مطالبی در این باره

برنامه‌ریزی مالی

  • بازنشستگی زودهنگام در کانادا؛ یک رویاست یا واقعا می‌تواند اتفاق بیفتد
  • ۸ توصیه کلیدی برای وصیت‌نامه، که پس از درگذشت فرد مالیات کمتری به اموال او تعلق بگیرد و سهم بیشتری نصیب بازماندگان بشود
  • یک برنامه گام به گام برای تمام ماه‌های سال ۲۰۲۲ که شما را به اهداف مالی‌تان نزدیک‌تر می‌کند
  • انواع روش‌های سرمایه‌گذاری برای بازنشستگی در کانادا؛ کدام برای شما مناسب است؟
  • رسیدن به هدف‌های مالی که دارید سخت نیست اگر این ۵ راهکار کاملا عملی را دنبال کنید
  • واریز به حساب‌های RRSP و TFSA در دوران پاندمی؛ نکاتی که لازم است بدانید
  • بیمه عمر و کرونا؛ چطور هزینه‌ها را کاهش بدهیم
  • برای جبران هزینه‌های ناشی از کووید 19، چقدر می‌توانید روی بیمه عمر حساب کنید؟
  • بیمه بیماری‌های سخت ارزش خریدن دارد یا نه؟ پاسخ خانم بوتیِه با تجربه بیماری ام اس
  • وارث مشروط در قوانین کانادا؛ چه مزایایی دارد و چطور انتخاب کنیم؟
  • مالکیت و بازبینی بیمه‌نامه عمر؛ آنچه باید در این باره بدانید
  • ویروس کرونا چگونه می‌تواند طرز فکر ما را درباره بازنشستگی در کانادا تغییر بدهد؟
  • چرا زنان بیشتر از مردان به حمایت در برابر از دست دادن حقوق و درآمد نیاز دارند؟
  • اگر وضعیت اقتصادی شما بر اثر کرونا آسیب ندیده، این گام بعدی است که باید بردارید
  • همه نکاتی که یک نفر باید درباره بیمه عمر بداند تا بازماندگان او دچار مشکل نشوند
  • کمک‌های دولت کانادا به مردم آیا شما هم می‌توانید این کمک‌ها را دریافت کنید؟
  • نکاتی که اگر بدانید از تبدیل حساب RRSP به RRIF سود بیشتری می‌برید
  • بهترین روش برای اینکه پول خود را از حساب RESP به حساب RRSP منتقل کنید
  • فصل RRSP در راه است؛ چطور بهترین بهره مالیاتی را ببریم؟
  • چطور مهاجران تازه‌وارد هم می‌توانند مثل کانادائی‌ها برنامه‌ریزی مالی داشته باشند؟
  • پدرام ناصح پدرام ناصح
    رضا شهبانویسندگان آتش

    بازنشستگی زودهنگام در کانادا؛ یک رویاست یا واقعا می‌تواند اتفاق بیفتد

    برخی از بلاگرها، بازنشستگی کلاسیک را زیر سوال می‌برند و به دنبال تبلیغ بازنشستگی زودهنگام هستند، اتفاقی که معلوم نیست نسخه مناسبی برای همه افراد باشد

    بهروز سامانی بهروز سامانی

    این روزها جنبش نسبتا جوانی توسط بسیاری از بلاگرها درباره بازنشستگی زودهنگام راه افتاده است که آن را جنبش استقلال اقتصادی و بازنشستگی زودرس Financial Independence, Retire Early یا FIRE می‌نامند.
    آنچه طرفداران جوان این جنبش درباره‌اش صحبت می‌کنند، رهایی از سگ‌دو زدن‌‌ در شرکت‌ها و راه‌اندازی یک کسب‌وکار شخصی است.

    هدف این افراد این است که یک یا دو دهه، دیوانه‌وار پس‌انداز کنند و تا ۵۰ درصد از درآمد بعد از مالیات‌شان را کنار بگذارند. سپس، در دهه ۳۰ یا ۴۰ عمرشان بازنشسته شوند و ۵۰ سال یا بیشتر تفریح کنند.

    البته، این دیدگاه آنقدرها هم که بلاگرها تبلیغ می‌کنند، بی‌ عیب و نقص نیست و خیلی‌ها انتقاداتی نسبت به آن وارد می‌کنند. مثلا بلاگرها معمولا این ایده را تبلیغ می‌کنند که کار کمتر مساوی با شادمانی بیشتر است، اما این موضوع ممکن است واقعیت نداشته باشد.

    اگر دوست دارید بیشتر با جنبش FIRE و همچنین، انتقاداتی که نسبت به آن وارد است، آشنا شوید، بهتر است حتما این مطلب را به قلم Jonathan Chevreau بخوانید.

     

    برخی از بلاگرهایی که درباره استقلال مالی مطلب می‌نویسند، این ایده را تبلیغ می‌کنند که کار کمتر مساوی با شادمانی بیشتر است، ولی این موضوع ممکن است برای شما صدق نکند. شاید در مورد شما «شبه-بازنشستگی» دلپذیرتر و دست‌یافتنی‌تر باشد.

     

    جنبش FIRE چه دیدگاهی درباره بازنشستگی و پس‌انداز دارد؟

    هدف طرفداران جنبش FIRE این است که به مدت یک یا دو دهه، دیوانه‌وار پس‌انداز کنند و تا ۵۰ درصد از درآمد پس از مالیات خود را کنار بگذارند. سپس، براساس این تئوری، آنها خواهند توانست در دهه ۳۰ یا ۴۰ عمر خود، از کار کردن آزاد و بازنشسته شوند و ۵۰ سال یا بیشتر تفریح کنند:‌ یعنی همان «تعطیلات همیشگی‌ جادویی».

    اگر در این صحبت‌ها، لحن شکاکانه‌ای احساس می‌کنید، شاید بد نباشد که نظر تعدادی از بلاگرهای کانادایی را در حوزه امور مالی شخصی جویا شوید.

    به نظر می‌رسد که در بین بلاگرهای آمریکایی‌ که FIRE را تبلیغ می‌کنند و همتایان کانادایی آنها، مقداری اختلاف‌نظر وجود داشته باشد.

     

    طرفداران این جنبش به دنبال رهایی از سگ‌دو زدن‌‌ در شرکت‌ها و راه‌اندازی یک کسب‌وکار شخصی هستند

    هیچ‌کس در دهه ۳۰ عمرش واقعا بازنشسته نمی‌شود: آنچه این طرفداران جوان جنبش FIRE درباره‌اش صحبت می‌کنند، در واقع، بیشتر رهایی از سگ‌دو زدن‌‌ در شرکت‌ها و راه‌اندازی یک کسب‌وکار شخصی است.

    این کار معمولا شامل راه‌اندازی یک وبلاگ FIRE، پذیرش آگهی تبلیغاتی در وبلاگ، چاپ کتاب‌هایی (گاهی با هزینه شخصی) با هدف ایجاد درآمد، و / یا پول در آوردن از طریق سخنرانی و صحبت کردن است، که در واقع، به بقیه می‌گویند چطور توانسته‌اند اینقدر زود بازنشسته شوند.

    برخی از ما چنین سبکی از زندگی را یک بازنشستگی واقعی به معنای کلاسیک آن تلقی نمی‌کنیم.

    به عبارت دیگر، ما بیشتر به دنبال بخش FI این مخفف هستیم، یعنی استقلال مالی، و چندان به بخش RE آن، که بازنشستگی زودهنگام باشد، علاقه نشان نمی‌دهیم.

    خود من، به دلایلی آشکار، اصطلاح Findependence که مخفف Financial Independence است را ترجیح می‌دهم. توجه داشته باشید که من حتی در ۶۶ سالگی هم هنوز خودم را بازنشسته به حساب نمی‌آورم، هر چند که مطمئنا به Findependence رسیده‌ام.

    همان‌طور که پیشتر گفتم، شما می‌توانید Findependent باشید و بازنشسته هم نشوید، ولی اگر Findependent نباشید، آن‌وقت بازنشسته شدن برای‌تان بسیار دشوار خواهد بود.

    در یک گفتگوی توییتری در میان بلاگرهای کانادایی جنبش FIRE، به این نکته اشاره شده است که همتایان آمریکایی آنها در تبلیغ رویای FIRE کمی تهاجمی‌تر عمل می‌کنند، و در حالی که خودشان واقعا و به معنای کلاسیک کلمه، بازنشسته نشده‌اند، از این فعالیت کسب سود می‌کنند.

    همچنین، دست‌کم یک بلاگر سرشناس آمریکایی نوشته است که در موضع‌گیری بلاگرهای جنبش FIRE قدری ریاکاری می‌بیند.

     

    انتقاداتی که یک بلاگر بازنشسته به جنبش FIRE دارد

    آقای Fritz Gilbert، بلاگری که به‌تازگی در ۵۵ سالگی بازنشسته شد، می‌نویسد: «محض اطلاع، من خودم از طرفداران FIRE هستم».

    با این حال، او مشاهدات قانع‌کننده‌ای را از یکی از خوانندگان وبلاگش به نام Phil به اشتراک می‌گذارد که او نیز در ۵۵ سالگی بازنشسته شده است؛ یعنی سنی که طبق استانداردهای اکثر ما زودهنگام است، ولی برای یک طرفدار دو آتشه FIRE نسبتا دیر به حساب می‌آید.

    فیل به انتقاد از بلاگرهای FIRE برمی‌خیزد و می‌گوید مخاطبان آنها باید محتاط‌تر عمل کنند، چرا که این بلاگرها از تبلیغ درباره FIRE پول درمی‌آورند.

    آنها معمولا این ایده را تبلیغ می‌کنند که کار کمتر مساوی با شادمانی بیشتر است، اما این موضوع ممکن است واقعیت نداشته باشد. همان‌طور که من و Mike Dark در کتاب مشترک‌مان تحت عنوان Victory Lap Retirement یا همان «بازنشستگی پیروزمندانه»، توضیح داده‌ایم.

    همچنین، با آنکه نوشتن مطالب آنلاین درباره FIRE ممکن است به‌عنوان شغلی در اواخر دوران کاری برای عده‌ای جالب باشد، ولی همه دوست ندارند سبک زندگی اینفلوئنسری داشته باشند، یا به‌عنوان بلاگر شبه‌حرفه‌ای فعالیت کنند.
    با آنکه کمتر کسی در اهمیت استقلال مالی به‌عنوان یک هدف شک دارد، اما گیلبرت می‌گوید که اکثر قریب به اتفاق تبلیغ‌کنندگان FIRE، حتی اگر ۵۰ درصد از درآمدشان را هم پس‌انداز کرده‌ باشند تا هر چه زودتر به استقلال مالی دست یابند، خودشان به بخش «بازنشستگی زودهنگام» این شعار عمل نمی‌کنند.

    فیل این نکته را به‌عنوان یکی از نکات آزاردهنده FIRE بیان می‌کند، اما گلیبرت می‌گوید که یکی از آموزه‌های اصلی FIRE حذف کار اجباری است.

    من با این نظر موافقم و در واقع، خودم هم نوشته‌ام که Findependence در اصل یعنی اینکه کار کنید چون دوست دارید، نه این که چون از نظر مالی مجبور هستید.

    یا آن‌طور که گیلبرت می‌گوید «تحقق استقلال مالی یعنی مردم آزاد باشند هر کاری که دل‌شان می‌خواهد با وقت‌شان انجام بدهند. اگر دوست داشتند به جای داشتن یک شغل سنتی و کسب درآمد از طریق آن، دنبال کارهایی باشند که لذت بیشتری به آنها بدهد، در این صورت، من به آنها خواهم گفت: “موفق و پیروز باشید!”»

    عباراتی که می‌توان از آنها برای تعریف جنبش FIRE استفاده کرد

    او سپس عبارت دیگری را به کار می‌برد که می‌تواند جنبش FIRE را به‌طور خلاصه تعریف کند: «استخدام تفریحی».
    عبارت بدی نیست، ولی من فکر می‌کنم که اکثر علاقه‌مندان FIRE دوست ندارند در ترتیبات متداول «ارباب/برده»‌ای شغل‌های دارای حقوق، استخدام شوند. به نظر من، مسئله بیشتر خوداشتغالی و/یا شبه‌بازنشستگی است. یا آن‌طور که من یک‌بار در توییتر گفتم: شبه‌بازنشستگی، کار اختیاری.

    به نظر می‌رسد که از لحاظ کاربرد عمومی، بیشتر ما همچنان درگیر همان عبارتی خواهیم بود که مورد استفاده رسانه‌های مالی و صنعت مالی است: «بازنشستگی». با توجه به اقبال عمومی به FIRE می‌توان جایگاه دوم را با فاصله‌ای نزدیک، به این عبارت داد.

    [elfsight_pdf_embed id=”459″]

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا
    باز کردن چت
    1
    سلام به سایت آتش خوش آمدید
    پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟