جمعیت کانادا دارد پیر میشود؛ افزایش تعداد مهاجران چطور و چقدر میتواند کمک کند
اگر بخواهیم نسبت بازنشستگان به کارکنان را از طریق مهاجرت ثابت نگه داریم باید طی یک دههی آینده، هر سال ۵ / ۱ میلیون مهاجر به کانادا وارد شوند
نسبت جمعیت سالمندان کانادا به سایر گروههای سنی در چهل سال گذشته ۱۰ درصد افزایش یافته و قرار است تا ۴۰ سال آینده ۱۰ درصد دیگر هم رشد کند.
این یعنی که کانادا به نیروی کار بیشتری در سالهای آینده نیاز دارد، ضمن اینکه هزینههای دولت هم برای تامین رفاه این سالمندان افزایش خواهد یافت.
در این میان آیا جذب مهاجران جدید میتواند به حل این مشکل کمک کند؟ تحقیقاتی که توسط یک موسسه پژوهشی انجام شده و گزارش آن در این مطلب ارائه شده به همین مساله میپردازد و نشان میدهد که برای حل این مشکل باید سالانه ۵ / ۱ میلیون مهاجر جدید به کانادا بیاید.
یافتههای گزارشی که اخیرا منتشر شده نشان میدهد که افزایش مهاجرت میتواند پیامدهای ناشی از پیر شدن جمعیت را کاهش دهد، اما نمیتواند بهطور کامل آن را خنثی کند.
پریسا محبوبی تحلیلگر ارشد و William B.P. Robson رییس موسسهی C.D. Howe در این گزارش که تحت عنوان «انتظارات نابجا: بیشتر شدن تعداد مهاجران نمیتواند به خودی خود مشکل پیر شدن کانادا را حل کند» منتشر شده، محدودیتهای افزایش مهاجرت به عنوان پاسخی به چالش جمعیتی کانادا را یادآور میشوند و سیاستهای مکملی را برای تقویت شکوفایی کانادا در دهههای آینده پیشنهاد میکنند، که به طور ویژه میتوان به بالا بردن سن بازنشستگی اشاره کرد.
آمارهایی از پیر شدن جمعیت کانادا
در این مطالعه، چالش پیر شدن جمعیت در صورت تغییر نکردن شرایط مورد توجه قرار گرفته است.
مولفان گزارش میگویند: «نسبت تعداد افراد ۶۵ سال و بالاتر به جمعیتی که در سن اشتغال هستند، در ۴۰ سال گذشته، بیش از ۱۰ درصد افزایش داشته است. این نسبت در ۴۰ سال آینده نیز ۱۰ درصد دیگر افزایش پیدا خواهد کرد. پیر شدن جمعیت کانادا بر استانداردهای زندگی فشار میآورد، رشد درآمدهای دولت را تضعیف میکند و به ویژه برای سیستمهای بازنشستگی عمومی و سلامت، مشکلات مالی ایجاد خواهد کرد.»
مولفان این گزارش، بر اساس اطلاعات انتشار یافته از سوی دولت فدرال و با الهام از پیشنهاد «انجمن مشورتی رشد اقتصادی» برای افزایش تعداد مهاجران به ۴۵۰ هزار نفر در سال در یک دورهی پنج ساله، پیشبینی میکنند که در ۵۰ سال آینده، جمعیت افرادی که در سن اشتغال هستند، وابستگی افراد در سنین پیری و سایر معیارهای کلیدی، رشد پیدا خواهد کرد.
آنها برای پرداختن به چشمانداز تیره و تار فعلی، چند سناریو را بهعنوان سیاست جایگزین مد نظر قرار دادهاند:
سناریوی افزایش سطح مهاجرت، که به موجب آن، مهاجرت تا سال ۲۰۲۱ به ۴۵۰ هزار نفر در سال افزایش پیدا میکند و در آن سطح میماند.
سناریوی افزایش نسبت مهاجرت، که به موجب آن، رشد مهاجرت تا بعد از ۲۰۲۱ هم افزایش پیدا میکند تا نسبت میزان مهاجرت به جمعیت ساکن در آن سال همچنان حفظ شود.
و سناریوی افزایش سن بازنشستگی که در آن، سن بازنشستگی معمول ظرف دو دههی آینده، پنج سال افزایش پیدا میکند.
آنها دریافتهاند که ترکیبی از سناریوهای افزایش نسبت مهاجرت و افزایش سن بازنشستگی، بیشترین اثرگذاری را خواهد داشت.
پیام اصلی این شبیهسازیها آن است که تغییر در سطوح مهاجرت تنها میتواند تاثیرات حاشیهای داشته باشد: هیچ افزایشی که در محدودهی عملی باشد، نخواهد توانست جلوی پیر شدن جمعیت را بگیرد.
سیاستهای دیگری نیز که برای روان ساختن این تحول جمعیتی در کشور کانادا وجود دارد، به ویژه تشویق مردم برای کار کردن تا سنین بالاتر، دستکم به همان اندازه نیرومند است و از این گذشته، با افزایش جذابیت کانادا برای کسانی که مایلاند و میتوانند به اقتصاد کانادا کمک کنند، مکملی بر تغییرات سیاستهای مهاجرتی خواهد بود.
ویلیام رابسون یکی از نویسندگان این گزارش میگوید: «ترکیب افزایش مهاجرت با سایر سیاستگذاریها میتواند چرخه مطلوبی ایجاد کند. هر قدر کار بیشتری برای کاستن از تاثیرات ناگزیر سالخوردگی جمعیت بر اقتصاد و منابع مالی دولت انجام بدهیم، جذابیت کانادا برای همگان بیشتر خواهد شد، هم برای ساکنان فعلی و هم برای مهاجران بالقوه.»
مهاجرت نمیتواند به تنهایی کانادا را جوان نگه دارد
کانادا در حال پیر شدن است. نه تنها تک تک کاناداییها به عنوان فرد، بلکه جمعیت ما نیز به عنوان یک کل در حال پیر شدن است.
نرخ باروری ما خیلی وقت پیش، در سال ۱۹۷۱، به زیر نرخ جایگزینی ۱ / ۲ درصدی مورد نیاز برای حفظ ثبات جمعیت، سقوط کرد. از آن موقع تا به حال، امید به زندگی در هنگام تولد بیش از ۹ سال افزایش پیدا کرده است.
یکی از پیامدهای کاهش نرخ باروری و افزایش امید به زندگی آن است که نسبت تعداد افرادی که بیشتر از سن اشتغال عمر میکنند، به کسانی که در سنین اشتغال هستند، بالا میرود.
در طی ۴۰ سال گذشته، نسبت کاناداییهای ۶۵ ساله و بالاتر به کاناداییهای ۱۸ تا ۶۴ ساله بیشتر از ۱۰ درصد افزایش پیدا کرده است و در طی ۴۰ سال آینده نیز ۱۰ درصد دیگر رشد خواهد داشت.
پیر شدن جمعیت بر استانداردهای زندگی فشار آورده، رشد درآمدهای دولت را کند میکند و به ویژه برای صندوقهای بازنشستگی و سیستم درمانی مشکلات مالی به وجود میآورد.
از آنجا که مهاجرت به یکی از عوامل اصلی رشد جمعیت تبدیل شده است و مهاجران، به طور میانگین، جوانتر از ساکنان فعلی کانادا هستند، ممکن است این تلقی ایجاد شود که مهاجرت پادزهری برای پیری جمعیت و یک نوع اکسیر ملی جوانی است.
اما این امیدواری در هنگام مواجهه با اعداد و ارقام واقعی رنگ میبازد.
با بررسی اهداف اعلام شدهی دولت فدرال و توجه به پیشنهاد افزایش تعداد مهاجران به ۴۵۰ هزار نفر در سال از طرف انجمن مشورتی رشد اقتصادی، از طریق یک مدل جمعیتشناسی میتوان دریافت که رشد مهاجرت، به تنهایی، تاثیر اندکی بر تخفیف فشار پیر شدن جمعیت دارد.
افزایش مهاجرت به سطح ثابت ۴۵۰ هزار نفر در سال، یا به نرخ همواره در حال رشد ۲ / ۱ درصد از جمعیت ساکن در کشور، جلوی رشد نسبت بازنشستگان به کارکنان را نمیگیرد و تاثیر چندانی بر استانداردهای زندگی ندارد.
آیا کانادا باید هر سال ۵ / ۱ میلیون مهاجر جذب کند؟
برای ثابت نگاه داشتن نسبت بازنشستگان به کارکنان از طریق مهاجرت، نیاز خواهد بود که فقط در طی یک دههی آینده، هر سال ۵ / ۱ میلیون مهاجر به کانادا وارد شوند، که بدیهی است چنین چیزی در محدودهی واقعیتهای اقتصادی یا سیاسی کشور نمیگنجد.
برعکس، برآوردهایی که شامل به تاخیر انداختن سن بازنشستگی میشود، یعنی سنی که نوعا افراد را پیرتر از آن میدانیم که کار کنند، تصویر کاملا روشنتری پیش روی ما میگذارد. اگر ظرف ۲۰ سال آینده، میانگین سن بازنشستگی از ۶۵ سال به ۷۰ سال برسد، نسبت بازنشستگان به کارکنان در طی یک دهه و نیم آینده ثابت خواهد ماند و بعد از آن شروع به کاهش خواهد کرد. هرچه تعداد کارکنان نسبت به بازنشستگان افزایش یابد، رشد استانداردهای زندگی نیز بیشتر خواهد شد.
ترکیب افزایش سن بازنشستگی با نرخ همواره بالاتری از مهاجرت، به شکل دلگرمکنندهای منجر به یک نتیجهی مثبت اضافی میشود.
این ترکیب نه تنها نسبت بازنشستگان به کارکنان را پایین میآورد و سطح استاندارهای زندگی را بالا میبرد، بلکه زمانبندی مناسبی را نیز به نمایش میگذارد.
در دههی آینده که فشار پیر شدن جمعیت بر استانداردهای زندگی به شدیدترین حالت خود میرسد، بالا رفتن سن بازنشستگی موجب خواهد شد که چشمانداز مطلوبتری داشته باشیم؛ سپس همزمان با رنگ باختن این روند مثبت، نوبت به تاثیرات رشد مهاجرت خواهد رسید که معمولا نتایج آن دیرتر به بار مینشیند و در آن زمان به کمک ما خواهد آمد.
جذب مهاجران جدید و چالشهای پیشرو
مثال افزایش سن بازنشستگی نکتهی عامتری را برجسته میسازد. کانادا نیاز به سیاستگذاریهایی دارد که مکمل اهداف تعیین شده برای بالا بردن میزان مهاجرت باشد.
مسلم است که هرچه رشد ما کندتر باشد و مالیاتهایمان بیشتر، جذابیت کمتری برای مهاجران بالقوه خواهیم داشت.
اگر کشورهایی که مبدا بالقوهی مهاجرت هستند و کشورهایی که در جذب مهاجران رقیب ما به شمار میآیند، رشد نسبی سریعتری در استانداردهای زندگی پیدا کنند، ما برای جذب مهاجرانی که از کمیت و کیفیت مورد نظر حامیان رشد مهاجرت برخوردار باشند، دچار مشکل خواهیم بود؛ و این مساله چرخهی معیوبی را رقم خواهد زد.
از سوی دیگر، افزایش سن بازنشستگی و سایر پاسخها به پیر شدن جمعیت موجب خواهد شد که سطح رفاه ما بالاتر رود، در نتیجه مهاجران را میتوان آسانتر جذب کرد و نیز میتوانیم نیروی کاری که میتوانند به شکوفایی ما یاری برسانند را بهتر حفظ کنیم؛ و این یعنی یک چرخهی مطلوب.
افزایش نرخ مهاجرت میتواند به دلائل متعددی تصمیم خوبی باشد، اما نمیتواند کانادا را جوان نگه دارد. سیاستهای دیگر برای روان ساختن تحول جمعیتی، به ویژه ترغیب مردم برای کار کردن به مدت بیشتر، دستکم به همان اندازه برای تقویت استانداردهای زندگی مفید خواهد بود.
این تغییرات میتواند با افزایش جذابیت کانادا برای کسانی که مایلاند و میتوانند در اقتصاد کانادا سهیم باشند، مکمل اهداف رشد مهاجرت به شمار آید.
آشنایی با موسسه پژوهش
موسسهی C.D. Howe موسسهی تحقیقاتی و غیرانتفاعی مستقلی است که ماموریت خود را بالا بردن استانداردهای زندگی از طریق ترویج سیاستهای عمومی مناسب از لحاظ اقتصادی، تعریف کرده است. این موسسه که به شکل گستردهای به عنوان تاثیرگذارترین اندیشکدهی کانادا شناخته میشود، منبع مورد اعتمادی از هوشمندی سیاسی بنیادی است، که وجه تمایز آن را تحقیقات بیطرفانه، مبتنی بر شواهد و تحت نظارت دقیق کارشناسان، تشکیل میدهد.
شماره ۱۶۰ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید