مطالبی در این باره

سایر مطالب آتش شماره ۲۴۰

  • آتش ۲۴۰؛ اشک‌ها و لبخندها در بازی تلخ کرونا
  • بدرود آقای مهاجر ۱۰۰ ساله؛ مردی که از جنگ جهانی جان سالم به در برد و بر اثر کرونا جان باخت
  • وقتی باید به خاطر کرونا خود را قرنطینه کنید، یعنی دقیقا باید چکار بکنید
  • چه اتفاقی در بازار مسکن تورنتو دارد می‌افتد؟ تاثیرات کرونا، تصمیمات اقتصادی و کاهش نرخ‌ بهره
  • بازار مسکن زیر سایه سنگین کرونا؛ آیا جایی هم برای خوش‌بینی باقی است؟
  • ۷ اجاره‌نشین در تورنتو از برنامه خود برای کرایه سر ماه خانه‌شان می‌گویند
  • ۵ موزه مهم در تورنتو که می‌توانید از خانه در آنها گردش کنید
  • پدرام ناصح پدرام ناصح
    زندگی در کاناداGreenمهاجرت

    بدرود آقای مهاجر ۱۰۰ ساله؛ مردی که از جنگ جهانی جان سالم به در برد و بر اثر کرونا جان باخت

    زایما روزنبرگ از قهرمانان جنگ جهانی دوم بود پس از فروپاشی شوروی و در سن ۷۰ سالگی به کانادا مهاجرت کرد و در آن سن به شغل پرستاری از سالمندان مشغول شد. خانواده او در این گزارش از شور و اشتیاق او برای زندگی و نحوه مرگش بر اثر کرونا صحبت کرده‌اند

    بهروز سامانی بهروز سامانی

    این که از میدان جنگ، جان سالم به در ببری، اما در نهایت به دست ویروس مرموزی که دیده نمی‌شود کشته شوی، نمونه‌ای از هزاران عجایب طبیعت است.

    این اتفاقی بود که برای زایما روزنبرگ Zaima Rozenberg افتاد؛ پیرمرد ۱۰۰ ساله‌ای که با وجود ویلچرنشین بودن در سال‌های اخیر، هنوز پر از شور و شوق زندگی بود و کلی مشغله داشت.

    اما کرونا ویروس به این سرباز جنگ جهانی دوم هم رحم نکرد و او را از خانواده‌اش گرفت.

    خانواده روزنبرگ حتی نتوانستند دست‌های او را در دوران بیماری بگیرند و پس از مرگش هم مجبور شدند مراسم یادبودش را از طریق ویدیوچت برگزار کنند.

    در این گزارش می‌توانید روایت خانواده روزنبرگ را درباره او بخوانید؛ از حضور در جنگ جهانی دوم گرفته تا مهاجرت به کانادا در سن ۷۰ سالگی و پس از فروپاشی شوروی و روزهایی که با کرونا جنگید.

    وقتی Zaima Rozenberg، کهنه سرباز جنگ جهانی دوم، حدودا ۳۰ سال پیش برای اولین بار به تورنتو مهاجرت کرد، اولین کاری که پیدا کرد، مراقبت از یک مرد مسن بود.

    این کار برای او مناسب بود چون او شخصیتی متفکر و مراقبت‌کننده داشت ولی در عین حال این کار، کنایه‌آمیز هم بود. چرا که او خودش هم ۷۰ سال سن داشت. با وجود این، روزنبرگ برای این کار، مسیر یک ساعته به سرکار و از سرکار تا خانه را طی می‌کرد و ساعتی ۵ دلار حقوق می‌گرفت.

    دختر بزرگتر او Galina Svechinsky، به CBC Toronto می‌گوید: «او بسیار افتخار می‌کرد که می‌تواند از خانواده‌اش حمایت کند».

    سخت‌ترین جنبه مرگ یک کهنه سرباز

    خانواده برای روزنبرگ بسیار اهمیت داشت، همانطور که او هم برای خانواده بسیار مهم بود. به همین دلیل است که خانواده او می‌گویند، اینکه در زمان مرگش بر اثر ابتلا به کرونا نتوانسته‌اند بر بالینش باشند، برای آنها سخت‌ترین جنبه مرگ پدر بوده است.

    دلیل این مساله این است که بسیاری از بیمارستان‌ها، برای در امان نگه داشتن کارکنان بیمارستان، مردم و ملاقات‌کنندگان از ابتلا به کرونا، قانون منع ملاقات بیماران را در بیمارستان اجرا می‌کنند.

    جوان‌ترین دختر او Inessa Olshansky می‌گوید: «مرگ او بسیار مایه دل‌شکستگی بود. هیچکس ‌نتوانست حتی دستش را در دست بگیرد و به او بگوید که ما کنارت هستیم، تو را دوست داریم و به جنگیدن ادامه بده».

    جان سالم به در بردن از میدان جنگ تا مرگ بر اثر کرونا

    Gregory Olshansky ، پسر Olshansky و نوه روزنبرگ، درباره نحوه مرگ پدربزرگش این‌گونه توضیح می‌دهد که او قبل از اینکه روز جمعه دچار تنگی نفس شود، کاملا خوب و سرحال بود. خانواده‌اش او را به بیمارستان عمومی نورث یورک بردند. در آنجا تست کرونا داد و نتیجه تست مثبت بود. ۴ روز بعد، او بر اثر ابتلا به این بیماری از دنیا رفت.

    Svechinsky می‌گوید: «بسیار سخت بود. نمی‌توانستیم قبول کنیم که او دیگر پیش ما نیست». خانواده روزنبرگ معتقد است که او ویروس را از طریق انتقال در جامعه گرفته است. او زیاد بیرون نمی‌رفت و دور و بر کسی که تازگی سفر کرده باشد، رفت و آمدی نداشت.

    ولی فقط با مراقبان و پرستاران مجموعه آسایشگاه سالمندانی در نزدیکی خیابان Bathurst و Sheppard که در آن زندگی می‌کرد، ارتباط داشت.

    برگزاری مراسم تدفین و ترحیم از طریق ویدیوچت

    به دنبال اجرای قوانین فاصله‌گذاری اجتماعی، خانواده او مجلس ترحیمش را از طریق ویدیوچت برگزار کردند. یک خاخام، مراسم سنتی ترحیم را از طریق ویدیو اجرا کرد و روزنبرگ در کنار همسرش دفن شد. همسر او نیز ۱۴ سال پیش از دنیا رفته بود.

    اعضای خانواده می‌گویند اگر مجبور به اجرای قوانین فاصله‌گذاری اجتماعی نبودند، مجلس ترحیم بسیار بزرگتری از یک مراسم ده، دوازده نفره آنلاین برگزار می‌کردند.

    گریگوری می‌گوید: «این مراسم واقعا عجیب بود ولی در عین حال به ما تسلی داد که همه اعضای خانواده آنلاین هستند و می‌توانستیم با هم حرف بزنیم و خاطراتمان را بازگو کنیم».

     

     

    خدمت در جنگ جهانی دوم

    روزنبرگ در ماه مه سال ۱۹۱۹ در یک روستای کوچک در اوکراین به دنیا آمد. البته تاریخ دقیق تولد او فقط یک تخمین است ولی دخترش معتقد است که او در ۲۰ ماه می امسال، ۱۰۱ ساله می‌شد.

    او برای خدمت در ارتش سرخ شوروی به‌عنوان یک بزرگسال جوان ثبت‌نام کرد و به گفته خانواده‌اش در واحد ضدهوایی در آذربایجان، علیه ارتش نازی آلمان جنگید.

    مهاجرت به کانادا پس از فروپاشی شوروی

    بعد از اینکه جنگ تمام شد، در گوشه و کنار شوروی به عنوان کارگر عمومی به دنبال کار گشت. در نهایت در Latvia مستقر شد و با عشق زندگی‌اش Fania ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد.

    چند ماه قبل از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، این خانواده به کانادا مهاجرت کردند و در تورنتو مستقر شدند. آنها در این شهر صاحب ۴ نوه و ۲ نتیجه شدند.

    Svechinsky می‌گوید که پدرش تحصیلات بسیار اندکی داشت و وقتی او برای پایه اول درس‌های ریاضی را می‌خواند پدرش می‌توانست در کنارش یاد بگیرد. او اضافه می‌کند: «زندگی برای پدرم بسیار سخت بود ولی او دو دخترش را با تمام عشقی که داشت، بزرگ کرد».

    مهمترین توصیه این کهنه سرباز برای خانواده‌اش

    روزنبرگ در ماه مه سال ۱۹۱۹ در یک روستای کوچک در اوکراین به دنیا آمد

    خانواده‌ روزنبرگ می‌گویند او حتی در صد سالگی، ذهن هوشیاری داشت. او کنجکاو بود و دوست داشت تا در مورد سیاست و رویدادهای دنیا گفت‌وگو کند. آنها می‌گویند که روزنبرگ می‌توانست با هر کسی در مورد هر موضوعی حرف بزند ولی همیشه به خانواده توصیه می‌کرد که مودب باشند و احترام طرف مقابل را حفظ کنند.

    گریگوری می‌گوید: «او همیشه برای من یک قهرمان بود و به من نشان داد که چطور در زندگی، فردی آبرومند و قهرمان باشم و در عین حال، تواضعم را حفظ کنم. او همیشه می‌گفت که باید نظرات خود را محکم بیان کنید ولی در عین حال به نظر دیگران احترام بگذارید و برای شنیدن حرف دیگران، گوش شنوا داشته باشید».

    مردی که همیشه لبخند می‌زد و مثبت‌اندیش بود

    خانواده‌، روزنبرگ را همیشه فردی مثبت‌اندیش، در حال لبخند زدن، متواضع و آبرومند به یاد می‌آورند. او در آسایشگاه سالمندان و در جوامع بزرگتر هم بسیار محبوب بود.

     

    Zaima Rozenberg

    همیشه در جیبش آب‌نبات و خوراکی داشت تا اگر در محله با بچه‌ها و سگ‌ها مواجه شد، آنها را خوشحال کند.
    Olshansky می‌گوید: «همین چیزهای کوچک، دنیای ما را بسیار خاص کرده بود».

    اشتیاقی که روزنبرگ در صد سالگی هم برای زندگی داشت

    او ادامه می‌دهد که روزنبرگ همیشه به دیگران فکر می‌کرد و می‌خواست کمکی به دیگران کرده باشد. با وجود اینکه از ویلچر استفاده می‌کرد، دوست داشت مشغله داشته باشد و خانواده‌اش را هر هفته ببیند.

    Zaima Rozenberg

    در آخرین هفته‌های زندگی‌اش، یادآوری کرد که می‌خواهد نوه‌اش را دوباره ببیند و به نوه دیگرش به خاطر خانه جدید تبریک بگوید و در مورد اینکه آپارتمانش را تازه رنگ کرده صحبت کند. Olshansky می‌گوید: «اشتیاق همیشگی او برای جنگیدن برای زندگی و خوب بودن و در اطراف عزیزان زندگی کردن، بهترین الگو برای همه ما بود».

     

    [elfsight_pdf_embed id=”12″]

     

     

    صفحات آتش هفته شماره ۲۴۰۹ اپریل ۲۰۲۰ را میتوانید اینجا ببینید و ورق بزنید

    [table id=23 /]

     

     

    [elfsight_pdf_embed id=”11″]

     

     

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا
    باز کردن چت
    1
    سلام به سایت آتش خوش آمدید
    پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟