بالاخره کجا زندگی کنیم؟ شهر یا حومه؟ آیا تغییرات اخیر بازار مسکن پاسخی به این پرسش دارد؟
شماره ۱۰۶ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید
تصمیمات دولت انتاریو برای آرامکردن بازار تورنتو، نتیجهبخش بوده و بهنظر میرسد این روزها معاملات و مذاکرهها با آرامش بیشتری صورت میگیرد و خریداران هم حق انتخاب بیشتری دارند.
بازار داغ تورنتو در چند سال گذشته باعث شده بود تا خیلیها برای اینکه بتوانند خانه بخرند و از پسِ هزینههای اقساط آن برآیند، به شهرهای دورتر فکر کنند، جایی که شاید بشود با هزینهای مشابه خانهای بزرگتر خرید، گامی برای صرفهجویی.
اما آیا تغییر شرایط بازار مسکن فرصت تازهای است برای اینکه فکر کنیم واقعا کدام بهصرفهتر است؟ کدام برای داشتن زندگی آرامتر مناسبتر است؟ آیا ممکن است هزینههای پنهانی در خریدن خانه در یک حومه دورتر باشد که عملا این صرفهجویی را نقض کند؟ هافینگتنپست با اتکا به تجربه چند خریدار و اطلاعات چند مشاور مسکن سعی کرده نگاه تازهتری به این مساله قدیمی بپردازد؟ زندگی در شهر یا در حومه؟ کدامیک و چرا؟
جس مورگان در شش سال گذشته تلاش کرده تا در کنار اجارهنشینی، با پسانداز، پیشپرداخت خریدن نخستین خانهاش را فراهم کند؛ درست در زمانی که بازار مسکن داغترین روزهای خود را سپری میکرد. او و شوهرش قصد دارند ظرف دو سال آینده در منطقهی اوکویل دنبال خانه بگردند ولی احتمالا همچنان به کار خود در دانتاون تورنتو ادامه دهند، جایی که حدودا ۴۰ کیلومتر با اوکویل فاصله دارد. او بر این باور است که خانهها در حومه هم ارزانتر هستند و به این ترتیب میتوان با پول کمتر فضای بزرگتری را در آنجا خرید و هم اینکه مکان خوبی برای رشد و تربیت بچهها هستند.
حومه شهرها، بهشت بچهها
این زن ۲۹ ساله، که بودجهی او برای خرید خانه حدود ۹۰۰,۰۰۰ تا ۹۵۰,۰۰۰ دلار است، میگوید: «فکر میکنم خانهها در حومه بزرگتر هستند. در آنجا فضای سبز بیشتری وجود دارد و اینها همان امکاناتی است که ما برای بچههایمان سخت به آنها نیاز داریم.» با افزایش قیمتها در شهرهای بزرگ و کوتاه شدن دست بسیاری از مردم از این بازارها، برخی از خریداران رو به مناطق دور دستتر آوردند تا بتوانند جایی بزرگتر با وامی کوچکتر بیابند.
حومه شهر و لیستی از هزینههای پنهان
اما آیا این فقط یک روی سکه است؟ شاید. چون زندگی در حومهها نیز میتواند مخارج اضافهای مانند هزینههای بیشتر برای حمل و نقل و نگهداری از فرزندان به همراه داشته باشد و به همین دلیل شاید در بلند مدت نتوان پسانداز فراوانی گرد آورد.
آمارهای دریافتی از بنگاههای مشاوران املاک در تورنتو نشان میدهد که تا سه چهار سال پیش تنها حدود ۱۰ درصد از کسانی که به مشاوران مسکن مراجعه میکردند، دنبال خانههایی خارج از شهر میگشتند، اما از سال گذشته حدود نیمی از مشتریها دنبال خانه در مناطق اطراف بودهاند. برخیها حتی بیش از ۱۰۰ کیلومتر آنطرفتر، یعنی در بِری، کیچنر یا واترلو خانه میخرند و همچنان هر روز برای کار به تورنتو میآیند. آنها معتقدند فضای بیشتری که با نقل مکان به خارج شهر به دست میآید، مطلوبیت بسیار بالایی دارد.
یک مشاور املاک که به تازگی کاندوی یکخوابهای را همراه با یک اتاق کوچک در قلب دانتاون به قیمت ۷۵۵,۰۰۰ دلار برای مشتری خود خریده است میگوید با این قیمت میتوان در حومهها یک خانهی ویلایی خرید.
اما همین مشاور مسکن اضافه میکند با آنکه خانههای حومهی شهرها معمولا ارزانتر هستند، ولی این تصمیم ممکن است همراه با هزینههای روزانهای باشد که هنگام زندگی در شهر با آنها برخورد نمیکنید.
زندگی در حومهی شهر قاعدتا مستلزم داشتن حداقل یک خودرو است. اگر دو نفر از اعضای خانواده در مرکز شهر کار کنند شاید به دو وسیلهی نقلیه نیاز باشد و این به معنی هزینههای اضافهی بیمه، بنزین و پارکینگ است.
آنهایی که از سیستم حمل و نقل عمومی برای جابجایی استفاده میکنند، اگر فاصلهشان خیلی دور باشد، هزینههایشان هم بیشتر خواهد بود و گاهی نیز ممکن است برای رساندن خود به ایستگاهها نیاز به خودروی شخصی هم داشته باشند.
خانوادهها اگر به دلیل زمان تلف شده در مسیر رفت و برگشت به شهر برای کار، مدت طولانیتری را از بچههایشان دور باشند، ناگزیر خواهند بود تا پول بیشتری هم بابت مراقبت از آنها بپردازند.
ساکنان حومهها همچنین ممکن است به روابط با دوستان یا بستگان و یا برای تفریح مرتبا در حال رفت و آمد به شهر باشند، که این نیز بر هزینههای حمل و نقل میافزاید.
صاحبان خانه در حومهها همچنین ممکن است به دلیل اینکه وقت کمتری دارند ناچار شوند برخی از امور خانه از قبیل مرتب کردن حیاط و تمیز کردن خانه را به کارگران خدماتی بسپارند.
لئونا نوسترود و شوهرش تجربه نقل مکان از شهرهای بزرگ به مناطق کمتر گران را داشتهاند. آنها نخست از کلگری به ساسکاچوان و سپس به Moosomin در ساسکاچوان نقل مکان کردهاند؛ دهکدهای با ۳,۲۰۰ نفر جمعیت. او و شریک زندگیاش در آنجا یک شرکت خانهسازی و مدیریت املاک دارند. او میگوید دومین نقل مکان آنها منجر به این شد که پرداخت اقساط وام مسکنشان برای آنها بسیار آسانتر شود.
نوسترود با کار کردن در خود شهر موسومین توانسته هزینههای حمل و نقلی که گریبانگیر شاغلان در شهر است، را از فهرست هزینههای خود حذف کند.
نوسترود میگوید: «ولی هزینههای خواروبار و مالیات و بیمه و مسافرت کردنمان اینجا واقعا خیلی بیشتر است.»
او هنوز مطمئن نیست که آیا ترک شهر و رفتن به دهکدهای کوچک و روستایی تصمیم مناسبی برای خانوادهی او بوده است یا نه: «من فرصتهای موجود در شهر، مثل آموزش، خدمات درمانی، امکانات تفریحی و شهربازیهای آن را خیلی دوست دارم. ولی اگر بخواهم در شهر زندگی کنم، اقساط وام مسکن خیلی بالا می رود.»