مسکن

اکونومیست: نگران وام‌های مسکن نباشید؛ بانک‌های کانادا سیاست درستی دارند

شماره ۱۰۹ هفته‌نامه آتش را از اینجا دانلود کنید

Atash Issue 109 - For Web Page 5آیا باید از وضعیت وام‌های مسکن در کانادا نگران باشیم؟ دیگران درباره شرایط وامی و بانکی، به‌خصوص وام‌های مسکن کانادا چه می‌گویند؟

هفته‌نامه اکونومیست یکی از معتبرترین رسانه‌هایی است که به صورت تخصصی شرایط اقتصادی را در کشورهای مختلف بررسی می‌کند. توجه این مجله در شماره نیمه ماه جون، به بازار مسکن کانادا جلب شد؛ بازاری که در آن روزها سر و صدای زیادی کرده بود و کارشناسان مختلفی درباره‌اش اظهارنظر می‌کردند. اکونومیست در این نوشته که ترجمه آن را می‌خوانید، ابتدا از وضعیت مناسب بانک‌های کانادایی در بحران مالی ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ تعریف می‌کند و بعد به سراغ وضعیتی می‌رود که بانک‌ها به آن دچار شده‌اند؛ میزان زیاد وام‌هایی که مردم از بانک‌ها گرفته‌اند.

اکونومیست – هنگامی که در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ نظام مالی جهانی دستخوش بحران شد، در تمام اروپا و آمریکای شمالی تنها یک گروه از بانک‌ها آرام و محفوظ باقی ماندند: پنج وام‌دهنده‌ی بزرگ کانادا. آنها در مقابل جنونی که در جنوب مرزها (یعنی در آمریکا) و آن سوی اقیانوس (یعنی در اروپا) وجود داشت، دست‌نخورده ماندند و به سودآوری خود ادامه دادند.

کانادا از بحران سربلند بیرون آمد

پس از بحران، کارشناسان به سراغ تورنتو و اتاوا رفتند تا راه و روش کانادایی‌ها را مطالعه کنند.

بانک‌های کانادایی به سرعت به بالاترین رده‌‌ی ابرقدرت‌های صنعت بانکداری پیوستند و در دوران پس از بحران مالی، در جدول لیگ‌ جهانی بانک‌ها صعود چشمگیری داشتند. اکنون سه بانک کانادایی در میان فهرست ۲۰ بانک بزرگ جهان از لحاظ سهم بازار دیده می‌شوند، که عبارتند از: RBC، Scotia و TD.

ارزش RBC بیشتر از بانک Santander اسپانیاست، که بزرگترین بانک حوزه‌ی یورو به شمار می‌آید.

بانک‌های کانادایی بی‌احتیاط شده‌اند؟

پس از گذشت یک دهه، وام‌دهندگان کانادایی بار دیگر به کانون توجهات بازگشته‌اند، اما این بار با اتهام بی‌احتیاطی. کانادا در قرن بیست و یکم دو ابرچرخه‌ی اقتصادی داشته است: دوره‌ی رونق کالاها که در ۲۰۱۵ پایان یافت و دوره‌ی رونق مسکن که اکنون در اوج خود قرار دارد.

قیمت مسکن نسبت به یک دهه پیش ۷۶ درصد افزایش یافته است. در این بازه‌ی زمانی، دفاتر وام پنج بانک بزرگ کانادا از نظر حجم تقریبا سه برابر شده و در نتیجه نسبت بدهی خانوارها (عمدتا وام مسکن) به تولید ناخالص داخلی از ۷۴ درصد به ۱۰۱ درصد افزایش یافته است که یکی از بالاترین نرخ‌ها به شمار می‌آید.

دولت به دنبال آرام‌کردن بازارها

رشد سریع وام، همواره شاخص قابل اعتمادی برای وقوع بحران‌های مالی بوده است. فضا در کانادا عصبی است. مقامات در سال گذشته به صورت منطقه‌ای مالیات‌هایی را برای کاستن از سوداگری در بازار مسکن وضع کرده‌اند؛ ابتدا در ونکوور، سپس در تورنتو و شاید بعدا در مونترآل. در ماه آوریل یک شرکت کوچکِ مالی وام مسکن یعنی هوم‌کپیتال دچار سقوط شد.

رؤسای بانک‌ها دو سری دفاع مشخص دارند. اول اینکه، کانادا آمریکا نیست. وام‌های مسکن کانادا طراحی ایمن‌تری دارند؛ برای مثال، وام‌گیرندگان حتی اگر خانه‌ را رها کنند، باز هم ناچارند که وام مسکن را پس بدهند. در آمریکا یک پنجم وام‌های مسکن مسئول نیمی از خسارت بانک‌ها بود.

بانکدارها استدلال می‌کنند که بدهی‌های کانادا به طور متوازن‌تری توزیع شده است و خانوارهای تنگدست و بیش از اندازه زیر بار قرض، گروه نسبتا کوچکی را تشکیل می‌دهند. آنها می‌گویند کانادایی‌ها به دلیل فرهنگ خود سرسخت هستند: برای مثال اقتصاد استان آلبرتا از ۲۰۱۴ به این سو به دلیل کاهش بهای نفت به شدت صدمه دیده، اما عدم بازپرداخت وام‌ها افزایش ناچیزی پیدا کرده است.

کانادا جان سالم به در می‌برد

در نتیجه نهادهای ناظر بر این گمان هستند که حتی بدترین سناریوها نیز بیش از اندازه بد نخواهد بود. برای مثال، سازمان دولتی بیمه‌ی وام‌های مسکن CMHC فرض را بر این می‌گذارد که نرخ خسارت وام‌های مسکن در بدترین حالت دو درصد باشد، که بسیار پایین‌تر از نرخ خسارت انباشته‌ی پنج درصدی در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ در آمریکاست.

استدلال دیگر بانکدارها این است که حتی اگر کانادا با نرخ‌های خسارت بالای آمریکا نیز مواجه باشد، شرکت‌ها خواهند توانست به لطف سرمایه‌های بالا و سودهای مناسب خود، این ضربه را تحمل کنند.

ما در اکونومیست، به دقت پنج بانک بزرگ کانادا را ارزیابی کرده‌ایم. با فرض پنج درصد نرخ خسارت بر وام‌های مسکن و وام‌های شخصی در سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰، معادل ۷۰ میلیارد دلار کانادا (۵۳ میلیارد دلار آمریکا)، نسبت‌های سرمایه‌ی اصلی آنها بالای ۱۰ درصد باقی خواهد ماند.

در واقعیت خسارت‌ها کوچکتر خواهد بود، زیرا نیمی از وام‌های مسکن، عمدتا از سوی سازمان دولتی CMHC، بیمه هستند. این مجموعه قادر به تحمل سهم خود از مشکلات هست و این کار را با استفاده از لایه‌ی حفاظتی ۳۵ میلیارد دلاری خود از ذخیره‌های نقدینگی و درآمدهای حاصل از هزینه‌های بیمه‌ی دریافتی از وام‌دهندگان انجام می‌دهد.

برای مثال CIBC، پنجمین بانک بزرگ، دفاتر وام مسکن خود را از ۲۰۱۲ به این سو ۲۴ درصد افزایش داده است؛ در مقایسه با ۱۵ درصد برای TD.

اما بعید است که کل سیستم منفجر شود. بانک‌ها در عوض با مشکل دیگری دست به گریبان هستند. اگر کانادا تا خرخره در بدهی فرو رفته است، بدان معنی است که بانک‌ها دیگر در این بازار فوق‌العاده سودآور قادر به توسعه نیستند. بازده‌ ارزش ویژه‌ی بانک‌ها (ROE) در کانادا ۱۵ تا ۲۰ درصد است. سودهای داخلی بانک‌ها طی دهه‌ی گذشته دو برابر شده و به ۲۴ میلیارد دلار کانادا رسیده است؛ به عبارت دیگر، از شش دهم درصد از تولید ناخالص ملی به
۳ / ۱ درصد از آن رسیده که بالاتر از آمریکا
(۷ / ۰ درصد) و بریتانیا (۳ / ۰ درصد) است.

آنچه در میان مهم به نظر می‌رسد این است که پنج بانک بزرگ اکنون می‌توانند هر سال حدود ۲۰ میلیارد دلار کانادا سود اضافی تولید کنند. اگر بازار داخلی نتواند آن را جذب کند، این پول باید به سهامداران برگردد یا در خارج از کشور سرمایه‌گذاری شود. این پنج شرکت همین حالا نیز حدود یک سوم از فعالیت‌های عمومی خود را در کشورهای خارجی به انجام می‌رسانند. آنها برای جذب همه‌ی سودهای اضافی، نیاز خواهند داشت که آهنگ سرمایه‌گذاری خود را به حدی برسانند که حجم عملیات‌های خارجی‌شان ظرف چهار سال آینده دو برابر شود.

کاشتن برگ‌های افرا در گوشه و کنار دنیا

پیش از بحران مالی، بسیاری از بانک‌های دنیا با بیزینس‌های خانگی سودآور خود همچون یک تخته‌ی شیرجه رفتار می‌کردند. آنها از سهام‌های ممتاز این بیزینس‌ها برای خرید شرکت‌های خارجی بزرگ استفاده می‌کردند. با این شیوه بود که دو بانک HSBC و Santander به غول‌هایی جهانی تبدیل شدند. اما نهادهای ناظر و سرمایه‌گذارها نسبت به تصاحب‌های بانک‌های بزرگ حساسند. این طور به نظر می‌رسد که کانادایی‌ها تا به امروز از سیستم‌های گسترش خارجی متعادل‌تری پیروی کرده‌اند. RBC نهمین بانک سرمایه‌گذاری در دنیا به شمار می‌رود. این شرکت در سال ۲۰۱۵ اقدام به خرید سیتی‌نشنال کرد که یک وام‌دهنده‌ی کالیفرنیایی به شرکت‌ها و اشخاص ثروتمند است. این شرکت، پیوندهایی نیز با هالیوود دارد.

این خرید به تامین منابع مالی لازم برای فیلم «سکوت بره‌ها» کمک کرد. اسکوشیا در حال گسترش در آمریکای لاتین است. TD در آمریکا گسترش می‌یابد و CIBC اخیرا بانک PrivateBancorp در شیکاگو را خرید که در زمینه‌ی وام‌دهی تجاری تخصص دارد.

این سرمایه‌گذاری‌های پرمخاطره ممکن است موفقیت‌آمیز باشد؛ عملیات‌های خارجی این پنج بانک در مجموع بازده ارزش ویژه‌ی قابل قبولی به میزان حدود ۱۰ درصد ایجاد می‌کند. اما آنها به اندازه‌ی کافی بزرگ نیستند که همه‌ی سودهای اضافی تولید شده در کشور را جذب کنند.

این بانک‌ها ناچار خواهند بود که یا در آمریکا حجم خود را بسیار بزرگتر کنند یا به اروپا و بازارهای در حال ظهور وارد شوند.

سه سناریو پیش روی بانک‌های کانادایی

به این ترتیب، پنج بانک بزرگ کانادایی با انتخابی استراتژیک از میان سه گزینه مواجه هستند.

۱- آنها می‌توانند سرمایه‌ی حتی بیشتری را به داخل کانادا تزریق کنند

۲- در خارج از کشور سریع‌تر گسترش پیدا کنند

۳- بپذیرند که نمی‌توانند رشد کنند و پول را به سرمایه‌گذاران باز گردانند. به نظر می‌رسد که مورد دوم بیشترین احتمال انتخاب را دارد. حتی هنگامی که سرمایه‌گذاران درباره‌ی بازار وام مسکن در داخل کشور نگرانند، یک مجموعه فرصت‌ها و ریسک‌ها در انتظار بانک‌های کانادا در خارج از مرزهایشان است.

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟