زندگی در کانادا

قصه‌های سرزمین افرا – نگاهی به رمان فراموشی

خواندن رمان‌های برگزیده و مطرح از نویسندگان کانادایی، یکی از بهترین راه‌های آشنایی با جامعه‌ای است که به آن مهاجرت کرده‌ایم. از میان همین سطرهای داستانی است که می‌توان به کانادا نقب زد و با کشوری آشنا شد که خصوصیات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مخصوص به خود را دارد.

از همین رو، در این ستون ثابت، هر هفته به سراغ رمانی برتر از نویسنده‌ای کانادایی می‌رویم تا از پنجره‌ای جدید با این کشور آشنا شویم. ضمن اینکه خواندن این داستان‌ها به زبان انگلیسی یکی از موثرترین راه‌های آموزش زبان و آشنا شدن با اصطلاحات مردمان این سرزمین است.

دانلود شماره ۶۶ هفته‌نامه چاپی آتش

صفحه ۶ شماره ۶۶

Amnesia By Douglas Anthony Cooper

غریبه‌ای به بخش اسناد شهر وارد می‌شود، کتاب‌داری را گیر می‌اندازد و شروع به گفتن داستانی برای او می‌کند. کتاب‌دار قرار است تا چهار ساعت دیگر ازدواج کند، اما غریبه او را وادار به شنیدن داستان می‌کند. چندین ساعت بعد او هنوز گوش می‌دهد و هنوز مجرد است.

نام آن غریبه ایزی دارلو و داستانش در خصوص خانواده‌ی از هم پاشیده‌ی او و دل‌مشغولی‌هایشان است. خانه‌ی این خانواده یک هزارتوی پیچیده است.

آرون، برادر بزرگتر او، در اتاق زیر شیروانی‌اش آزمایش‌های محرمانه و خطرناکی انجام می‌دهد. جاش، برادر کوچک‌تر او، که نوک زبانی حرف می‌زند اما مثل یک فرشته می‌خواند شب‌ها با حالی خراب در خیابان‌ها پرسه می‌زند. اثرات نگران‌کننده، جایگاه ایزی را در این خانواده‌ی عجیب پیچیده کرده است: کتاب‌های وحشتناکی که او به طور ناخواسته در کتابخانه مدرسه می‌خواند، دوست پر جذبه اما خطرناکش (کمپبل)، امیال شدید جنسی او.

داستان ایزی در خصوص زن جوانی به نام کیتی است که به دلیل خشونتی که در کودکی به او اعمال شده بود در بیمارستان روانی بستری بود. نقطه اشتراک این دو داستان کجاست؟ ایزی چه چیزی را کنار می‌گذارد؟ چه چیزی را فراموش کرده است؟ و چرا این کتاب‌دار مضطرب نمی‌تواند خود را از پیله‌ای که ایزی به دورش می‌بافد نجات دهد؟ هرچقدر داستان پیش می‌رود و از معماری، ادبیات، تاریخ و افسانه صحبت می‌شود، مخاطب بیشتر به دنیای ترسناک و مجهول ایزی کشیده می‌شود جایی که تنها پاسخ به عذاب و گناه، فراموشی است.

داگلاس کوپر در سال 1960 در تورنتو به دنیا آمد. پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته فلسفه، در کنیا سفرهای شکار حیوانات وحشی را رهبری کرد، در لندن فیلمنامه نوشت و زمانی را در پاریس گذراند؛ جایی که این رمان را کامل کرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟