرفته چون به او گفته شده بود که باید شهریه بینالمللی پرداخت کند.: «تا جایی که من میدانم، کانادا خانه من است. من سعی کردم تمام تلاشم را بکنم تا اینجا باشم، شغل خوبی پیدا کنم و پول خوبی به دست بیاورم.»
شکران که اکنون مدیر مالی یک نمایندگی خودرو در همیلتون است، میگوید: «مادرم صاحب بیزینس است، من شغل تمام وقت دارم، خواهر کوچکم شهروند این کشور است. دقیقا چرا باید ما را اخراج کنند؟»
ما به عنوان دو دوست شروع کردیم… به عشق تبدیل شد
مادر شکران با همسر آیندهاش، مسعود میر، هنگامی که در یک رستوران افغانی در برمپتون کار میکرد، آشنا شد.
او و دو فرزندش اولین زمستان خود را در کانادا در یک بیسمنت زندگی کردند: «من نمیدانستم روز است یا شب، چون داخل بیسمنت تاریک و سرد بود.»
به دلیل پیشینه افغانی مسعود، او فکر کرد که میتواند از او بپرسد آیا کسی را میشناسد که خانه اجاره دهد.
آنها شماره تلفن و لیست آپارتمانها را رد و بدل کردند و مسعود در نهایت به او کمک کرد تا برای دیدن خانهها قرار بگذارد.
اما وقتی این کار تمام شد، فروزان گفت که مسعود به تماسهای خود با او ادامه داد: «ما به عنوان دو دوست شروع کردیم. او خیلی خیلی به من کمک کرد. و این رابطه سپس در یک لحظه، به عشق تبدیل شد.»
شکران میگوید: «او یک مرد فوقالعاده است. من او را تا سر حد مرگ دوست دارم.»
پس از یک سال زندگی در کانادا، فروزان و مسعود ازدواج کردند.
حدود یک سال بعد، آنها صاحب فرزندی به نام رز شدند که اکنون هفت ساله است.
اما فروزان میگوید اداره مهاجرت IRCC باور نمیکند که هیچ عشقی در کار باشد و رابطه ما را یک ازدواج صوری اعلام کرده، به این معنی که هدف ما از این ازدواج، تنها دریافت شهروندی یا اقامت دائم بوده است.