آتشزندگی در کانادا

آیا شما هم از تردمیل متنفر هستید؟ تاریخ نشان می‌دهد که چرا این وسیله در حکم شکنجه است

آنا ماریا ترمونتی مجری مشهور کانادایی رادیو سی‌بی‌سی دنبال نسخه‌ی جدید و بهبودیافته‌ای از تردمیل است که با آن سودمندی‌های دویدن در فضای باز را دوباره برگرداند

اگر شما هم از تردمیل متنفر هستید،‌ باید بدانید که شما تنها نیستید. شاید اگر تاریخ این وسیله را بدانید، می‌فهمید که چرا این ابزار این‌قدر شکنجه‌کننده است.

ولی آیا واقعا این وسیله که این قدر با زندگی کانادایی‌ها گره خورده است، تندرستی را به همراه می‌آورد؟ آیا هیچ روش دیگری نیست که بشود هم ورزش کرد و هم لذت برد.

آنا ماریا ترمونتی مجری مشهور کانادایی رادیو سی‌بی‌سی برای کندوکاو در باره همین موضوع، گزارشی تهیه کرده که در آن سراغ نویسندگانی رفته که تاثیرات تردمیل را بر زندگی انسان‌ها بررسی کرده‌اند.

ویلیام کوبیت - مخترع تردمیل در سال ۱۸۱۷
ویلیام کوبیت – مخترع تردمیل در سال ۱۸۱۷

آیا باور می‌کنید که تردمیل زمانی که ابداع شد، وسیله‌ای برای تنبیه زندانیان خطرناک بوده است؟ تاریخچه این وسیله مدرن امروزی نشان می‌دهد که یک مهندس انگلیسی به نام ویلیام کوبیت William Cubitt در سال ۱۸۱۷ تردمیل treadmill – یا به اصطلاح آن دوران، تردویل treadwheel – را ابداع کرد و در آن زمان تنها یک هدف داشت. هدف از ساخت آن دستگاه تنبیه زندانیان بود.

در آن زمان اصلاحات کیفری با هدف کاهش صدور حکم اعدام صورت می‌پذیرفت که در نتیجه‌ی آن اعمال شاقه جای اعدام را گرفت، از این رو با ابداع تردمیل زندانیانی مانند اسکار وایلد Oscar Wilde روزی پنج تا شش ساعت روی آن چرخ استوانه‌ای راه می‌رفتند و اعمال شاقه گذشته که کمی نشاط‌بخش هم بودند از برنامه تنبیه حذف شدند.

دویدن چگونه ما را انسان می‌کند

ویبار کرگان‌راید Vybarr Cregan-Reid، نویسنده‌ی کتاب “پانویس‌ها؛ دویدن چگونه ما را به انسان تبدیل می‌کند” در خصوص تنبیه با تردمیل به آنا ماریا ترمونتی Anna Maria Tremonti مجری برنامه‌ی رادیویی The Current در رادیو کانادایی سی‌بی‌سی می‌گوید: «ایده‌ی اعمال شاقه آن بود که زندانی با همه وجود تنبیه را احساس کند. درواقع نمی‌خواستند کاری به زندانی‌ها بدهند که مفید و نشاط‌آور باشد. باید چیزی پوچ و بی‌هدف می‌بود تا زندانی‌ها واقعا تنبیه شوند.»

آنا ماریا ترمونتی - مجری مشهور کانادایی رادیو سی‌بی‌سی
آنا ماریا ترمونتی – مجری مشهور کانادایی رادیو سی‌بی‌سی

تردمیل خوب است اگر علف داشته باشد

این نویسنده ادامه می‌دهد: «از هنگامی که دویدن در فضای آزاد را با دویدن روی دستگاه عوض کردیم، بخشی از سودمندی‌های روانی دویدن را از دست داده‌ایم. به نظرم باید کاری کنیم تا با یک نسخه‌ی جدید و بهبودیافته از تردمیل، سودمندی‌های دویدن در فضای باز دوباره برگردد. شاید با اضافه شدن صفحه‌نمایشی که صحنه‌های طبیعت را به نمایش می‌گذارد و صداها و حتی بوهای طبیعت آزاد را پخش می‌کند روشی برای رسیدن به این هدف بزرگ باشد.» کرگان به شوخی می‌افزاید: «به نظر من یک تردمیل کامل، باید مقداری علف هم از گوشه‌ و کنار آن روییده باشد تا طبیعت را تداعی کند و امیدوارم این حرف‌ها به دونده‌ها کمک کند بهتر ببینند که هنگام تغییر نحوه‌ی دویدن خود از آنالوگ به دیجیتال، چه چیزهایی را از دست می‌دهند.»

ورزش کردن ممنوع!

دان باتنر Dan Buettner مولف کتاب «مناطق آبی» بر این باور است که ما باید به طور کلی دویدن – و در واقع ورزش کردن – را کنار بگذاریم. باتنر که در کتابش ۹ درس برای داشتن زندگی طولانی‌تر، از کسانی که طولانی‌ترین زندگی‌ها را داشته‌اند را بر شمرده است، می‌گوید: «مردمانی که بیشترین طول عمرها را دارند، از طریق حرکات طبیعی سالم می‌مانند، نه با پرداختن به ورزش به عنوان بخشی جدا از زندگی روزمره‌ی خود که امروزه شاهد آن هستیم.»

باتنر می‌افزاید: «ساکنان مناطق آبی در محیط‌هایی زندگی می‌کنند که آنها را وا می‌دارد تا هر ۲۰ دقیقه یکبار، یا در همین حدود، به فعالیت فیزیکی بپردازند.»

این نویسنده صاحب نظر از فعالیت‌هایی مانند باغبانی، پیاده‌روی تا یک کافه و حتی انجام کارهای خانه با دست به جای لوازم خانگی، به عنوان راه‌هایی برای وارد کردن حرکت‌های طبیعی به زندگی‌های روزمره‌ یاد می‌کند، که در مناطق شهری نیز قابل اجراست. باتنر می‌گوید: «به نظر من، ما باید فعالیت فیزیکی را به چشم یک پاداش ببینیم؛ باید برایمان کاری لذت‌بخش باشد که دوست داشته باشیم انجامش بدهیم، نه چیزی که حکم چشم شلاق زدن به خود را برایمان داشته باشد.»

دان باتنر نویسنده سرشناس در مصاحبه خود با مجری مشهور رادیو سی‌بی‌سی اظهارنظرهای جالبی داشته است:

آنا ماریا ترمونتی مجری رادیو: وقتی می‌شنوید مردم مرتب در حال ورزش هستند ولی شما اینگونه نیستید، چه احساسی پیدا می‌کنید؟

– همان احساسی را دارم که همه کسانی که هنوز روی تردمیل‌ها می‌دوند و امیدوارند که به عمر خود بیافزایند،‌ دارند. اما پیش از آنکه احساس عذاب وجدان پیدا کنید، این را بدانید که مطالعه روی کسانی که عمرهای طولانی کرده‌اند نشان می‌دهد که ورزش کردن بخشی از این فرمول نیست.

دان باتنر - مؤلف کتاب «مناطق آبی»
دان باتنر – مؤلف کتاب «مناطق آبی»

خب، یعنی این افراد در برنامه‌ی عادی روزانه‌شان، به پیاده‌روی‌های طولانی می‌روند؟

– نه به قصد ورزش. پیاده‌روی بخشی از نحوه‌ی جابه جایی آنهاست. آنها در جاهایی زندگی می‌کنند که هر بار بخواهند به خانه‌ی دوستی بروند، لازم می‌شود پیاده‌روی کنند. پیاده‌روی چیزی است که مردم دوست دارند انجامش بدهند و انتظارش را می‌کشند. ما این گروه‌های متشکل از دوستان را بررسی کردیم و دیدیم که شیوه‌ی وقت‌گذرانی آنها در طول روز آن بود که جمع می‌شدند و هنگام پیاده‌روی به گفت وگو درباره‌ی مسائل زندگی خود می‌پرداختند و این تفاوتی اساسی با آن تردمیل دارد؛ وسیله‌ای که در ابتدا به عنوان وسیله‌ای برای تنبیه ساخته شده بود. در عوض پیاده‌روی برای این آدم‌ها چیزی بود که چشم‌انتظارش می‌ماندند و به همین دلیل در واقع به مدت ۱۰۰ سال این کار را انجام می‌دادند. برایشان سرگرم‌کننده بود. این کار تاثیر مهمی بر طول عمر آنها می‌گذاشت.

اما شما کسانی را توصیف می‌کنید که سبک زندگی‌شان با بیشتر ما شهرنشین‌ها متفاوت است. در مناطق شهری، شغل‌های ما فاقد هر گونه تحرکی است. آیا ما با این شرایط زندگی، می‌توانیم آن حرکات طبیعی را در سطحی که ما را سالم نگه دارد، داشته باشیم؟

– با نحوه‌ی طراحی محیط می‌توان تاثیر فراوانی روی این موضوع گذاشت. اگر پارک‌ها را سر و سامان بدهیم و پیاده‌روها را از چاله‌‌های خطرناک خالی کنیم و خطوط ویژه‌ی دوچرخه‌سواری ایجاد کنیم، گام بلندی برداشته‌ایم. می‌توان سطح فعالیت‌های فیزیکی شهر را تا ۳۰ درصد افزایش داد. این کار مستلزم آن است که کاری کنیم رانندگی اندکی مشکل‌تر و پیاده‌روی آسان‌تر گردد و خواهیم دید که این اقدامات به طرز شگفت‌انگیزی مردم را از پشت فرمان اتومبیل‌های‌شان بیرون خواهد کشید و به پیاده‌روی وا خواهد داشت. بنابراین مشکل آنجاست که ما این همه پول خرج می‌کنیم و از این شاخه به آن شاخه به دنبال فعالیت فیزیکی می‌پریم، در حالی که آنچه واقعا باید انجام بدهیم تمرکز بر روی محیط زندگی‌مان و شکل دادن آن به گونه‌ای است که پیاده‌روی و حرکت کردن به شیوه‌ی پیش‌فرض زندگی‌های‌مان تبدیل شود و نه آنکه بعد از ۸ یا ۹ ساعت نشستن پشت میز در طول روز، تازه دنبال فعالیت فیزیکی باشیم.

حالا جدا از مساله‌ی طراحی شهری و لابی‌کردن با شهرداری‌ها، می‌شود لطفا مثال‌های مشخصی برای آن دسته از ما مردم که خارج از مناطق آبی زندگی می‌کنیم بیاورید که چطور حرکت بیشتری وارد زندگی‌های‌مان کنیم؟

– خوب، اولین و مهمترین کار می‌تواند این باشد که به محله‌هایی نقل مکان کنید که امکان پیاده‌روی در آنجا وجود داشته باشد.

یعنی، توصیه‌ی شما این است که بار و بندیل را جمع کنیم و برویم؟

– بزرگسالان در طول زندگی به طور میانگین ۱۰ بار اسباب کشی و نقل مکان می‌کنند، بنابراین شما ۱۰ فرصت برای این کار دارید. دوم آنکه، بهتر است سعی کنیم با وسائل نقلیه‌ی عمومی به سر کار برویم. می‌دانیم آنهایی که با اتوبوس به محل کار خود می‌روند حدود ۱۹ دقیقه فعالیت فیزیکی در طول روز پیدا می‌کنند و احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی برای آنها به میزان فراوانی کاهش می‌یابد. همچنین حتما کفش‌های راحتی برای پیاده‌روی و یک دوچرخه‌ی سالم داشته باشید. سومین و شاید مهمترین نکته آن است که یک سگ بخرید یا بزرگ کنید. می‌دانیم کسانی که سگ دارند حدود ۵۰ درصد کمتر از بقیه دچار چاقی می‌شوند و این احتمالا به آن دلیل است که سگ را هر روز باید برای پیاده‌روی بیرون برد، پس صاحب سگ نیز فرصت پیاده‌روی پیدا می‌کند.

آیا راه‌های دیگری وجود دارد که ما بتوانیم زندگی را حتی داخل خانه‌های‌مان برای خود فعال‌تر کنیم؟

– خب، اگر در خانه‌ چند طبقه زندگی می‌کنید، تلویزیون را در طبقه‌ی بالا بگذارید. بدین ترتیب اگر گاهی بخواهید چیزی بخورید مجبور می‌شوید از آن پله‌ها بالا و پایین بروید. در هر موقعیتی که امکان‌پذیر است، به جای ابزارهای الکترونیکی از ابزارهای دستی استفاده کنید. درب‌ بازکن‌های خودکار گاراژ را کنار بگذارید. همه‌ی این کارها در کنار هم فرصت ده‌ها حرکت فیزیکی را برای ما در طول روز فراهم می‌آورد و بیشتر از آنچه فکر می‌کنیم مفید خواهد بود.

اگر از لحاظ فیزیولوژیکی به مساله نگاه کنیم، این تحرک طبیعی از چه راهی منجر به طول عمر مردمان مناطق آبی می‌شود؟

– آنها در دهه‌ی 20 ، 30 و 45 عمر خود به اندازه‌ی کافی تحرک دارند و در واقع وقتی که انسان به دهه‌ی 60 ‌سالگی خود و بالاتر از آن می‌رسد، به شکل متفاوتی به ورزش نگاه می‌کند. مساله‌ هم فقط بیماری‌های قلبی یا کار با وزنه نیست. مساله‌ی پیشگیری از حوادث هم هست. زیبایی حرکات طبیعی، مثل پیاده‌روی و باغبانی، در صدمات اندک آنها است. در این فعالیت‌ها احتمال اینکه بیافتید و لگن‌تان بشکند کمتر است. این مساله که زندگی خود را طوری ساماندهی کنیم که هر روز فعالیت‌های جسمانی داشته باشیم، باید از ۱۰ سالگی تا ۱۰۰ سالگی جزو برنامه‌ی زندگی‌مان باشد. در هیچکدام از این مناطق با پیرمردهای سرزنده‌ی ۱۰۰ ساله‌ ای برخورد نمی‌کنید که روی سرشان بایستند یا اسکی روی آب انجام بدهند. ما یا رژیم غذایی مخصوص طول عمر می‌گیریم، یا تردمیل می‌خریم، یا با یک شماره‌ تلفن تماس می‌گیریم و مکمل‌های غذایی سفارش می‌دهیم.

ولی آدم‌ها در سرزمین‌های آبی صرفا در محیط‌هایی زندگی می‌کردند که در تمام طول روز به آنها اجازه‌ی حرکت فیزیکی می‌داد. میوه‌ها و سبزیجات برای آنها ارزان‌ترین و در دسترس‌ترین مواد غذایی بود. آشپزخانه‌های آنها طوری سازمان‌ یافته بود که پختن چنین غذاهایی برایشان آسان بود و شبکه‌های اجتماعی به گونه‌ای شکل گرفته بود که چنین رفتارهایی را تقویت می‌کرد.

یعنی با این حساب، نباید باشگاه برویم؟

– خوب، برای بخش کوچکی از جامعه، باشگاه و تردمیل می‌تواند ایده‌ی خوبی باشد. منتها مشکل آنجا است که ما تلاش خیلی زیادی به خرج می‌دهیم تا پیام‌هایی را به مردم منتقل کنیم و این فکر را در مغز آنها وارد کنیم که اگر سوار یک تردمیل شوند یا به باشگاه بروند، این همان چیزی است که واقعا احتیاج دارند.

کسانی که به باشگاه می‌روند، اکثر آنها بعد از ۹ ماه منصرف می‌شوند و تقریبا همه‌ی آنها ظرف ۲ سال از باشگاه رفتن دست می‌کشند. بنابراین، اگر این کار را برای افزایش طول عمر انجام می‌دهیم، باید گفت که استراتژی موفقی نیست.

یعنی شما می‌گویید که بهتر است پیاده‌ به باشگاه برویم، درب آن را لمس کنیم و پیاده به خانه بر گردیم. (با خنده)

– بله. خب البته من ترجیح می‌دهم به محله‌ای نقل مکان کنید که کافه‌ای داشته باشد و شما از آن خوشتان بیاید. همسایه‌هایی داشته باشید که علاقمندی‌های مشترکی با شما داشته باشند. این‌ها فعالیت‌هایی است که شما بدون آنکه توجه کنید در تمام طول روز انجام می‌دهید. من قصدم این نیست که اراده‌ی شما را برای انجام کارهای دشوار با هدف دستاوردهای آینده تضعیف کنم. به نظر من، ما باید فعالیت فیزیکی را به چشم یک پاداش ببینیم، باید برایمان کاری لذت بخش باشد که دوست داشته باشیم انجامش بدهیم. نه چیزی که حکم چشم شلاق زدن به خود را برایمان داشته باشد.

شماره ۱۶۷ هفته‌نامه آتش را از اینجا دانلود کنید

Atash-Issue-167-For-Web-Page-3

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟