پدرام ناصح پدرام ناصح
زندگی در کانادامسکن

آیا تغییرات بازار مسکن دارد سرمایه کانادایی‌ها را به خارج هدایت می‌کند؟

بهروز سامانی بهروز سامانی

شماره ۱۰۵ هفته‌نامه آتش را از اینجا دانلود کنید

Atash Issue 105 - For Web Page 5شرایط در بازار مسکن کانادا به نسبت چند ماه قبل‌تر، تغییرات زیادی کرده است. شاید این وضع جدید، مردم و سرمایه‌گذاران کانادایی را به این فکر بیندازد که سرمایه‌های خود را به کشورهای دیگری منتقل کنند. این نظر نویسنده روزنامه فایننشیال پست است که در این مطلب تلاش می‌کند تصویری از وضعیت سرمایه‌گذاری در کانادا ارائه دهد. او به سراغ بازار بورس می‌رود و سپس سیاست‌های بانک مرکزی درباره بازار مسکن را نقد می‌کند.

در این مطلب می‌توانید با اصلی‌ترین انتقادها به وضعیت اقتصادی و مالی کانادا آشنا شوید.

مارتین پلتر – فایننشیال پست: این جمله مشهور فردریک باستیا، اقتصاددان فرانسوی قرن ۱۹ یکی از حقایق ماندگار دنیای تجارت و اقتصاد است: «شرایط هر قدر هم بد باشد، باز عده‌ای از آن سود می‌برند. همه باید زندگی کنند و اگر قرار باشد هیچ شیشه‌ای نشکند، چه بر سر شیشه‌گرها خواهد آمد؟»

رشد انفجاری صندوق‌های قابل معامله در بورس Exchange-Traded Funds موجب شده است که کانادایی‌ها نسبت به گذشته توانایی بسیار بیشتری برای سرمایه‌گذاری در خارج از کشور داشته باشند. اما کانادایی‌ها ترجیح می‌دهند که ثروت خانوار خود را نزدیک به کشور نگه دارند.

بازار بورس کانادا نگران‌کننده است

متاسفانه تعصب نسبت به وطن نتایج مطلوبی به بار نیاورده است: امسال شاخص S&P/TSX Composite در میان کشورهای گروه G20، پس از روسیه بدترین عملکرد را به خود اختصاص داده است. در واقع بازار سهام کانادا تنها اندکی بالاتر از نقطه‌ی اوج خود در سال ۲۰۱۴ قرار دارد و در این فاصله تنها توانسته است سالانه سه درصد سودآوری داشته باشد.

با توجه به بلاتکلیفی‌ها و پیام‌های متناقضی که در ارتباط با سیاست‌های پولی و مالی ما وجود دارد، عملکرد نه چندان خوب بازار سهام کانادا ممکن است باز هم تکرار شود.

برای مثال، بانک مرکزی کانادا با غافلگیر کردن بازار از طریق ارسال پیام‌های بسیار جنگ‌طلبانه، موضعی کاملا متفاوت با بسیاری از همتایان خود در گروه G7 در پیش گرفته است.

آنچه وضعیت را وخیم‌تر می‌کند، تلاش بانک مرکزی ایالات متحده برای پایین آوردن ارزش پول خود از طریق ترسیم چشم‌انداز تعدیل نرخ بهره است تا بدین‌وسیله تاثیر کاهش اندازه‌ی ترازنامه‌ی خود را خنثی سازد.

متعاقبا، افزایش ۲۵ صدم درصدی نرخ بهره‌ی بانک مرکزی کانادا از سوی استیون پولوز و اشاره‌های او مبنی بر افزایش‌های بعدی در آینده، مثل ریختن سوخت موشک بر تقویت ارزش دلار کانادا بدون فکر کردن به پیامدهای آن است.

ارزش دلار کانادا نسبت به سطح پایین ماه می، نزدیک به ۱۰ درصد افزایش پیدا کرده و اکنون به سطحی رسیده است که به عقیده‌ی ما کم‌کم به سلامت اقتصادی کشور صدمه خواهد زد.

نگرانی درباره بازار مسکن کانادا

نرخ‌های بهره‌ی بالاتر و افزایش ارزش دلار کانادا مطمئنا بر تراز تجاری ما و بیشتر از آن بر بازار املاک تاثیر خواهد گذاشت؛ بازاری که نشانه‌هایی از ضعف بروز می‌دهد. برای مثال، قیمت خانه در تورنتو نسبت به نقطه‌ی اوج ماه اپریل کاهش قابل توجهی داشته است.

همچنین چند مورد در گزارش فصلی «تولید ناخالص داخلی» کانادا وجود دارد که یک بار اتفاق افتاده‌اند و احتمالا در سال آینده تکرار نخواهند شد. از جمله‌ی این موارد می‌توان به تاثیر هزینه‌های بازسازی فورت مک‌موری در آلبرتا اشاره کرد که به اندازه‌ی یک چهارم رشد GDP این استان است و همین‌طور بهبود وضعیت مناطق نفت‌خیز و افزایش تولید آنها.

در همین ارتباط، باید از خود پرسید که آیا اقتصاددان‌ها مثال پنجره‌ی شکسته‌ را از اقتصاددان بزرگ فرانسوی، فردریک باستیا، خوانده‌اند یا نه.

بخش گیج‌کننده‌ی ماجرا آنجاست که دولت فدرال می‌خواهد برای کمک به تحریک اقتصاد، کسری بودجه‌ی عظیمی را ایجاد کند. در حالی که همزمان بانک مرکزی در تلاش برای کاستن از آن است.

دولت جاستین ترودو در سال ۲۰۱۵ مازاد بودجه‌ای ۹ / ۱ میلیارد دلاری به ارث برد و به سرعت در سال ۲۰۱۶ آن را با کسری بودجه‌ای
۴ / ۵ میلیارد دلاری عوض کرد و برآورد کرده است که در ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ سالانه ۲۹ میلیارد دلار کسری بودجه خواهد داشت.

جای شگفتی نیست که می‌بینیم دولت برای تامین هزینه‌ی برنامه‌های تحریک مالی خود، در هر سوراخی به دنبال پول می‌گردد. از جمله تغییراتی که تا به حال ایجاد شده است می‌توان به افزایش مالیات افراد پردرآمد، افزایش اندک EI و CPP ، خاتمه دادن به اعتبارهای مالیاتی فرزندان و لغو تقسیم درآمدها برای خانواده‌ها در سال گذشته اشاره کرد.

به عنوان گام‌های بعدی، دولت قصد دارد که مالیاتی کشوری بر مصرف سوخت وضع کند. دولت همچنین در حال بررسی تغییرات اساسی در مالیات صاحبان بیزینس‌های کوچک است. نکته‌ای که باید بدانید این است که بیش از ۳۰ درصد مجموع GDP در سال ۲۰۱۴ را آنها به وجود آورده‌اند.

همه‌ی اینها در زمانی اتفاق می‌افتد که مالیات‌ها در بیشتر شهرها و استان‌ها افزایش یافته است؛ به ویژه در آلبرتا.

نباید مایه‌ی شگفتی باشد که پاسخ کانادایی‌ها به این بلاتکلیفی در سیاست‌ها به شکل انتقال ثروت و سرمایه‌ی خود به خارج از کشور باشد و نمی‌توانیم آنها را چندان به این خاطر ملامت کنیم.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟