بخش دوم مصاحبه با مایکل پارسا
۳۸ ساله – متولد تهران
حزب محافظهکار – ریچموندهیل
فوقلیسانس مدیریت سازمانی
صاحب بیزینس شخصی
آقای پارسا چقدر با کامیونیتی ایرانی در تماس هستید؟
وقتی من جوانتر بودم و در آن زمان حزب لیبرال در قدرت بود و من جزو حزب محافظهکار بودم، چیزی که میدانستم این بود که اگر حزب محافظهکار به قدرت برسد، صدای جامعه ما شنیده میشود. ما تا حالا هیچوقت شنیده نشده بودیم. وقتی ما در سال ۲۰۰۶ به قدرت رسیدیم اولین کاری که من کردم این بود که به سراغ آقای وزیر رفتم و گفتم که میخواهم مطمئن شوم که صدای ما شنیده میشود. ما الان سازندگان خانه بسیار زیادی داریم که در زمینه ساخت کاندو، آپارتمان، دفتر کار، خانه و مسائل اینگونه فعالیت میکنند. ما روسای دانشکده ایرانی-کانادایی داریم. در بسیاری از بیمارستانها پزشکهای ایرانیتبار فعالیت میکنند. من با افتخار میگویم که هم اکنون، جامعه ما صدا دارد و این صدا از سوی حکومت شنیده میشود. من هم یک عضو کوچک از جامعه ایرانی-کانادایی هستم. من باز هم از حکومت کانادا تشکر میکنم که این موقعیت را در اختیار ما قرار داد. در واقع کار اصلی من این بوده که شرایطی را فراهم کنم که هر وقت جامعه ایرانی بخواهد سوالاتی از حکومت بپرسد، این اتفاق بیفتد.
کمی درباره ریچموندهیل صحبت کنیم.
حدود ۷۸ هزار نفر در انتخابات صلاحیت شرکت کردن را دارند و حقیقت این است که من برای همه مردم در انتخابات شرکت میکنم و نگاه نمیکنم که بکگراند آنها چیست.
به نظر شما بزرگترین و اصلیترین چالشی که پیش روی جامعه ایرانی-کانادایی وجود دارد چیست؟
اگر دوباره به جامعه ایرانی- کانادایی باز گردیم، آنها هم مثل هر کس دیگری مشکلات و دغدغههایی دارند. آنها به اقتصادی خوب نیازمندند. ما میدانیم ۷۸ درصد اقتصاد کانادا را بیزینسهای کوچک تشکیل میدهند و اینجاست که اهمیت این جامعه ایرانی-کانادایی معلوم میشود. این بیزینیسهای کوچک به طور مستقیم برا عموم جامعه تاثیر میگذارند.
درباره قانون C-24 چه طور؟ آیا فکر میکنید این قانون نیاز به تغییر دارد و شانسی هست که این قانون تغییر کند؟
به نظر من این قانون به خوبی برای مردم توضیح داده نشده است. البته من به حزب لیبرال حق میدهم که نسبت به این موضوع اعتراض داشته باشد چون این سیاست است و آنها به دلایل سیاسی با تصمیم محافظهکاران مخالفت میکنند. اما به نظرم مشکل اصلی این است که مشاوران مهاجرت، اطلاعات غلطی به مهاجران جدید میدهند. واقعیت این است که در طول مدت و به مرور که این قانون اجرا شود، اعتراضها به آن کم میشود و همه در عمل میبینند که این قانون مشکلی ایجاد نکرده است و چه فایدههایی دارد. این قانون باعث میشود سرعت رسیدگی به پروندههای مهاجرتی افزایش پیدا کند و افراد زمان کمتری در انتظار باشند.این قانون بیش از هر چیز، مشکلاتی را که بر سر مهاجرت وجود داشته را برطرف کرده است.
سوال بعدی درباره آینده روابط ایران و کاناداست. نظر شما در این باره چیست؟
من نمیتوانم در این باره اظهار نظر رسمی کنم چون من عضوی از حکومت کانادا نیستم. من فقط میتوانم درباره چیزهایی صحبت کنم که توانایی انجامش را دارم. من میتوانم بگویم اگر به عنوان نماینده مردم انتخاب شوم، دغدغهها و نگرانیهای آنها را به حکومت منتقل خواهم کرد. هدف من این است که نیازهایمان را به صورت هدفمند و واضح بیان کنیم.
در انتخابات ۲۰۱۱ محافظهکاران انتخابات را با احراز اکثریت بردند. اما الان نظرسنجیها آمار دیگری را نشان میدهد. چه اتفاقی افتاده است؟
من یک بیزینسمن هستم و باید فکتها و عددها روبرویم باشند تا بر اساس آن صحبت کنم و تصمیم بگیرم. من به همه کسانی که همواره در انتخاباتها شرکت میکنند میگویم که فقط یک آمار مهم و یک نظرسنجی مهم وجود دارد و آن هم خود انتخابات است. برای اینکه اگر شما به نظرسنجیها باور داشته باشید، نخستوزیر باید فرد دیگری باشد. اگر به نظرسنجیها باور داشته باشید شهردار تورنتو باید فرد دیگری باشد. نظرسنجیها برشی خیلی سریع از آن روز یا از دو روز آینده آن هستند. با گذشت زمان خواستهها و شرایط مردم تغییر میکنند. مثل معروفی در سیاست هست که میگوییم هفته و سیاست طول عمر یکسانی دارند. بهترین کاری که میتوان کرد این است که تا آنجایی که ممکن است سخت کار کنیم. به در خانهها برویم، با مردم صحبت کنیم و در نهایت هم نتیجه را، هر چه که باشد، بپذیریم.
چرا حزب محافظهکار را انتخاب کردید؟
من یک دارنده بیزینس کوچک هستم و معتقدم که دولت باید همواره نسبت به مالیاتی که از مردم میگیرد آگاهانه تصمیم بگیرد و نسبت به آن مسئول باشد. به خاطر اینکه پولی که مالیاتدهندگان پرداخت میکنند بهسختی بهدست آمده است. بسیاری از افراد جامعه از کوچک و بزرگ به سرویسهای اجتماعی نیاز دارند. به عقیده من تنها راهی که بتوانیم این برنامههای اجتماعی را پیگیری کنیم، این است که یک حکومت پایدار داشته باشیم که بتواند اقتصاد ما را مدیریت کند و نیازهای این گروهها را تامین کند. به نظر من راه و روشی که حزب محافظهکار برای بهتر کردن وضعیت اقتصاد در پیش گرفته است، همانی است که من به عنوان یک صاحب بیزینس به آن اعتقاد دارم.