پدرام ناصح پدرام ناصح
specialمهاجرت

زندگی زوج مهاجر در قلب تورنتو؛ تلخی‌ها و شیرینی‌های روزگار سپری‌شده

بهروز سامانی بهروز سامانی

داستان این زن و شوهر مهاجر در تورنتو، داستان خیلی از آنهایی که به کانادا می‌آیند و تلاش می‌کنند همه چیز را از نو بسازند. این خانواده هم در طول دهه‌ها زندگی با مردم شهر، تجربیات زیادی به دست آورده‌اند. اما داستان و سرگذشت زندگی آنها چیست؟ این زن و شوهر مهاجر از کجا به تورنتو آمده‌اند؟ آنها چه اتفاقات تلخ و شیرینی را پشت سر گذاشته‌اند و از زندگی خود در کانادا چه آموخته‌اند؟ به سراغ آنها می‌رویم و بعد از آشنا شدن با حال و هوای مغازه‌شان، پای خاطراتی می‌نشینیم که از سال‌ها زندگی خود به عنوان مهاجر تعریف می‌کنند.

پنجاه سال پیش هنگامی که ماتیلدای آمریکایی که اهل شهر حلب در سوریه بود به کانادا آمد، گرایش عموم جامعه درباره مهاجران این‌گونه نبود؛ آن روزها به مهاجران جور دیگری نگاه می‌کردند.

ماتیلدا در محله  Little Italyشهر تورنتو روی صندلی‌ای در گوشه ‌مغازه‌اش نشسته وسایل ریز و درشتی نیز در اطراف او به چشم می‌خورد. او می‌گوید: «در آن زمان کسی نمی‌گفت برگرد به همان‌جایی که از آن آمده‌ای».

در مغازه او حالا همه چیز پیدا می‌شود؛ فنجان‌ چای، ظروف نقره، کفش‌های دوومیدانی و یک کیمونوی گلدار و تصاویر هنری. اگر به دنبال هر چیزی  بگردید ممکن است پیدا شود. اما خود ماتیلدا خیلی جالب‌تر است. او نزدیک پنکه‌ای نشسته و می‌پرسد: «آیا می‌دانی DP چیست؟ Displaced person (تبعید شده)»

هنگامی که ماتیلدا و همسرش به تورنتو آمدند، بلافاصله آپارتمانی اجاره کردند. همسر او پیش از این در رم در رشته داروسازی تحصیل کرده‌ بود اما در تورنتو باید برای گرفتن مدرک کانادایی به مدرسه می‌رفت و در همان حال شیفت شب در داروخانه بیمارستان کار می‌کرد.

روزی یکی از همسایگان‌شان به آنها گفت: «شما تبعید شده‌ها (Displaced person) به اینجا می‌آیید و همه شغل‌ها را صاحب می‌شوید.»

همسر ماتیلدا چهل سال در آن مغازه داروخانه‌چی بود. علامت داروخانه که از جنس نئون است، هنوز هم در جلوی این مغازه می‌درخشد. ماتیلدا می‌گوید هشت سال پیش همسرش در حالی که سر کار بود، ناگهان فوت کرد و هیچ کس نمی‌خواست داروخانه کوچکش را بخرد. دو ماه بعد او دوباره مغازه را باز کرد.

او فکر می‌کند از وقتی که به تورنتو آمده، این شهر به شدت تغییر و رشد کرده و تبعیض نژادی کاهش یافته‌است. هر چند هنوز هم از گوشه و کنار اتفاقاتی می‌افتد که به نظر او مناسب نیست.

دیدگاه منفی نسبت به مهاجران، خیلی جاها مانند ایالات متحده و بریتانیا و کلا اروپا فراگیر شده‌است. بر اساس تحقیقات Environs Institute در سال ۲۰۱۵ از هر ۱۰ کانادایی هشت تای آنها معتقدند که مهاجرت برای اقتصاد خوب است و بیش از نصف آنها مخالف این هستند که مهاجرت به آنجا خیلی زیاد است. حتی سیاست‌مداران حزب محافظه‌کار هم به این موضوع معتقدند.

اما کانادا چیزی دارد که جاهای دیگر ندارند: کنترل. مسافرت به این کشور سخت است، مرزهایش از سه ناحیه با اقیانوس احاطه شده و از طرف چهارم به ایالات متحده متصل است؛ مهاجران کانادایی دست‌چین شده‌اند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟