استعفای هارپر؛ رفتن مردی که نمیخواست بماند – یادداشت پل ولز، نویسنده تورنتو استار
استیون هارپر حالا دیگر هیچ پستی در عرصه سیاسی کانادا ندارد؛ مردی که ده سال قدرت اول کانادا بود جمعه هفته گذشته از نمایندگی حوزه انتخابی Calgary Heritage نیز کنارهگیری کرد تا بعد از نخستوزیری و رهبری حزب محافظهکار، آخرین سنگر را هم به دیگران واگذار کند. هارپر حالا یک بازنشسته سیاسی است که ترجیح میدهد سالهای پیش روی خود را به اداره شرکت خصوصیاش اختصاص دهد.
خبر استعفای هارپر چند روز قبل از اعلام رسمی، به رسانهها درز کرد و در نهایت هم با یک ویدئوی فیسبوکی ساده در یکی از اتاقهای خالی پارلمان کانادا اعلام شد. پل ولز، دبیر سابق سیاسی هفتهنامه مکلینز که چند ماهی است به عنوان مقالهنویس روزنامه تورنتو استار فعالیت میکند، به بهانه این استعفای آرام و بیسروصدای هارپر، یادداشتی برای این روزنامه نوشته است. او در این یادداشت، با یادآوری اینکه هارپر چه شخصیت منزوی و آرامی داشته، برخی از مهمترین رویدادهای ده سال نخستوزیری او را مرور میکند. به عقیده او، اینکه هارپر با این روحیه توانسته بود ۱۰ سال قدرت اول کانادا باشد، اتفاقی عجیب است و حالا که خود را از عرصه عمومی کنار کشیده، به خلقیات و شخصیت اصلیاش نزدیکتر شده است.
پل ولز، نویسنده روزنامه تورنتو استار با اشاره به استعفای آرام هارپر، مقاله خود را اینگونه آغاز میکند: «مانند اکثر اتفاقات سیاسی سال گذشتهی استیون هارپر، استعفای نهایی او به عنوان یکی از اعضای پارلمان، تنها برای دقایقی تعجبآور بود و پس از آن همه آن را پذیرفتند و همه چیز عادی شد.»
او در ادامه مینویسد: «دو رسانه خبری، پیش از اعلام رسمی این واقعه، خبر استعفای هارپر را افشا کردند. ویدیوی خبر استعفای هارپر در یکی از اتاقهای نامشخص و خالی ساختمان پارلمان ضبط شد و در فیسبوک قرار گرفت. با توجه به اعلام آشکار این خبر از طریق رسانههای اجتماعی، دیگر نیازی نبود تا او شخصا خبر را به کسی منتقل کند.»
استعفاهای پرشور، استعفای آرام
ولز در ادامه مقاله خود، این استعفای آرام را با استعفاهای پرشور و خبرساز دهههای گذشته در کانادا مقایسه میکند: «من کنفرانس خبری سال ۲۰۰۲ که در آن جو کلارک خبر بازنشستگی دومش را از سیاست اعلام کرد، پوشش دادم. زمانی که پل مارتین در شب انتخابات اعلام کرد که قصد دارد از سمت رهبری حزب لیبرال کناره گیری کند، من جلوی تلویزیون بودم. کل کشور، یا حداقل آن دسته از افرادی که کانالهای خبری را تماشا میکنند یا آخر هفتهها در توییتر هستند، لحظهای را دیدند که اعضای NDP در ماه آوریل به تام مالکر گفتند باید به زودی از سیاست، کنارهگیری کند. اما چنین لحظاتی برای هارپر آشفتگی بسیاری به همراه میآورد؛ چه رهبران حزب و چه رایدهندگان از او میخواستند چنین تصمیمی بگیرد. بنابراین وقتی در ماه اکتبر در انتخاباتی که مال خودش بود شکست خورد، به مردم یا خبرنگارانی که پشت سر آنها ایستاده بودند، در خصوص استعفایش چیزی نگفت. این خبر را نگه داشت و آن را در نامهای به رئیس حزب اعلام کرد.»
هارپر فقط رفت
ولز نوشته خود را اینگونه ادامه میدهد: «او بر اساس وظیفهای که داشت در پاییز، زمستان و بهار در رایگیریهای پارلمان شرکت کرد. این حرکت غرورآمیز او نشان میداد به رایدهندگان حوزه انتخاباتی Calgary Heritage احترام میگذارد؛ آن هم پس از حسننیتی که آنها به او نشان داده بودند و انتخابش کرده بودند. او اما اصلا مصاحبه نکرد، در کمیسیونهای پارلمانی حاضر نشد و در ملاقاتهای غیرعلنی سران حزب نیز شرکت نکرد. او قصد داشت به همکارانش فرصت دهد تا آیندهشان را بدون حضور او تصور کنند. همه اینها کارهایی افتخارآمیز به نظر میرسد. او فقط گاه گاهی در توییتر بیانیههایی رسمی صادر میکرد. اما وقتی در ماه جون زمان ترک خانهای رسید که هارپر تقریبا در ۱۸ سال گذشته در آن زندگی کرده بود، او هرگز اعلام نکرد که بازنخواهد گشت. در واقع او آنجا هیچ حرفی نزد. خودش را مجبور نکرد که در مراسمهای تقدیر و تشکری که رهبران احزاب (که سالها منتظر رفتن او بودند) برگزار میکنند، شرکت کند. نیازی هم نداشت. او فقط رفت.»
ولز در ادامه مقاله خود به رفتارهای انتخاباتی هارپر اشاره میکند و مینویسد: «هارپر در کمپین نهایی انتخاباتیش فقط برای جمعیتی سخنرانی کرد که افراد آن به روشنی طرفداری خود را از حزب محافظهکار کانادا اعلام کرده بودند. در آغاز کمپین انتخاباتی از شرکتکنندگان در مراسمها درخواست شده بود که هیچ عکسی از وی در اینستاگرام یا فیسبوک منتشر نکنند. اما در نهایت این درخواست به دلیل پوچ بودنش اجابت نشد. او از شرکت در گفتوگوهایی که شبکههای خبری ترتیب دادند امتناع کرد زیرا این شبکهها اعلام کرده بودند که ممکن است مردم عادی اجازه داشته باشند سوالاتشان را مطرح کنند. زمانی هم که گفتوگوهای فیالبداهه ترتیب داده شد، حضور او در این گفتوگوها تنها یک شرط داشت: باید بقیه رقبا هم در آن اتاق حضور داشتند.»
بخش دیگری از مطلب ولز درباره رابطه سرد هارپر با نخستوزیران استان انتاریوست: «هارپر ماهها از ملاقات با کاترین وین، نخستوزیر انتاریو امتناع کرد زیرا معتقد بود که توجه و احترام خانم وین کافی نبود. این در حالی است که در نخستین سال حضورش به عنوان نخستوزیر کانادا، او جلسهای را که با دالتون مکگنتی (نخستوزیر پیشین انتاریو) داشت ترک کرده بود تا در مهمانی کمک مالی به رقیبش شرکت کند. او در آنجا به جمعیت اعلام کرد که جان توری نخستوزیر بعدی انتاریو خواهد بود. مکگنتی اجازه نداد که این بیاعتنایی او را ناراحت کند. هارپر هم نباید اجازه میداد که کارهای وین باعث ناراحتیهای او شود.»
او چگونه انتخابات را از دست داد
ولز همچنین درباره اشتباهات استراتژیک هارپر در زمان انتخابات مینویسد: «تا اواسط دوران نخستوزیری هارپر، احساس منزوی بودن ویژهای با او همراه بود. یک میلیون نفر از اهالی انتاریو در رای گیریهای متوالی (فدرال و استانی) هم به محافظهکاران فدرال طرفدار هارپر و هم به لیبرالهای استانی طرفدار وین رای داده بودند. اگر هارپر نمیتوانست رای آن دسته از مردم انتاریو را که با یکدست شدن قوا مخالف بودند (یعنی افرادی که مخالف حکومت کردن یک حزب بر دولت استانی و فدرال هستند) به دست بیاورد، محکوم به شکست بود. اما به نظر میرسید او در این زمینه تلاش خاصی نمیکند، در این خصوص نگران نیست و به آن اهمیتی نمیدهد.»
رابطه سرد با اوباما
بخش دیگری از مقاله ولز به روابط هارپر-اوباما اختصاص دارد؛ رابطهای که هیچگاه صمیمی نشد. او مینویسد: «برای میزبانی از روسای جمهور ایالات متحده و مکزیک، دو بار قرعه به نام کانادا افتاد. هارپر هم هر دو بار اجلاس را لغو کرد. هر چند او مجبور بود در جلساتی که آنها میزبان هستند شرکت کند اما نمیتوانست در دیدار با اوباما، آن هم در حالی که رئیسجمهور آمریکا درباره پروژه خط لوله دو دل بود، خود را خوشحال و راضی نشان دهد. هارپر در نخستین سخنرانیاش به عنوان رهبر اپوزیسیون در سال ۲۰۰۲، ژان کرتین را به دلیل اینکه اجازه داد احساسات شخصیاش در ارتباطش با جورج بوش تاثیر بگذارد، سرزنش کرد. اما وقتی نوبت به خودش و اوباما رسید، به همین ملاحظات بیتوجه بود. او اعلام کرد که باید از سفیر اوباما در اتاوا دوری کرد. هارپر پیشبینی کرد که منطق وجود خط لولهی Keystone XL پس از اوباما نیز ادامه خواهد داشت و پروژه را همیشگی خواهد کرد. اما حالا باید دید آیا رئیس جمهور بعدی آمریکا هیلاری کلینتون خواهد بود و چه اتفاقی خواهد افتاد.»
خداحافظی با مرد تنهای شب
ولز مقاله خود را با این جملات به پایان میبرد: «تبلیغاتی که حزب او قبل و پس از آخرین کمپین انجام داده و وی را شب، تنها در دفترش نشان دادند کاملا مستند و صحیح بود. معاون اول او، هاوارد انگلین، میگوید در آخرین ملاقات هارپر با کارمندان شورای امنیتی او از هارپر پرسیده بود که در شغلش بیش از همه دلتنگ چه چیزی خواهد شد؟ هارپر پاسخ داد: «نخستوزیر بودن» و همزمان ادای کاغذبازیهایی را که در دفترش انجام میداد درآورد. او در نهایت خودش را متقاعد کرده بود که شغل او کاغذبازیهای فراوان است. برای چنین فردی منزوی، نخستوزیر شدن و در دست گرفتن قدرت برای یک دهه، گام موفقیتآمیز بزرگ و حیرتآوری بود که ما نمیتوانیم آن را کاملا درک کنیم. او در نهایت پس از کنارهگیری از نخستوزیری به شرایط طبیعی خود باز گشت.»