خانواده سلطنتی انگلیس و عروس جدیدشان از هالیوود
پرنس هری بر اساس تشریفات سلطنتی قبل از آنکه به مگان پیشنهاد ازدواج بدهد، موافقت ملکه را جلب کرده بود
شاهزاده هری فقط ۱۲ سال و برادرش ویلیام فقط ۱۵ سال داشت که مادرشان را در تصادف وحشتناک اتومبیل از دست دادند و آن حادثهی ویرانگر را تجربه کردند. هری سال گذشته تایید کرد که به دنبال مرگ دایانا، به مرز آشفتگی روانی رسیده بود و این ویلیام بود که او را تشویق کرده بود تا برای کنار آمدن با اندوه خود، نزد مشاور برود.
این شماره آتش خانواده را از اینجا دانلود کنید.
این روزها دایانا در کنار ماست
اما هری میگوید که حقیقتا در لحظههای شادیبخشی مانند اکنون است که غیاب دایانا را بیشتر احساس میکند. هم او و هم مگان گفتهاند برایشان مهم است که در طول دوران نامزدی، دایانا را نزدیک قلبهایشان نگه دارند و به گفتهی هری، «در این سفر عجیب و غریب، او را هم کنار خودمان داشته باشیم.» در راستای همین احساس بود که حلقهای که شاهزاده با آن به مگان پیشنهاد ازدواج داد، شامل دو قطعه الماس از کلکسیون شخصی شاهدخت فقید ولز است.
مگان که رابطهی بسیار نزدیکی با مادر خود دارد، در خلال مصاحبهای میگوید: «از آنجا که نمیتوانم مادر شاهزاده را ملاقات کنم، برایم مهم است که احساس کنم او هم در این ماجرا در کنار ماست و حضور دارد.» مگان ادامه میدهد که گرچه دایانا از دنیا رفته، ولی او توانسته از طریق هری و کسانی که به دایانا نزدیک بودهاند، شناختی نسبی از مادر شوهر مرحوم خود پیدا کند. این افراد نزدیک شامل خواهران دایانا، لیدی جین فلوز، لیدی سارا مککارکودیل و جولیا ساموئل میشود، که این آخری مادر تعمیدی پرنس جورج نیز هست. ساموئل گفته است که اگر دایانا زنده بود، شیفتهی مگان میشد.
آیا مگان دایانای دوم است؟
در واقع، مگان همین حالا هم، در ارتباط با کارهای خیریه، پا جای پای دایانا گذاشته است. در فوریه بود که فاش شد مگان بی سر و صدا با نجاتیافتگان و بستگان قربانیان آتشسوزی برج گرنفل لندن، که در جون ۲۰۱۷ به مرگ ۷۱ نفر انجامید، دیدار کرده است. این سر زدنهای خانگی یادآور کارهای خیریهی مخفیانهای است که پرنسس دایانا، هنگامی که در قید حیات بود، اغلب انجام میداد؛ از جمله مواقعی که پنهانی به دیدار بیخانمانهایی میرفت که شبها را در نوانخانهها به سر میبردند.
این ویژگیهاست که ملکه الیزابت، دایانا را الهامبخش دیگران میداند. ملکه در سخنانی که شب قبل از مراسم تدفین دایانا خطاب به ملت بیان کرد، چنین گفت: «دایانا انسانی استثنایی و خوش قریحه بود. من به خاطر انرژی و تعهدش به دیگران و به ویژه ایثاری که نسبت به دو پسرش نشان میداد، او را تحسین میکردم و برایش احترام قائل بودم.»
ملکه پس از مرگ شاهدخت دایانا، کنار ویلیام و هری جوان در قلعهی بالمورال در اسکاتلند ماند و نوههایش را هنگام سوگواری برای مادرشان، تحت حمایت عاطفی خود قرار داد.
خوشامدگویی سگهای ملکه به مگان
شاهزادهها همیشه رابطهی ویژهای با «مامان بزرگ»شان داشتهاند، به ویژه بعد از آنکه دایانا را از دست دادند. به همین خاطر، طبعا برای هری مهم بود که رضایت ملکه را برای نامزدی خود جلب نماید. آنطور که به نظر میرسد، هری دلیلی برای نگرانی نداشته است؛ حتی سگهای محبوب ملکه که از نژاد کورگی هستند هم آمدن مگان را تایید کردهاند.
هری در مصاحبهی مشترکشان با مگان، موضوع را این طور تعریف میکند: «کورگیها بلافاصله از مگان خوششان آمد. آنها ۳۳ سال است که به من پارس میکنند، ولی مگان داخل آمد و انگار نه انگار.»
مگان برای آنکه نمک بیشتری به زخم هری بپاشد، اضافه میکند: «موقع صرف چای، آنها روی پایم دراز کشیده بودند.»
دیدن ملکه از چشم پرنس هری
مگان میگوید شرفیابیهایاش به خدمت ملکه، که در واقع بیش از یک بار اتفاق افتاده، بر روی او بیتاثیر نبوده است. او میگوید: «اینکه بتوانی ملکه را از دریچهی چشم هری ببینی، خارقالعاده است. نه فقط به خاطر ادب و احترامی که به عنوان ملکه برای او قائل است، بلکه برای عشقی که نسبت به مادربزرگ خود دارد. همهی این لایهها برای من بسیار مهم بوده است … ملکه زن فوقالعادهای است.»
مگان همچنین فرصت این را داشته است که با سایر اعضای خانوادهی سلطنتی، از جملهی جاری آیندهاش کیت میدلتون، دیدار داشته باشد. کیت یکی از نخستین افراد خانوادهی سلطنتی است که هری او را به مگان معرفی کرده است. هری در طول سالیان همیشه رابطهی خوب و نزدیکی با زنبرادر خود داشته و حالا، به گفتهی منابع آگاه، مگان هم با او دوست شده است.
نزدیکترین دوست و همسایه مگان
این نیز بیتاثیر نیست که آنها در قلعهی کنزینگتون، همسایههای نزدیکی هستند. و اگر یک نفر باشد که بتواند فشارها و موشکافیهای خاص زندگی در این دنیای جدید را توضیح بدهد، کسی جز دوشس کمبریج نخواهد بود. مگان این نکته را چنین تایید میکند: «کاترین (کیت میدلتون) واقعا آدم شگفتانگیزی است.»
پرنسس دایانا اگر زنده بود، حتما از هر دو عروسش راضی میبود. هری در خلال مصاحبه میگوید: «در روزهایی مانند این است که من حقیقتا دلم برای مادرم تنگ میشود. ولی با این حلقهها و اتفاقهای دیگری که دارد میافتد، مطمئنم که او هم حالا، در جای دیگری، با ما است و خوش و خرم است.»