سومین قتل این آدمکش حرفه‌ای برملا شد؛ او پدرش را هم کشته است
دلن میلارد ۳۲ ساله یک بار به‌خاطر دزدی یک وانت آدم کشته بود، یک بار هم دوست دختر سابقش را به خاطر دوست دختر تازه‌اش کشته بود و امروز برای بار سوم محاکمه می‌شود. او پدرش را هم کشته است
این جوان ۳۲ ساله که به‌خاطر دو قتل به دوبار حبس ابد محکوم شده، حالا در پرونده قتل دیگری دوباره دربرابر دادگاه قرار می‌گیرد. این بار مقتول کیست؟
دلن میلارد به همراه دوستش مارک اسمیچ دو سال پیش به‌خاطر اینکه مرد غریبه‌ای را در تابستان ۲۰۱۳ کشته بودند تا فقط وانت او را به سرقت ببرند، به حبس ابد محکوم شدند.
یک سال بعد مدارکی به دست آمد که نشان می‌داد قتل دوست دختر سابق دلن که در تابستان ۲۰۱۲ کشته شده بود نیز کار اینها بوده است. علت قتل یک مثلث عشقی میان دلن، مقتول و دوست دختر تازه دلن بوده است. دلن و دوستش هر دو دوباره محاکمه شدند و دوباره به حبس ابد دوم محکوم شدند.
حالا یک سال بعد مدارک تازه‌ای به‌دست آمده که نشان می‌دهد دلن، این بار تنها، قتل دیگری هم مرتکب شده است. اما این قتل با هر دوی قتل‌های قبلی تفاوت داشته است.
او در زمستان ۲۰۱۲ پدر خودش را هم با گلوله کشته بود، ولی طوری صحنه‌سازی کرده بود که خودکشی به‌نظر بیاید. کلی هم برای پدر مرثیه سروده بود. این سارق عاشق حالا به اتهام قتل پدر دوباره امروز دربرابر دادگاه قرار می‌گیرد. خبرنگار آتش گزارش می‌دهد.
این شماره آتش خانواده را از اینجا دانلود کنید
این بار اتهام او پدرکشی است. پس از آنکه هیئت منصفه، میلارد را در ارتباط با مرگ تیم بوسما از همیلتون و لائورا بابکوک از تورنتو گناهکار تشخیص داد، او اکنون باید از امروز (پنج‌شنبه ۷ جون)، در دادگاه عالی انتاریو، در ارتباط با مرگ پدرش واین، محاکمه شود.
دادستان ادعا می‌کند که مرگ پدر او به گونه‌ای صحنه‌سازی شده بوده تا مانند یک خودکشی به نظر برسد.
واین میلارد ۷۱ سال داشت و خلبانی بود که بیزینس هواپیمایی خانواده را با نام «میلارد ایر» اداره می‌کرد. پیکر بی‌جان او در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲، در خانه‌ی شماره‌ی ۵ مپل گیت کورت او، در اتوبیکوک، پیدا شد. یک گلوله به چشم او شلیک شده بود.
بر اساس اسناد دادگاه، مامور تحقیق یک اسلحه‌ی رولور Smith & Wesson کالیبر ۳۲ را نزدیک تختخواب او پیدا کرد. یک گلوله‌ی شلیک نشده هنوز در هفت‌تیر وجود داشت.
اسناد می‌گویند که این میلارد پسر بوده که جسد پدر را پیدا کرده است. مامور تحقیق در اول دسامبر ۲۰۱۲ به این نتیجه رسید که مرگ بر اثر خودکشی اتفاق افتاده است و پلیس پرونده را مختومه اعلام کرد.
اما در بهار ۲۰۱۳ که میلارد در ارتباط با قتل بوسما و بابکوک تحت بازجویی قرار داشت، بنابراین پلیس تصمیم گرفت که پرونده‌ی مرگ پدر او را نیز مجددا به جریان بیاندازد.
اثر DNA بر روی تفنگ همه چیز را لو داد
دادستان مدعی است که تحقیقات بیشتر روشن ساخته است که دی‌ان‌ای میلارد بر روی دسته‌ی تفنگی که پدر او را کشته بود، وجود داشته است. او همچنین می‌گوید که بررسی پیامک‌ها و فایل‌های ضبط شده در برج تلفن همراه، نشان می‌دهد که میلارد در تاریخ ۲ جولای ۲۰۱۲، آن اسلحه را خریداری کرده است.
دادستان همچنین اشاره می‌کند که طبق گفته‌ی میلارد به پلیس، او در شب مرگ پدرش، در خانه‌ی مارک اسمیچ در اوکویل انتاریو بوده است؛ اسمیچ همان فردی است که در قتل‌های بوسما و بابکوک، در کنار میلارد، مجرم شناخته شده است. او در این پرونده مورد اتهام قرار نگرفته است.
بر اساس اسناد دادگاه، مارلنا منزس، دوست‌دختر آن زمان اسمیچ (که در دادگاه‌های بوسما و بابکوک نیز شهادت داده بود)، می‌گوید که او نیز در شب مرگ واین، در خانه‌ی اسمیچ بوده است.
دادستان قصد دارد شاهد چهارمی را به دادگاه بیاورد که می‌گوید منزس به یاد دارد که دلن میلارد، در شب مرگ پدرش، «به مدت چند ساعت و در شرایطی غیر عادی، خانه را ترک کرده بود.»
دادستان همچنین می‌گوید که مدارک مربوط به تلفن همراه میلارد نشان می‌دهد که او در غروب ۲۸ نوامبر ۲۰۱۲، پس از برقراری تماس تلفنی با یک تاکسی، از برج‌های موبایل اطراف خانه‌ی اسمیچ دور شده و به طرف مپل گیت که خانه‌ی پدرش آنجا بوده به راه افتاده است. هیچ‌یک از این ادعاها در دادگاه به اثبات نرسیده است.
حالا محاکمه سوم: قتل پدر
میلارد حالا دیگر با فضای داخل اتاق دادگاه غریبه نیست. دادگاه قتل بوسما در همیلتون، در ۲۰۱۶، تقریبا پنج ماه ادامه داشت و دادگاه قتل بابکوک در پایان سال گذشته، در تورنتو، نزدیک به دو ماه به طول انجامید.
هیئت‌منصفه به این نتیجه رسید که میلارد و اسمیچ، بوسما را که مرد متاهل ۳۲ ساله و صاحب یک فرزند بود و در منطقه‌ی انکستر همیلتون زندگی می‌کرد، در ماه می ۲۰۱۳، هنگام تست رانندگی وانت او کشته و سپس جسدش را در یک کوره‌ی سوزاندن حیوانات، آتش زده‌اند.
بر اساس اظهارات مطرح شده در دادگاه، ظاهرا انگیزه‌ی میلارد و اسمیچ برای جنایت دیگر خود یعنی قتل بابکوک در تابستان ۲۰۱۲، وجود یک مثلث عشقی بین میلارد، بابکوک و کریستینا نودگا، دوست‌دختر آن زمان میلارد بوده است.
دادستان مدعی شد که بابکوک نیز همچون بوسما، در همان کوره سوزانده شده است، هرچند که هرگز هیچ بقایایی یافت نشد.
میلارد و اسمیچ هر دو در حال گذراندن دو محکومیت پی در پی حبس ابد برای این قتل‌ها هستند و تا سال ۲۰۶۳ نیز حق درخواست عفو مشروط نخواهند داشت. هر دو نفر خواهان تشکیل دادگاه استیناف شده‌‌اند.
میلارد در دادگاه بابکوک دفاع از خودش را بر عهده داشت. اما این بار راوین پیلای، وکیل دادگستری که سرپرست تیم دفاع از او در دادگاه بوسما بود، وکالت او را بر عهده خواهد داشت.
جیل کامرون و کن لاکهارت، دستیاران دادستان ، که موفق شدند او را در قتل بابکوک محکوم کنند، این بار نیز نقش دادستان پرونده را بر عهده دارند.
قاضی به قاتل قول داده دادگاه عادلانه باشد
قاضی ماورین فورستل ریاست این دادگاه را بر عهده خواهد داشت. دادگاه طبق برنامه‌ریزی، حدود یک ماه طول خواهد کشید.
میلارد با توجه به پوشش رسانه‌ای گسترده‌ی محکومیت‌های قبلی خود، درخواست کرده بود که دادگاه صرفا با حضور قاضی برگزار شود و با درخواست او موافقت شد.
قاضی جان مک‌کانون، قاضی پرونده، اوائل سال جاری در یک جلسه‌ی استماع گفت: «با توجه به حرف و حدیث‌های مربوط به دادگاه‌های دیگر و دشواری فراهم آوردن هیئت منصفه، این امر تضمین خواهد کرد که او دادگاه منصفانه‌ای خواهد داشت.»
در پرونده، وعده داده شده است که نور بیشتری بر زندگی خانوادگی میلارد و رابطه‌ی او با پدرش، تابانده شود.
واین میلارد، پیش از مرگ خود، در حال راه‌اندازی شرکت میلارد ایر ام‌آراو در فرودگاه بین‌المللی واترلوی انتاریو بود. طرح میلارد پدر آن بود که بیزینس خود را به یک عملیات پایه ثابت (اف‌بی‌او) تبدیل کند؛ که اساسا به معنای هتلی برای هواپیماها بود.
با توجه به اینکه واین در اوائل دهه‌ی هفتاد سالگی خود به سر می‌برد، گفتگوهایی در این باره صورت گرفته بود که همین پسرش یعنی دلن بعدا اداره‌ی بیزینس را بر عهده بگیرد.
چند روز پس از درگذشت پدر، بیشتر کارمندان شرکت اخراج شدند و دلن گواهینامه‌ی ترانسپورت کانادای شرکت را که برای انجام بیزینس در فرودگاه ضروری بود، لغو کرد.
دلن در آگهی ترحیمی که برای پدرش نوشته بود گفته بود که پدرش امیدوار بود زمانی را ببیند که «همکاری به هنجار تبدیل شود و رقابت‌ها دوستانه انجام بپذیرد.»
دلن نوشت: «او مردی خوب بود، در دنیایی ولنگار.»
«او پدر من بود.»
