سرگذشت غمانگيز خانه متروکه در خيابان بلک تورن
بلک تورن یک خیابان ساده و خلوت اما بسیار زیبا در تورنتوست. خیلی از خانههای دو طبقهای که پس از جنگ در این محله ساخته شدهاند، نزدیک کالدونیا و خیابان سنتکلیر غربی در کنار هم صف کشیدهاند. بافت زیبای این محله به خوبی حفظ شده و حیاط جلویی خانهها با بستری از گلها و یا چمنهای مرتب آراسته شده است. اما در میان این همه، یک خانه ناموزون خودنمایی میکند. این خانه نیمهمجزا، خالی از سکنه است. همه اهالی محله از وقتی به یاد دارند این خانه همینطور بوده است؛ میراث خانوادگی خیابان بلکتورن.
در این شماره از هفتهنامه آتش به سراغ معرفی خانهای رفتهایم که سرگذشتی خواندنی دارد.
برای دانلود صفحه مسکن هفتهنامه آتش، اینجا را کلیک کنید.
سه دهه نگرانی
اعضای شورای محلی میگویند این خانه از ۲۷ سال پیش با همین وضعیت رها شده است. میهمانان ناخوانده و حیوانات غیراهلی هر از گاهی بهصورت دورهای اینجا را مامن خود کردهاند. پای درد دل پلیس هم که بنشینید میگوید این خانه تهدیدی برای امنیت جامعه است. پشت این خانه ویران، تراژدیای خانوادگی پنهان شده که اغلب از آن بیخبرند؛ داستانی که این خانه را به ویرانی کشانده، از نمای خانه هم بدتر است. برای خیلی از آنهایی که تازه به این محله آمدهاند، اینکه چرا این خانه خالی از سکنه شده، رمز و رازی حل نشده است.
سرگذشت خانواده هال
به سراغ ساکنان قدیمی محله که بروید خوب به یاد دارند که سالها پیش، گریس و جورج هال، ساکنان خوشبخت این خانه بودند؛ یک زوج آرام که در کنار دو فرزند بیآزارشان روزگار میگذراندند. حوالی سال ۱۹۸۸ بود که جورج درگذشت و کمی بعد گریسی از آن خانه رفت. برخی میگویند او با یک آمبولانس از این خانه رفته است. ساکنان این محله گفتهاند که پس از آن دیگر گریسی را ندیدهاند. حتی کسی هم برای برداشتن وسایل او نیامده است. عکسهایی که پلیس از داخل خانه گرفته نشان میدهد که هنوز ظرفهای شستهنشده در آشپزخانه تلمبار شده و انبوه کتابها و عکسها از کمد و کشوهای باز به اطراف پراکنده شدهاند.
بعد از فروپاشی
آرت بالکس که از سال ۱۹۶۶ در این محل زندگی میکند میگوید: «من شنیدم پیرزن به بیمارستان منتقل شده و آنها آمدند و خانه را قفل کردند. خیلی عجیب بود.» ماریا علی در خانه روبرویی آن طرف خیابان زندگی میکند و هر روز وقتی از خانهاش بیرون میآید با منظره این خانه ویران مواجه میشود. او هم مثل اغلب ساکنان این محله معتقد است باید برای تعمیر این خانه کاری کرد: «اصلا حس خوبی ندارد. این وضع اصلا مناسب محله نیست.»
نگرانیهای امنیتی
مشاور شورای محلی معتقد است که مشکل اصلی این خانه خالی مساله سلامت و ایمنی است. این خانه به دو خانه دیگر متصل است و در هر دو خانه دیگر افرادی زندگی میکنند. سزار پالاچیو عضو شورای محلی میگوید: «اگر کسی مجددا وارد خانه شود و آن را تصاحب کند، معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد.» پالاچیو اوایل همین ماه با پلیس، مقامات صدور مجوز و ساکنان محلی دیدار کرد تا برای این ملک چارهای بیندیشند.
چرا نمیتوان به خانه مرموز دست زد؟
اگر مالک خانه کاملا آن را ترک میکرد مشکل حل شده بود. با اینکه خانه از سالها پیش خالی از سکنه مانده، اما کاملاهم به حال خود رها نشده است. در تمام سالهای خالی بودن آن، پسر جورج و گریس مالیات آن را بهطور کامل پرداخت کرده است. او حتی جریمههایی که شهرداری بهخاطر رها کردن خانه کودکیاش و تبدیل آن به یک ویرانه صادر کرده متقبل شده است. تا زمانی که او بتواند صورتحسابها را بهطور مرتب مدیریت کند، کار زیادی از دست مسئولان شهری بر نمیآید.
پای صحبتهای پسر خانواده
حالا روزنامه تورنتو استار به سراغ تنها بازمانده این خانواده رفته و مصاحبهای خواندنی با آقای هال انجام داده است. نویسنده روزنامه به خانه او در ویتبی رفته و این مصاحبه را در آنجا انجام داده است. هال که حالا ۸۰ ساله است به تورنتو استار میگوید که سالهای سال به این خانه خالی وابسته بوده است. او داستان خانواده از هم پاشیدهاش را با غم و اندوه بازگو میکند. هال بهخاطر میآورد که او در یک خانه شاد و در کنار والدینی بزرگ شده بود که فوقالعاده بودند. او توضیح میدهد که مادرش با رفتن از خانه فوت نشده بود بلکه تا سن ۹۴ سالگی زنده بوده است: «بعد از مرگ پدرم، مادرم هرگز دیگرهمان آدم قبلی نشد. او با از دست دادن شوهرش که ۵۵ سال را با او زندگی کرده بود، دچار مشکل روانی شد و کاملا آشفته بود.» هال میگوید بهخاطر نمیآورد مادرش تا چه زمانی در بلک تورن تنها زندگی میکرده، اما در نهایت به خانه سالمندان منتقل شده است. به نظر میرسد فشار پرستاری از مادر، غم از دست دادن پدر و تلاش برای حفظ سمت شغلیاش در IBM صدمات شدیدی به هال وارد کرده است: «تنها راهی که میتوانست ذهن مرا آرام نگاه دارد، این بود که از آن خانه دوری کنم، چون در غیر اینصورت نابود میشدم. من نمیتوانستم به آن خانه برگردم، چون والدینم را بسیار دوست داشتم و تحمل جای خالی آنها را نداشتم.»
در فکر تعمیرات
هال هنوز هم تحمل بازگشتن به آن خانه را ندارد، اما میگوید درک میکند که شرایط دردناکی برای همسایگان و ساکنین آن محله به وجود آمده است. به همین دلیل علاوه بر پرداخت مالیات، سقف خانه را تعمیر خواهد کرد و حصاری برای خانه خواهد ساخت و راکونها را هم از خانه بیرون خواهد راند. او نمیگوید چه مقدار پول برای این خانه صرف خواهد کرد، اما میگوید که ۲۳ سال پیش بازنشسته شده و با حقوق بازنشستگی زندگی میکند. او اضافه میکند: «در هر صورت اگر کاری باید انجام میشده، من آن را انجام دادهام.» هال میگوید کاش میشد مشکل این خانه را برای همیشه حل کرد. او حتی برای فروش خانه از اعضای خانوادهاش درخواست کمک کرده، اما واضح است او هنوز، بعد از گذشت این همه سال، نتوانسته با سرگذشت سخت خانه در خیابان بلکتورن کنار بیاید: «این یک فاجعه انسانی است.»
خانهای برای فروش
عکاس آتش در حین عکاسی از این خانه، با تابلوی فروش آن روبرو شد. ما متوجه شدیم این خانه بعد از ۲۷ سال متروک بودن هم اکنون به قیمت ۳۹۹۹۰۰ دلار بفروش میرسد.
آقای کرافورد از شرکت ریمکس که مشاور املاک و مسئول فروش این ملک است بهخبرنگار هفتهنامه آتش میگوید: «این خانه قدیمی از طرف ریمکس و یا مالک آن هیچ ضمانتی ندارد و با همین وضعیت موجود به فروش می رسد. البته مورد بسیار خوبی برای بازسازی است.» او در ضمن یادآوری میکند برای بازدید از این خانه با خود چراغقوه بیاوریم، زیرا خانه برق ندارد.