شبستان کروز؛ روایت یک روز تفریح و شادی در میان آبهای دریاچه انتاریو
جت اسکی که سرعت میگیرد و شروع به چرخیدن در آبهای دریاچه میکند، این ما هستیم که از این طرف به آن طرف پرتاب میشویم و من این قدر داد میزنم، فریاد میکشم و میخندم که وقتی به کشتی برمیگردم چانهام را برای نیم ساعتی با دست میبندم تا فکم سرجایش باز گردد
رپرتاژ آگهی: شبستان کروز
تورنتو، شهر لحظهها و فرصتها، امکانات زیادی را برای گذراندن یک عصر شاد و پرهیجان ارائه میکند، ولی آنچه من در این آخر هفته با شبستان کروز در دریاچه انتاریو تجربه کردم یکی از نابترین و زیباترین لحظههای زندگیام بود.
یک عصر لاکچری، شاد، پرهیجان همراه با رقص، موسیقی و بازی و شادی و تماشا در میان آبهای زیبای دریاچهای در جنوب شهر تورنتو.
خبرنگار آتش روایت خود را دارد از عصر یک روز تابستانی در هوای گرم جولای تورنتو که همراه شده است با تور کروز شبستان در آبهای زیبای دریاچه انتاریو.
ما همه روبروی رستوران شبستان منتظر لیموزین سفیدی هستیم که قرار است ما را برای گذراندن روزی پر از هیجان و شادی به جنوبیترین نقطه شهر تورنتو ببرد؛ دریاچه زیبای انتاریو. هوا گرم است و این یعنی روز خوبی برای خوشگذرانی در دریاچهی زیبای انتاریو.
مهمانان ۱۵ نفر هستند که غیر از من، همه مشتریان صرافیهای پرسیکا، تاج، کیش و رستوران شبستان هستند. کروز شبستان این تور را تدارک دیده تا از مشتریان خود قدردانی کند، سپاسی که هرگز از ذهن آدمها فراموش نخواهد شد.
یک لیموزین سفید با طعم موسیقی و رقص
لیموزین سفید که میرسد، سوار میشویم. ترافیک میتوانست آزاردهنده باشد، اگر برنامههای تفریحی تور نبود. پذیرایی همراه با موسیقی داخل اتومبیل که مجالی برای نشستن نمیگذارد، همراه با فضایی پر از شادی و شوخی و خنده. زودتر از آنچه گمان میکردیم، میرسیم به دریاچه.
وقتی پیاده میشویم، نسیم خنکی میوزد؛ نسیمی خنک که با گرمای خورشید ترکیب شده است.
کشتی سفید رنگ که کنار اسکله پهلو گرفته ما را به سوی خود میخواند. با اشاره کریمی میزبان ما، سوار میشویم.
او پیشتر به من گفته بود که چون دریاچه انتاریو در فصل تابستان، بهترین مقصد برای لذت بردن از تفریحات آبی است، شبستان کروز هم از این فرصت استفاده کرده و تورهای یک روزهی گردش و تفریح در این دریاچهی زیبا را برای مشتریهایش در نظر گرفته است.
وی ابتدا بخشهای مختلف کشتی کروز را به ما نشان میدهد و بعد خلاصهای از برنامههای در پیشرو برای این بعدازظهر را برای ما میگوید. به نظر میرسد عصر شلوغی در پیش باشد. کشتی که حرکت میکند نوای موسیقی هم بلند میشود و تا به سمت بخش خلوت و دنج دریاچه برسیم، کار دیگری نبود جز رقصیدن، البته با پذیرایی لاکچری کروز.
کسی راضی به دل کندن از رقصیدن نیست
ساعت ۵ عصر به زور و با قطع موسیقی، مهمانان را که از رقصیدن خسته نمیشوند مینشانند تا مربیها آموزشهای لازم را به ما بدهند.
سپس مربیان حرفهای که لایسنسهای مربوطه را دارند نحوه استفاده از تفریحات آبی از جمله جت اسکی را آموزش میدهند.
آموزشها آن قدر دقیق و حرفهای است که دارم باور میکنم که یک جتاسکی باز هستم. حالا زمان تفریحات آبی است.
گزینههای زیادی روی میز هست: من جت اسکی را انتخاب میکنم که ظاهرا یکی از بهترین آنهاست، چون اکثرا مثل من میخواهند همین را انتخاب کنند.
رقص سرعت با جت اسکی بر روی آبهای زیبا دریاچه انتاریو
جت اسکی سواری هم در این تور کروز دو مرحله دارد: مرحله اول اگر خودتان لایسنس نداشته باشید، پشت یک جتاسکی سوار حرفهای مینشینید و با سرعتی باورنکردنی در آبهای آبی و زیبای دریاچه گشت میزنید؛ حس خوبی از رهایی. چرخشهای یک باره این جتاسکی انگار شما را از همه استرسها میتکاند.
مرحله بعد سوار یک تیوب دونفره میشوید که توسط جت اسکی کشیده میشود.
دو نفری سوار تیوب میشویم. جت اسکی که راه میافتد، خوب اول همه چیز آرومه، ولی جت اسکی که سرعت میگیرد و شروع به چرخیدن در آبهای دریاچه میکند، این ما هستیم که از این طرف به آن طرف پرتاب میشویم و من این قدر داد میزنم، فریاد میکشم و میخندم که وقتی به کشتی برمیگردم، چانهام را برای نیم ساعتی با دست میبندم تا فکم سرجایش باز گردد، باور نمیکردم این قدر خوش بگذرد.
احساس میکنم یک عمر خستگی از تنم خارج شده است. بهتدریج هوا به سمت تاریکی میرود و همه دوباره در کروز جمع شدهاند. نوبت پذیرایی است با خوراک و نوشیدنی. باورم نمیشود کسی حال رقصیدن ندارد، همه خستهتر از آن هستند.
پایانی که تازه آغاز است، شب نشینی در ساحل
فکر کردم پذیرایی پایان کار است و وقت آن رسیده که به خانه برویم و استراحت کنیم؛ ولی نه، تازه مهمانی آغاز شده است.
کروز که لنگر میاندازد بازی رقص نور و صدای موسیقی این قوم خسته که نای راه رفتن نداشتند را دوباره بلند کرده و بازار حرکات موزون داغ داغ است.
غروب زیبای ساحل تورنتو با چشماندازی دلفریب از این شهر فریبا، همراه با آرامش پس از هیجان و نوای گرم موسیقی ایرانی فضایی را ایجاد میکند که آدم دلش میخواهد تا ابد همین جا باقی بماند.
ساعت ۹ شب لیموزین به سراغ ما میآید که یارای دل کندن از این همه خوشی را نداریم. در راه خستگی جان از تن همه برده، ولی همچنان بگو بخند و یادآوری خوشیها و خرابکاریهایمان در آن عصر فراموشنشدنی، جاریست.
نیمه شب به خانه میرسم و یکی از بهترین خوابهای عمرم را تجربه میکنم.