خلبانی در آستانه صد سالگی؛ آشنایی با مردی که هیچ وقت برای او دیر نیست
دونالد مونرو، مرد سرزنده ۹۸ سالهای است که از رویاهایش دست نکشید؛ او در این سن و سال، به یاد گذشتهها خلبانی کرد. شور و نشاط او برای لذت بردن از زندگی به ما میآموزد که هیچوقت دیر نیست و همیشه میتوان خوشیهای زندگی را تجربه کرد. در این مطلب میبینیم که او چگونه به عنوان یک خلبان با تجربه، در این سن و سال، سکاندار هواپیما شد. ضمن اینکه با گذشته او و دستاوردهایش آشنا میشویم و میبینیم که این مرد تمامنشدنی، به زندگی چگونه نگاه میکند.
دونالد مونرو یک خلبان بازنشسته نیروی هوایی سلطنتی کاناداست که در جنگ جهانی دوم خارج از کشور خدمت میکرد. او در انگلستان مستقر بود و با هواپیماهای آموزشی «تایگرمث» به خلبانان جنگی آموزش میداد.
حالا بعد از هفتاد سال، مونرو درفرودگاه همیلتون دوباره خلبانی را تجربه کرد. یک سازمان غیرانتفاعی که آرزوهای افراد سالمند را برآورده میکند با کمک یک موسسه دیگر که از سالمندان حمایت میکند، مونرو را به آرزویش رساند و او دوباره توانست به عنوان خلبان یک هواپیمای دوباله در آسمان پرواز کند.
حس خوب رهایی
وقتی مونرو داخل هواپیمایی شد که بسیار شبیه هواپیمای جوانیهایش بود، رنگ صورتش کاملا تغییر کرد؛ صدای موتور برای او آشنا بود.
لین رابرتسون دختر مونرو با لبخند از او پرسید: «انگار صدای موتور هواپیما را میشناسی». مونرو در حالی که با اشتیاق سرش را تکان میداد برقی بر روی صورتش نمایان میشد. او به خبرنگاران میگوید: «پرواز دقیقا مثل زمانی است که برای اولین بار یاد گرفتهاید دوچرخهسواری کنید. در آن لحظه انگار آزادی زیادی دارید. میدانید که چه میگویم؟ شما آن بالا از همه دور هستید؛ خودتان هستید و خودتان.»
آقای مونرو اهل شهر لندن در استان انتاریوست، اما در Oshawa زندگی میکند.
جوانی پرشور، سالمندی پرامید
مونرو در سال ۱۹۴۲ برای ملحق شدن به نیروی هوایی سلطنتی ثبتنام کرد و به عنوان مربی آموزش پرواز به انگلیس فرستاده شد. او در آنجا حدود ۱۵۰۰ ساعت آموزش خلبانی داد و همه این آموزشها با یک هواپیمای مخصوص آموزشی به نام تایگرمث انجام شد.
این نوع هواپیما از نوع کوچک و دوباله است که دو جا برای نشستن دارد. طول بالهای این هواپیمای آموزشی کمتر از نه متر است و بیشترین سرعت آن به ۱۷۲ کیلومتر بر ساعت میرسد.
مونرو میگوید او در آن روزگار میتوانست مانورهای جذاب و آرامی را با این هواپیمای دوباله اجرا کند. او فقط ۲۱ سال داشت که میتوانست حرکات آکروباتیکی را با هواپیما در هوا اجرا کند. مونرو با خنده میگوید: «من برای دختران قدیمی احترام زیادی قائلم.»
پرواز او توسط موسسه Wish of a Lifetime برنامهریزی شده بود؛ نهادی که سالمندان را تشویق میکند تا همچنان به رویاپردازی ادامه دهند و به دنبال خواستههایشان باشند.
وبسایت این موسسه مینویسد: «ما درحال تغییر دادن مفهوم پیرشدن هستیم؛ نه تنها اینکه ما چطور شهروندان مسن را میبینیم بلکه هنگامی که خودمان پیر میشویم خود را چطور میبینیم و برای خود ارزش قائل میشویم.» هرکسی میتواند آرزوی یک فرد مسن را برگزیند تا در تیم سازمان بررسی شود.
خانم رابینسون میگوید، اینکه پدرش توانسته گذشته پرافتخار خود را دوباره در آسمان زندگی کند، بسیار مساله مهمی است.
رابینسون میگوید: «این موضوع برای پدرم مساله مهمی است. او علاقه ویژهای به پرواز کردن دارد.»
پس از جنگ بود که مونرو به Oshawa و زندگی معمولیاش باز گشت. او صاحب خانواده شد و برای یک شرکت اتومبیلسازی شروع به کار کرد.
رابینسون میگوید پدرش کمی قبل از ۸۰ سالگی بازنشسته شد و نشان داد آدمها در کهنسالی به هیچوجه نسخهای ضعیفشده از گذشته خود نیستند. مورنو در سن ۹۰ سالگی و بدون کمک گرفتن از کسی، کامپیوتر را یاد گرفت.
دخترش میگوید: «افراد پیر و مسن توانایی زیادی برای انجام کارها دارند. او هیچ وقت از یادگیری چیزهای جدید گریزان نبود یا احساس خجالت نکرد.»
مورنو این روزها دیگر نمیتواند به راحتی گذشته حرکت کند و برای راه رفتن به واکر نیاز دارد. اما هوش او تغییری نکردهاست و دخترش میگوید حافظه پدرش از او حافظه او بهتر است. به همین دلیل است که مورنو میگوید تصور و نگاه مردم به پدیده پیرشدن باید تغییر کند. او میگوید: «ما افرادی مفید، توانا، با استعداد و با تجربه هستیم.»