تکلیف دادگاههای کانادا با مهریههای مهاجران تجربههای یک وکیل ایرانی
زهرا جناب وکیل دعاوی خانواده در دادگاههای ونکوور
«در صورت وقوع جدایی، شوهر میپذیرد که موارد ذیل را به زن تحویل دهد: یک جلد کلامالله مجید؛ یک شاخه نبات؛ یک سبد گل نرگس؛ ۳ هزار عدد سکهی طلا.»
این متن شروط ضمن عقد مندرج در عقدنامه یک زن و شوهر مسلمان ایرانی است که حالا در دادگاهی در ونکوور در آستانه جدایی هستند. حالا زن با استناد به این عقدنامه از دادگاه خواسته است تا شوهرش را وادار کند که مهریه او را که معادل یک و نیم میلیون دلار میشود بپردازد.
دادگاه اکنون از یک طرف قوانین کانادا را دارد که چنین چیزی در آن پیشبینی نشده است، از طرف دیگر با سنتها و قوانینی روبروست که در کشور زادگاه این زن و شوهر مهاجر وجود دارد.
زهرا جناب وکیل دعاوی خانواده در ونکوور به روزنامه ونکوور سان دربارهی این تعارض قوانین و سنتها در سپهر مهاجرت توضیح میدهد.
این شماره آتش خانواده را از اینجا دانلود کنید
زهرا جناب، وکیل دعاوی، اغلب خود را با زن و شوهرهایی روبرو میبیند که درگیر نزاعهایی تند بر سر مقادیر هنگفتی از طلا هستند.
این وکیل امور خانواده در غرب ونکوور، که در ایران به دنیا آمده اما در کانادا بزرگ شده است، به طور مرتب با همسران سابقی سر و کار پیدا میکند که در حال نزاع بر سر هزاران سکهی طلا هستند؛ سکههای طلایی که طبق قانون شریعت اسلامی، مهریهی زن به شمار میآید و ممکن است از طرف شوهر به زن پرداخت شود یا نشود.
وقتی قوانین کانادا با سنتهای مهاجران تضاد پیدا میکند
دادگاههای کانادا به طور فزایندهای خود را ناگزیر از صدور رای در خصوص قوانین مذهبی خاورمیانه و آسیا مییابند. اما تقسیم داراییهای خانوادهها در کشورهای مختلف و در عصری که مهریهها شامل موارد نمادینی مانند کتاب قرآن و آن سکههای ارزشمند میشود، برای دادگاهها کار چندان آسانی نیست.
جناب تا به حال درگیر صدها طلاق فراملیتی بوده است که در آنها، حقوق خانوادهی کانادا با سنتهای کشورهایی مانند ایران، مصر، پاکستان، آفریقای شرقی و آسیای شرقی تضاد پیدا میکند و میز کار او مملو از پروندههای زرد رنگ است.
گاهی مهاجرانی که در حال جدایی از یکدیگر هستند، از جناب میپرسند که چرا طلاق آنها نمیتواند از قوانین کشورهای سابقشان پیروی کند و او ناگزیر میشود که در جواب به آنها بگوید، «چون ما، در حال حاضر، در کانادا هستیم.»
زوجهای در حال متارکه هنگامی که در مییابند قوانین مذهبی زادگاهشان در کانادا قابل اجرا نیست، گاهی مات و مبهوت میشوند.
جناب میگوید: «قلب من اغلب برای این زوجهای رنجکشیده به درد میآید. اما موضوع اصلی، قوانین شریعت در ارتباط با داراییهاست.»
با قرار گرفتن روز افزون پروندهی طلاقهای فراملیتی در حیطهی اختیارات قضات کانادایی، تصمیمگیری دربارهی موضع شریعت دربارهی نحوهی توزیع داراییها، به گفتهی جناب، «اکنون به طور متداول اتفاق میافتد.»
متاسفانه کارشناسان متخصصی نیز وجود نداشتهاند که دادگاههای کانادا را راهنمایی کنند.
تمرکز بسیاری از طلاقهای فرا ملیتی بر روی مهریههای اغلب سنگینی است که در کشورهایی که محل زندگی جمعیت یک و نیم میلیارد نفری مسلمانان است، امر مرسومی به شمار میآید.
«مهریه تضمینی مالی برای زن و تعهدی از جانب مرد است که اغلب به شکل سکههای طلا مقرر میشود. زن در هر زمانی میتواند مهریهی خود را مطالبه نماید.»
هنگامی که ناسازگاری، رشتههای پیوند زناشویی را از هم میگسلد، مانند همهی فرهنگهای دیگر، کشمکش بر سر تعهدات اغلب نانوشته در مورد مهریه میتواند شدت گیرد.
جناب میگوید در برخی کشورهایی که قانون شریعت به مورد اجرا گذاشته میشود، مردان ممکن است به دلیل عدم پرداخت مهریه در هنگام درخواست همسر، به زندان افکنده شوند.
او میگوید: «ارزش دلاری این مهریهها اغلب به نظر من نجومی است.» یک سکهی طلای نوعی در ایران، برای مثال، حدود ۴۵۰ تا ۵۰۰ دلار کانادا ارزش دارد.
دادگاه کانادا در برابر مهریه یک و نیم میلیون دلاری
یک پروندهی طلاق مطرح شده در دادگاه عالی بریتیش کلمبیا، بین شادی دلورانی و امیر دلورانی، بر سر تعداد سکههای طلایی است به ارزش تخمینی یک و نیم میلیون دلار و ضربشده در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران.
پس از ۲۶ روز فعالیت دادگاه و استماع «گزافهگوییها و اغراقهای محض» بیپایان، قاضی رابرت پاورز تصریح کرد که نمیتواند ادعای زن را مبنی بر آنکه واقعا به او قول ۳,۰۰۰ سکهی طلا داده شده است، باور کند.
قاضی گفت که شوهر سابق این زن، هرگز حتی چیزی نزدیک به این ثروت نیز نداشته است و بنابراین، تحت قانون روابط خانوادگی، «عادلانه» نخواهد بود که از او درخواست پرداخت چنین مبلغ گزافی شود.
در نزاع حقوقی دیگری بین دو زوج اردنی، اسامه عزیز و هویده المصری در دادگاه عالی بریتیشکلمبیا، اعضای خانواده بر سر این کشمکش داشتند که آیا شوهر حقیقتا در خاورمیانه قول پرداخت مهریهای به میزان ۵۷۰ گرم طلا (به ارزش تقریبی ۳۰,۰۰۰ دلار) داده است یا خیر.
با آنکه قاضی آرنه سیلورمن اذعان کرد که قوانین شریعت در اردن ممکن است قواعد مربوط به مهریه را روشن کرده باشد، اما او هیچ مدرکی نیافته است که تحت قانون کانادا، قرارداد حقوقی معتبری بین آن دو وجود داشته است.
چطور رای دادگاه برای زوج یهودی راه را باز کرد
چندی پیش پروندهی طلاق یک زوج یهودی سنتی ارتدوکس، که در دادگاه عالی کانادا مورد رسیدگی قرار گرفت. رسیدگی به این پرونده به این رای منجر گشت که دادگاههای کانادا «نمیتوانند از قدرت سکولار خود برای بخشیدن ضمانت اجرایی به یک سنت مذهبی استفاده کنند.»
صدور این رای رویهی قضایی واحدی ایجاد کرده و برای قضات بریتیشکلمبیا تا اندازهای راهگشا بوده است.
کشمکش بر سر مهریه تنها یکی از پیچ و خمهای طلاقهای فراملیتی برای مهاجران است، هرچند که اغلب دعوای اصلی بر سر همان است.
جناب میگوید رهنمودهای اصلی بر اساس قانون خانوادهی کانادا، این است که زن و شوهر هر زمان که بخواهند میتوانند از یکدیگر جدا شوند و اموال و داراییهای مشترک خانواده میباید به طور مساوی بین آن دو تقسیم شود.
جناب گرچه بر این باور است که طلاق در جوامع اسلامی و سایر فرهنگهای پدرسالار، کمتر از گذشته عار به شمار میآید، اما به طور کلی همچنان انتظار بر این است که زن تقاضای طلاق بدهد و مرد مختار باشد که طلاق بدهد یا ندهد.
مردان نمیخواهند باور کنند که زنان هم در کانادا حق طلاق دارند
جناب از گفتن این مساله به موکلان خود ناخشنود میشود، اما ناچار شده است برای شوهران سرسختی که سعی دارند به همسران خود اجازهی جدا شدن ندهند، توضیح بدهد که طبق قانون خانوادهی کانادا نمیتوانند چنین کاری کنند.
حقوق مربوط به اموال نیز غالبا در بسیاری از کشورها بین زوجین یکسان نیست و کفهی ترازو به نفع مردان سنگینی میکند.
از همین رو هنگامی که زوجین در کشور زادگاه خود کار میکنند، یا اموالی دارند، طلاقهای فرا ملیتی اغلب پیچیدگی بیشتری پیدا میکند.
بسیاری از موکلان جناب، چه مردان و چه زنان، در نهایت انتظار دارند که هم از مزایای قانون نسبتا برابر خانوادهی کانادا استفاده کنند، هم از مزایای فرهنگ سنتی و مذهبی کشور خود بهرهمند شوند.
حضانت مشترک برای مردها باورنکردنی است
جناب میگوید: «موکلان او هنگامی که در مییابند قانون خانوادهی کانادا – از جمله این آرمان که والدین به طور مشترک حضانت فرزندان را بر عهده خواهند داشت – با سنتهای مذهبی آنها همخوان نیست، غالبا بهتزده یا خشمگین میشوند.»
او میگوید: «دیدن خانوادههایی که هنگام بر جای گذاشتن زندگی مشترکشان دچار کشمکش هستند، دشوار است، به ویژه بچهها. به همین دلیل است که من همیشه سعی میکنم همه را به گفتگو بخوانم و آنها را از در پیش گرفتن سیاست زمین سوخته باز دارم.»