ما خانهمان همین است که میبینید؛ یک ماشین وَن که با آن دور کانادا را میگردیم
فهرست مطالب
ایمون و ربکا دو جوان فعال و خوشفکر هستند که تصمیم گرفتهاند به جای خانه در یک اتومبیل ون زندگی کنند. آنها میگویند عشقشان به سفر و تنوع در زندگی هم در این تصمیمشان موثر بوده است.
ایمون فیتزجرالد و ربکا مورونی روز خود را همچون بسیاری دیگر از زوجها آغاز میکنند: با سر و روی ژولیده از زیر ملحفههای در هم پیچیده بیرون میآیند، به آلارم غر میزنند، آب را در کتری جوش میآورند و به سراغ لپتاپشان میروند.
فقط وقتی که لحظهای مکث میکنند تا از پنجرهی اتاق خوابشان نگاهی به بیرون بیاندازند، با منظرهای مواجه میشوند که اندکی متفاوت است؛ و شاید تا اندازهای به خاطر برفپاککن باشد.
این زوج اهل تورنتو از بهار به این طرف در یک ونِ باریِ تغییرکاربری یافته زندگی میکنند و هزاران کیلومتر در پهنهی کانادا سفر کردهاند. چشمانداز آنها اغلب تغییر میکند؛ از کوههای برفگرفتهی اسکوامیش در بریتیشکلمبیا تا سواحل پرینس ادوارد کانتی.
مورونی به پارک کردن خودروشان در امتداد یک خیابان روستایی در تابستان اشاره میکند و میگوید: «مثل آن است که یک کلبهی پنج میلیوندلاری کناردریاچه داشته باشید. بهترین ویژگی زندگی در ون، این است که هر جا میروید، خانهتان هم با شماست.»
شماره ۱۲۹ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید
مورونی ۲۷ ساله و فیتزجرالد ۲۵ ساله از جملهی هزاران نفری هستند که به «زندگی در ون» روی آوردهاند. اکنون زیر هشتگ vanlife# (زندگی در ون) دراینستاگرام، بیشتر از دو میلیون پست مشاهده میشود و همین نشاندهندهی محبوبیت فوقالعادهی این سبک زندگی در رسانههای اجتماعی است.
کسانی که امروزه در ونها زندگی میکنند، با دورهگردهای منزوی و هیپیهای دههی ۱۹۶۰ تفاوتهای زیادی دارند. این خانهبهدوشهای نسل جدید، که به چادرنشینهای دیجیتال هم معروفاند، فرزندان عصر ارتباطات هستند. اینها اکثرا نویسندگان و خوداشتغالهایی هستند که سبک زندگیشان برآیندی از تاثیرات تلویزیون و اینترنت است.
آنها عمدتا نویسندگان و کارآفرینان آزاد و پارهوقتی هستند که برای برنامههای تلویزیونی مبتنی بر سفر و دکوراسیون و نوسازی خانه مینویسند. گروهی هم وبلاگنویسی هستند و تعدادیشان هم نویسنده سریالها هستند.
بعضیها به عنوان جایگزینی برای پرداخت اجارههای سر به فلک کشیده، روی به این سبک از زندگی میآورند و عدهای دیگر، آن را به چشم گام بعدی در جنبش مینیمالیستی «خانههای کوچک» میبینند. اما حتی در میان کسانی که از عهدهی خانههای واقعی و بزرگ هم برمیآیند، عدهای به «زندگی در ون» روی آوردهاند. مانند دانیل نوریس، پرتابکنندهی سابق تیم بلو جیز، که در ۲۰۱۵ به خاطر اسبابکشی به یک ون در تعطیلات بین فصل، خبرساز شد. او در آن هنگام به تورنتو استار گفته بود که این کار را به خاطر میل به تنهایی انجام داده است.
زندگی بر روی چهار چرخ برای فیتزجرالد و مورونی راهی بوده است تا از اجارههای سر به فلک کشیدهی تورنتو رهایی یابند و در کنار آن، بتوانند بیزینس خود با نام Chailwala را گسترش دهند. کار آنها فروش نوشیدنیهای طبیعی «ماسالاچای» به کافههای مستقل سراسر کشور است.
به جای امضای اجارهنامه یک ون خریدم
ماه مارس سال گذشته، این زوج تصمیم گرفتند یک آپارتمان زیرزمینی را اجاره کنند. واحد اجاره در نزدیکی پارک Trinity Bellwoods واقع بود و این زوج میدانستند که اجارهبهای آن ۲۲۰۰ دلار در ماه، است.
اما در همان هنگام فیتزجرالد، که از ماهها قبل هشتگ vanlife# را دنبال میکرد، چشمش به آگهی فروش یک ون مرسدسبنز اسپرینتر افتاد که ۱۳,۵۰۰ دلار قیمت داشت.آن روزها کسبوکار این زوج از کمبود مشتریهای بیشتر در اطراف انتاریو رنج میبرد، بنابراین فکر کردند که داشتن ون به گسترش کارشان به فراسوی مرزهای استان هم کمک خواهد کرد.
مورونی میگوید: «قرارداد اجاره را پس دادیم! شوخی نمیکنم… بعد رفتیم به پارکینگی که ون آنجا بود و آن را خریدیم.»
آنها یک ماه زمان و ۱۱ هزار دلار پول صرف بازسازی فضای داخلی ون کردند و بیشتر هم از اجناس تخفیفدار استفاده کردند، مثل کاشیهای چوبی بازیافتی ایتالیایی که از وبسایت Kijiji خریده بودند.
آنها دیوارها و سقف را عایق و پنلبندی کردند و یک میز تاشو، تختخواب سبک فوتون، نیمکت، یک یخچال مینی، کابینت و یک کانتر با اجاق گاز بر روی آن و یک سینک که به سه منبع ۱۹ لیتری آب آشامیدنی متصل است، در داخل ون نصب کردند.
گرانترین چیزی که خریدند باتریهای خورشیدی بود که روی سقف ون نصب شدند.
زندگی به سبک فروشندگان دورهگرد
در مدت پنج ماه بعدی، این زوج از نیوبرانزویک تا بریتیشکلمبیا را در مسیری زیگزاگی طی کردند، غذاهای گیاهی درست کردند و در سالنهای یوگایی که ثبتنام اجباری ندارند، دوش گرفتند. گاهی اوقات هم از سرویسهای بهداشتی کافهها، رستورانها، سالنهای ورزشی و ساختمانهای عمومی دیگر استفاده کردند.
مورونی به شوخی میگوید: «شاید از خوششانسیهای ما یکی این باشد که از آنهایی نیستیم که نصف شب دستشوییشان میگیرد.»
آنها هر جا که فضای آرامی مییافتند، ونشان را متوقف میکردند: چند باری در کمپهای پولی این کار را کردند، اما بیشتر مواقع به صورت رایگان در کنار سواحل، پشت کافههای مشتریهای کاریشان، کنار خیابانهای شهرهای کوچک و در پارکینگهای والمارت توقف میکردند.
گرچه بعضی از وننشینان در مورد پارک بدون اجازهی خودروهای خود، که به «کمپینگ دزدکی» معروف است، نگران هستند، مورونی و فیتزجرالد تا به حال با مشکلی مواجه نشدهاند. مورونی میگوید: «بیشتر شبها اگر جای شاعرانهای برای پارک پیدا نکرده باشیم، دنبال پارکینگهای والمارت میگردیم.»
از آنجا که ون برای این زوج هم خانه است و هم محل کار، در فصل مالیات آنها قادرند که به سرعت تمامی هزینههای معمول خود را ثبت کنند، که چندان هم زیاد نیست. قبضهای ماهانهی آنها شامل ۶۰ دلار برای اینترنت، ۱۰۰ دلار برای بیمهی ون و بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ دلار برای بنزین است.
شغلی که به درد این سبک زندگی میخورد
مانند بسیاری دیگر از وننشینها، این زوج نیز از طریق تولید محتوا برای رسانههای اجتماعی کسب درآمد میکنند. آنها در ماه سپتامبر از طریق کانال یوتیوب خود، که حدود ۲۱هزار مشترک دارد، ۵۰۰ دلار درآمد داشتند و میگویند احتمالا به زودی وارد بازار پستهای دارای اسپانسر اینستاگرام هم بشوند.
آنها در اینستاگرام با لیزا فلپچاک ۳۳ ساله و کولمن مولنار ۳۱ ساله آشنا شدند که آنها نیز نویسندهاند و در ون زندگی میکنند. فلپچاک به شوخی میگوید: «در سال ۲۰۱۷ همهی دوستیهای عالی اینطوری شروع میشود.»
فلپچاک و مولنار که در فضای مجازی با نام
Li et Co شناخته میشوند، از پارکینگ عمومی یک کتابخانه در شهر Kenora در انتاریو و از طریق تلفن با تورنتو استار گفتگو کردند. آنها در مسیر خود به Banff در آلبرتا، در این پارکینگ توقف کرده بودند تا از وایفای رایگان آنجا استفاده کنند.
این زوج نویسنده از مارچ ۲۰۱۶ فولکسواگن وستفالیای مدل ۱۹۸۳ خود را تبدیل به خانهی خود کردهاند. گربهای هم به نام میوان مکگرگور دارند که با آنها زندگی میکند (آنها جعبهی مخصوصی برای گربه در کف ون قرار دادهاند و تا حالا فقط یکی دو بار اشتباها پایشان را در آن گذاشته اند).
انها زندگی در ون را که در ساحل غربی و کالیفرنیای آفتابی متداولتر از انتاریو است، برای داشتن آزادی بیشتر و خلاص شدن از اجارههای تورنتو و زمستانهای نامطبوع آن، انتخاب کردهاند. آنها بیشتر زمستان گذشته را در آریزونا گذراندند.
مولنار میگوید: «تورنتو از مکانهای موردعلاقهی هیپیها نیست. ما ماهی حدود دو هزار دلار میدادیم تا در شهری زندگی کنیم که شش ماه از سال هوا بسیار سرد است و تنها کار ما این بود که در رویای سفر در تعطیلات به جای دیگری باشیم.»
اما این زوج، که یک بخاری هم در ون خود نصب کردهاند، تصمیم دارند تا زندگی در ون را در طول زمستان هم ادامه دهند. فیتزجرالد میگوید: «اینجا خانهی ماست. راحتترین جای خوابی است که در عمرمان داشتهایم.»
مورونی میگوید: «بعضی وقتها میرویم و در جای دیگری میخوابیم. هر بار هم که این کار را میکنیم، پشیمان میشویم و دلمان برای ون خودمان تنگ میشود.»
سبک زندگی در ون و هر شب کنار یک جاده خوابیدن، محصول دنیای جدید است. اغلب آنهایی که این راه در پیش میگیرند، نویسندگان فریلنس هستند که میتوانند با وصل شدن به اینترنت، درباره زندگی بنویسند و صفحات اجتماعی را به روز کنند. البته شهر سردی مثل تورنتو برای این سبک زندگی ایدهآل نیست.