چرا شکارچیان گنج از این جزیره در کانادا دست نمیکشند؟
آنا ماریا ترمونتی مجری سرشناس CBC با نویسنده آمریکایی کتاب نفرین جزیره اوک گفتگو میکند راندال سولیوان در این گفتگو توضیح میدهد که چطور ماجرای پیدا کردن گنج در دل یک جزیره هنوز هم در کانادا آدمهایی را به سمت خود میکشاند و آنها چطور پول، سلامتی و حتی زندگیشان را در این راه از دست میدهند
فهرست مطالب
شما هم حتما تا به حال فیلمهای زیادی درباره دزدان دریایی و گنجهای پنهان شده در دل یک جزیره ناشناخته و اسرارآمیز دیدهاید.
در این فیلمها همیشه آدمهای ماجراجویی وجود دارند که به دل سختیها میزنند تا بتوانند این گنجها را پیدا کنند و بعضا موفق هم میشوند.
شاید این فیلمها به نظرتان زیادی افسانهای باشند و آنها را زاییده خیالات کارگردانها بدانید، اما اگر بشنوید همین حالا در قرن بیست و یکم، آدمهای ماجراجویی برای رسیدن به گنج جان خود را از دست میدهند باورتان میشود؟
جزیره Oak در کانادا بیش از دو قرن است شکارچیان گنج را به سوی خود میکشاند و ناامید برمیگرداند اما ماجرا هنوز ادامه دارد.
شکار گنج در جزیره Oak طولانیترین شکار گنج تاریخ است، با وجود این جستجوگران هنوز قصد ندارند این جزیره را رها کنند. بیش از ۲ قرن پیش شایعهای پیچید که ناخدای معروف دزدان دریایی، William Kidd گنجی را در سرزمینی ۵۷ هکتاری در نزدیکی ساحل Nova Scotia دفن کرده است. از آن زمان شکارچیان گنج از سرتاسر دنیا با این فکر به جزیره اوک آمدهاند که میتوانند به حل این معما کمک کنند که این گنج کذایی کجاست و چیست.
جستجوگران در طول این سفرهای اکتشافی پول، سلامت روانی و حتی زندگیشان را از دست دادهاند اما همچنان به این جزیره برمیگردند.
کتاب نفرین جزیره اوک
Randall Sullivan، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی میگوید: «آنجا اتفاقی غیر عادی افتاده است که هیچکس با قطعیت نمیداند چه بود. آنجا چیزی هست که افراد را شیفته خود میکند».
سالیوان در کتاب خود با عنوان «نفرین جزیره اوک: داستان طولانیترین شکار گنج تاریخ» به جستجو در بخشی از تاریخ و عوامل جذابیت این جزیره میپردازد. سالیوان در پادکست The Current در این مورد با Anna Maria Tremonti صحبت میکند که چطور جزیره اوک به چنین معمای جذابی تبدیل شد. بخشی از گفتوگوی آنها به شرح زیر است.
شروع ماجرا با شیطنت ۳ پسر نوجوان
معمای جزیره اوک چطور آغاز شد؟
از لحاظ تاریخی ماجرای این جزیره کوچک در سال ۱۷۹۵ با ۳ پسر نوجوان شروع میشود. یکی از پسرها منطقهای را پیدا میکند که درختان بلوطش کوچکتر هستند و بعد میبیند کندههای درختان بلوط قدیمی از ریشه درآمدهاند، بعد از آن متوجه میشود که درختان تازه در فرورفتگی دایره شکلی در حال رشد هستند. پیش خودش نتیجهگیری میکند که اینجا احتمالا گنج دزدان دریایی وجود دارد و به دو دوستش خبر میدهد، آنها نیز به او ملحق میشوند. آنچه آنها بلافاصله پیدا میکنند، آغاز همه ماجراهاست.
پسرها چند فوت از آن محوطه را حفر میکنند و به زمینی سنگفرش شده میرسند. زیر آن را هم خالی میکنند و بعد از ۱۰ فوت به چوب برخورد میکنند. آنها فکر میکنند به بالای صندوق گنج رسیدهاند اما در واقع به پایهای از الوارها برخورد کرده بودند که در دیواره این دالان مدور جاسازی شده بود.
پسرها مطمئن بودند این دالان را انسانها ساختهاند چراکه دیوارهای خارجی از خاک رس محکم بودند اما داخل دالان خاک نرم حفاری شده بود. باز هم ۱۰ فوت دیگر پایین میروند و به پایه دیگری از الوار برخورد میکنند. در آن لحظه بالا را نگاه میکنند و متوجه میشوند ۲۰ فوت بالای سرشان خالی است و لغزش کوچکی کافی است تا زنده دفن شوند. بنابراین، گودال را میپوشانند و بعد به دنبال فردی میگردند که بتواند جستجویی دقیقتر یا مفصلتر را ترتیب بدهد.
گروه بعدی که میآیند در ۳۰، ۴۰، ۵۰، ۶۰، ۷۰ و ۸۰ فوتی به پایههایی برخورد میکنند و در ۹۰ فوتی به پایهای برمیخورند که لوح سنگی بزرگی روی آن قرار دارد. وقتی آنها سنگ را برمیگردانند، با سنگنوشتهای مواجه میشوند که روی آن نوعی رمز یا شبیه به آن حکاکی یا تراشیده شده است اما کسی نمیتواند آن را رمزگشایی کند.
داستان گنجی که ناخدا کید دفن کرد
پس فرضیه این بود که ناخدا Kidd به جزیره اوک رفته و گنجش را آنجا دفن کرده است؟
داستانی در مورد ملوان پیری پخش شده بود که ادعا میکرد از خدمه کشتی ناخدا کید بوده و گنجی را در جزیرهای در نزدیکی ساحل شرقی دفن کردهاند. این داستان در ایالتهای شمال شرقی آمریکا و منطقه کرانهای کانادا پخش شد و تقریبا همه این داستان را شنیده بودند و فکر میکردند گنجی متعلق به ناخدا کید جایی در آن منطقه دفن شده است و همین داستان بود که پسرها را به آن نتیجهگیری رساند.
انواع فرضیهها درباره گنج جزیره اوک
همه بر این باور نبودند که آنچه در جزیره اوک دفن شده، گنج دزدان دریایی است. در این مورد چه نظریههای دیگری وجود دارد؟
نظریههای بسیار دیگری وجود دارند که انسان را مات و مبهوت میکنند چراکه هر شکارچی گنج، نظریهپرداز توطئه یا مورخ تازهکاری با نگاه به این مسئله برداشت و نظریه متفاوتی ارائه میدهد. برخی از این نظریهها تا حدودی پیشپاافتاده یا عادی هستند، مثلا اینکه ممکن است وقتی آکادیانها مجبور شدند نوا اسکوشیا را ترک کنند، گنجهایشان را در جایی دفن کردند یا محلی را برای نگهداری آنها ایجاد کردند.
دو نظریهای که بیش از همه برای افراد جذاب هستند، به این مسئله اشاره میکنند که گنج دفن شده در این مکان احتمالا همان گنجی است که شوالیههای معبد هنگام اشغال اورشلیم، از معبد آنجا برداشته بودند و این گنج همان جام مقدس است. گروهی از افراد نیز معتقدند اینجا متعلق به پیروان Francis Bacon و گروهی است که به نوعی اولین Rosicrucian ها (انجمن سری چلیپای گلگون) بودند و در انگلستان دور او جمع میشدند. این نظریه از همه عجیب و غریبتر است.
قانون دولت کانادا درباره گنج جزیره
اگر کسی در این مکان چیزی پیدا کند، متعلق به کیست؟
دولت کانادا قانونی ویژه جزیره اوک دارد که مشابه آن در جای دیگری از این کشور وجود ندارد. بر طبق این قانون افراد اجازه دارند در این جزیره به جستجوی گنج بپردازند اما ۱۰ درصد از هر چیزی که توسط این افراد پیدا میشود، متعلق به دولت است.
دلیل ادامه تلاش ماجراجویان بعد از دو قرن
بیش از ۲۰۰ سال است که افراد مشغول جستجو در جزیره اوک هستند. فکر نمیکنید اگر واقعا گنجی آنجا بود، باید تاکنون پیدا میشد؟
به نکته درستی اشاره میکنید اما افراد چیزهای عجیب زیادی در آنجا پیدا کردهاند و به همین دلیل است که باز هم به تلاششان ادامه میدهند.
مثلا تابستان چند سال پیش در عمق ۱۸۰ فوتی، باقیمانده اجساد انسانها پیدا شد. افراد به جز حفاری، چه کار دیگری ممکن است در عمق ۱۸۰ فوتی جزیره اوک انجام دهند؟ بهعلاوه این اجساد متعلق به دست کم ۳۰۰ سال پیش بودند پس افراد آن موقع حتما دلیلی داشتهاند که ۱۸۰ فوت زیر زمین را حفاری میکردند. اینگونه مسائل آنقدر کنجکاویبرانگیز و قانعکننده هستند که افراد را وادار به ادامه تلاش میکنند.
جستجو برای پیدا کردن گنج حتی بعد از ۲ بار فروپاشی روانی
فکر میکنید زمانی برسد که جزیره اوک رازش را برملا کند؟
نه به آسانی، این را میتوان با اطمینان گفت. با این حال، فکر میکنم افراد همچنان به یافتههای شگفتانگیزی دست خواهند یافت. آنجا چیزی هست که افراد را شیفته خود میکند. ترسناک است، حتی اتفاقاتی که افراد در آنجا تجربه کردهاند باعث وحشت شدید یا پریشانی آنها شده است. اما دستکم یک نفر را میشناسم که با وجود ۲ بار فروپاشی روانی، باز هم برای جستجو به جزیره برگشته است.