پدرام ناصح پدرام ناصح
حوادثخانوادهزندگی در کانادا

این زن با دست شکسته، دنده‌های آسیب‌دیده و خونریزی داخلی ۴۷ ساعت منتظر ماند تا جراحی شود

خانم کِلی یرکسا با مچ دست و آرنج شکسته، دنده‌های آسیب‌دیده به همراه خونریزی داخلی ۴۷ ساعت در بیمارستان سانی‌بروک منتظر ماند تا به اتاق عمل برود

بهروز سامانی بهروز سامانی

خانم کلی رفته بود تا مسابقات اسکیت پسرش را ببیند که شب از روی پله‌ها افتاد و دست و آرنجش شکست، دنده‌هایش آسیب دید و کلیه‌اش هم خونریزی کرد.

چون هوا خراب بود، به جای هلی‌کوپتر، با آمبولانس او را به بیمارستان سانی‌بروک منتقل کردند. همزمان هم تصادف بزرگی در اتوبان ۴۰۱ اتفاق افتاده بود که تعداد زیادی مجروح هم از آنجا به سانی‌بروک انتقال یافته بودند.

خانم کِلی ۴۷ ساعت با همین وضعیت و درد فراوان منتظر ماند تا نوبت به او برسد تا به اتاق جراحی برود.

تورنتو لایف با تهیه گزارشی در این باره، نگاهی هم به امکانات درمانی کانادا در مقایسه با سایر کشورها کرده است.

این شماره هفته‌نامه آتش را از اینجا دانلود کنید

Atash Lifestyle 143 - For Web Page 6

کی از جمعه‌های ماه ژانویه بود و خانم کِلی یرکسا روز کاری خود را درکمبریج انتاریو تمام کرده بود و داشت با اتومبیل به سمت هالیبرتون در ۳۰۰ کیلومتری آنجا رانندگی می‌کرد. شنبه قرار بود به تماشای مسابقات اسکیت پسرش برود. پسرش ۱۹ سال سن داشت و بی‌صبرانه انتظار مادرش را می‌کشید تا شاهد هنرآفرینی او در مسابقه باشد.

کِلی زنی با اندام درشت و قدبلند است و مانند پسرش، زمانی ورزشکار حرفه‌ای بوده است. او در جوانی توانسته بود بورسیه تحصیلی دانشگاه‌اش را از طریق ورزش شنا دریافت کند. او داشت می‌رفت تا آخر هفته را در کنار فرزندش سپری کند و از تماشای مسابقه لذت ببرد.

چند خانواده که همه فرزندان‌شان قرار بود مسابقه بدهند، با هم تصمیم گرفته بودند تا یک کاتیج بزرگ اجاره کنند و کِلی هم یکی از آنان بود. او بعد از ساعت‌ها رانندگی در جاده، بالاخره به کاتیج رسید. شب که از راه رسید همه زود به رخت‌خواب رفتند تا صبح با انرژی بیدار شوند و روزشان را آغاز کنند.

آن نیمه شب شوم

نیمه‌های شب کِلی برای رفتن به دستشویی از اتاقش خارج شد. او در راه برگشت مجبور بود از یک راهرو تاریک عبور کند. نمی‌توانست به خوبی اطراف را ببیند و به دنبال در اتاق خوابش بود که ناگهان قدمی اشتباه برداشت و از پله‌های چوبی به سمت سالن اصلی در طبقه‌ی اول سقوط کرد.

او بلند شد و خودش را به کاناپه رساند.

استخوان آرنج از دستش بیرون زده بود و مچ دستش هم شبیه حرف انگلیسی S درآمده بود. او شوکه شده بود و به همین دلیل هیچ دردی را احساس نمی‌کرد. یکی از پسرها صدای افتادن او از پله‌ها را شنیده بود و سریع خودش را رسانده بود. کِلی به پسر گفت که برود استراحت کند، چون فردا مسابقه دارد و در همان لحظه از حال رفت.

هلی‌کوپترها نمی‌توانند پرواز کنند

وقتی به‌هوش آمد دور و برش شلوغ بود و چهره‌ی همه نگران به نظر می‌رسید. کمی بعد آمبولانس رسید و او به سمت بیمارستان هالیبرتون حرکت کرد. هنگامی که به بیمارستان رسید، دکترها پس از معاینات اولیه تشخیص دادند که او دو دنده‌‌ شکسته هم دارد و همچنین کلیه‌اش هم آسیب دیده و خونریزی کرده است و باید تحت عمل پیچیده‌ای قرار بگیرد. کِلی لازم بود هرچه سریع‌تر تحت درمان و عمل جراحی قرار بگیرد.

بیمارستان هالیبرتون تقریبا محلی و کوچک است و تجهیزات کافی برای انجام جراحی‌های پیچیده را ندارد.

حالا دیگر کِلی درد را احساس می‌کرد و به همین دلیل به او داروهای مسکن قوی تزریق می‌کردند. صبح که شد طوفانی شدید از راه رسید و آنها مجبور شدند برای انتقال او، به جای هلی‌کوپتر، از آمبولانس استفاده کنند. قرار بود او را به بیمارستان سانی‌بروک برسانند، جایی که همسرش ترور کلاف نیز در انتظار او بود.

ترور که از سه ساعت پیش منتظر رسیدن همسرش بود، هیچ‌وقت تاکنون بیمارستان را این‌قدر شلوغ ندیده بود. هر ۱۵ الی ۲۰ دقیقه آمبولانس‌ها می‌آمدند و می‌رفتند. تصادف بزرگی هم در بزرگراه ۴۰۱ اتفاق افتاده بود.

دو شبانه‌روز در انتظار اتاق عمل

کِلی را به اتاق نارنجی بردند و این یعنی هیچ اتاق خالی برای رسیدگی به بیماران تازه از راه رسیده وجود ندارد و آنها باید منتظر بمانند.

ساعت‌ها و ساعت‌ها از زمانی که او به بیمارستان رسیده بود می‌گذشت و شرایط جسمی‌ کِلی هرلحظه بدتر می‌شد. او اصلا حالش خوب نبود. پرستارهای بیمارستان به خوبی مواظب او بودند و مدام از او به‌خاطر وضعیتی که پیش آمده بود عذرخواهی می‌کردند.

۴۷ ساعت گذشته بود تا بالاخره کِلی به اتاق جراحی فرستاده شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت.

امکانات درمانی کانادا در مقایسه با آلمان و ژاپن

تورنتو لایف که این موضوع را گزارش کرده، درباره‌ی شرایط فعلی بیمارستان‌های کانادا و انتاریو می‌نویسد: «هنگامی که چنین شرایطی پیش می‌آید، بیمارستان‌ها باید به مراجعه‌کنندگان در هر وضعیتی کمک کنند، ولی انجام این کارها به هیچ‌عنوان ساده نخواهد بود. در این شرایط اولویت با افرادی است که شرایط بدتری دارند و جان‌شان در خطر است. از سوی دیگر هم درد کشیدن و منتظر ماندن دیگر بیماران هم قابل قبول نیست.»

به نوشته تورنتو لایف: «کشور کانادا بیمارستان‌های مجهزی دارد، ولی در ازای هر ۱۰۰۰ نفر تنها ۲ تخت برای بیمارانی با شرایط حاد در نظر گرفته شده که این رقم در مقایسه با برخی از کشورهای اروپایی بسیار پایین است. برای مثال در کشور آلمان برای این تعداد نفر ۱ / ۶ و در ژاپن ۸ / ۷ تخت در دسترس است.»

در ادامه همین گزارش آمده است: «سانی‌بروک بیمارستان بزرگی است، ولی متاسفانه گاهی اوقات برای رسیدگی به بیماران اصلا جای مناسبی نیست و دلیل آن هم کمبود تخت و فضا است. استان انتاریو باید برای بهبود وضعیت بیمارستان‌ها اقدامات جدی را انجام دهد. هنگامی که بیمارستان‌ها در چنین شرایطی قرار می‌گیرند و باید همزمان به تعداد زیادی بیمار رسیدگی کنند، بیمارانی مثل کِلی باید منتظر بمانند تا بعد از گذشت ساعت‌ها به آن‌ها رسیدگی کامل شود.»

حالا ماه‌ها از این آخر هفته‌ی تلخ می‌گذرد. او یک بار دیگر هم تحت جراحی قرار گرفت.

کِلی حالا حالش خوب است و شنا کردن، دویدن و دوچرخه‌سواری‌هایش را از سر گرفته است.

با این همه خاطره‌ی این ۴۷ ساعت همیشه در یاد او زنده خواهد ماند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟