تجربه موفق یک زوج جوان – تسویه وام خانه در شش سال
آتش در شماره دوم ویژهنامه چاپی خود، در بخش مسکن مطلبی منتشر کرده که به داستان واقعی زوج اهل کیچنر میپردازد. داستان زندگی آنها از آنجایی اهمیت دارد که آنها توانستهاند پس از شش سال، تمام قسطهای خانه خود را بپردازند و صاحب خانه شوند. آنها برای رسیدن به این هدف دو نکته مهم را رعایت کردهاند. یکی اینکه در ابتدا خانه گران نخریدهاند و دوم اینکه شش سال تمام درآمد زن خانواده را به پرداخت قسطها اختصاص دادهاند. با آتش همراه باشید و داستان زندگی و موفقیت آنها را بخوانید. برای دانلود فایل پیدیاف صفحه مسکن، اینجا را کلیک کنید.
پارسال من و همسرم آندرهآ موفق شدیم یکی از مهمترین مراحل زندگی را پشت سر بگذاریم. ما توانستیم بعد از گذشت تنها ۶ سال، همه قسطهای خانهمان را پرداخت کنیم.
ما درآمد خیلی بالایی نداشتیم و این کار را فقط با رعایت دو نکته انجام دادیم. اول اینکه در خرید اولین خانهمان ولخرجی نکردیم و خانه ارزانی خریدیم. دوم اینکه حقوق یک نفرمان را کلا به پرداخت قسط خانه اختصاص دادیم.
این استراتژی به ما کمک کرد که اقساطمان را به سرعت بپردازیم. البته من فقط ۲۹ ساله بودم. وقتی مردم این داستان را میشنیدند، فکر میکردند ما برای اینکه بتوانیم در این سن کم بدون وام و بدهی باشیم، در حال ریاضت و سختی هستیم و هرگز به تعطیلات نمیرفتیم. ولی واقعیت این طور نبود. ما زندگی را طوری مدیریت میکردیم که سالی ۷۰۰۰ دلار برای تعطیلات کنار میگذاشتیم.
البته باید اعتراف کنم ما قبل از رسیدن به این استراتژی برنده، اشتباهاتی هم کردیم که آن هم زمانی رخ داد که میخواستیم اولین خانهمان را بخریم. پیش از آن، همه چیز روبهراه بود. من و آندره
ما برمپتون را انتخاب کردیم چون هم به تورنتو نزدیک بود و هم قیمت خانهها برای ما مناسبتر بود. هر دوی ما در تورنتو کار میکردیم و در مجموع ۱۱۵۰۰۰ دلار درآمد داشتیم. ما به گزینه اجاره کردن هم فکر کرده بودیم ولی من همیشه مخالف پرداخت قسط خانه یک نفر دیگر بودم!
در ابتدا از زندگی در برمپتون شاد و سرخوش بودیم و در تورنتو شغلهایی داشتیم که درآمد خوبی داشتند. من بهعنوان تحلیلگر در یک شرکت مواد غذایی مشغول بودم و آندرهآ هم در بخش منابع انسانی همان شرکت کار میکرد. احساس میکردیم همه چیز عالیست و ما کاملا موفق بودهایم ولی دیری نپایید که واقعیت روی خود را به ما نشان داد. درست بود که خانه ارزانی خریده بودیم ولی رفت و آمد به محل کارمان روزی ۲ ساعت وقت از ما میگرفت. بعد از یک سال از زندگی بیزار شده بودیم. خانه برمپتون را فروختیم. خرید خانه بلافاصله پس از شروع اولین شغل، کار اشتباهی بود ولی به ما یک درس بزرگ داد و آن این بود که ما برای زندگی در شهرهای بزرگ ساخته نشدهایم. در سال ۲۰۰۸ از مشاغلمان استعفا دادیم و به زادگاهمان کیچنر انتاریو برگشتیم. خیلی سریع کارهایی با درآمد در مجموع ۱۰۰۰۰۰ دلار در سال پیدا کردیم و پس از چند ماه خانهای ۲۴۰۰۰۰ دلاری در کیچنرخریدیم. دوباره ۲۰٪ پیش پرداخت دادیم و حقوق آندرهآ را تماما به اقساط خانه اختصاص دادیم.ضمن اینکه من ۹۵٪ از حقوق خالص خود را به پرداخت اصل بدهی وام اختصاص دادم. اتفاقی که منجر میشد هفتهای ۱۰۰ دلار برای مخارج دیگرمان باقی بماند که البته برای ما کافی بود. ما هزینههایمان را پایین نگه میداشتیم. مثلا اتومبیلمان یک هوندای قدیمی بود. من حتی یک بیزینس کوچک صخرهنوردی هم شروع کرده بودم که برایمان سالی ۷۰۰۰ دلار درآمد اضافه ایجاد می کرد. ما آن را به مسافرتهایمان اختصاص داده بودیم. من و آندرهآ سالی دو بار سفر میکردیم ولی از پکیجهای ارزان به لاس وگاس و یا فلوریدا استفاده میکردیم.
کلید موفقیت ما داشتن یک برنامه مناسب و التزام به اجرای آن بود. من آموختم که اگر پرداخت اقساط را طبق روالهای معمول انجام بدهی و پیش خود فکر کنی در پایان سال هر آنچه اضافه آمد برای کم کردن بدهی خانه پرداخت میکنم، این اتفاق هرگز نمیافتد. واقعیت این است که همه پولها تا پایان سال خرج میشود. اوایل سال ۲۰۱۳ وام خانه ما به کلی پرداخت شد و طی چند ماه آن را تبدیل به خانه بزرگتر ۳۱۰۰۰۰ دلاری با حیاط زیبا کردیم و تصمیم داریم برای همیشه در این خانه بمانیم. دخترمان لوسی ماری ماه جولای گذشته به دنیا آمد و هدف بعدی ما پسانداز در TFSAsو RRSPs و همچنین RESP برای لوسی است. چندین هدف مالی برای حسابهای سرمایهگذاری میتواند ایده فوقالعادهای برای آینده خانواده باشد.