مهاجران جمعیت کانادا را افزایش دادهاند – کاناداییها از شهرهای کوچک به حاشیه شهرهای بزرگ کوچ میکنند
فهرست مطالب
شماره ۷۶ هفته نامه آتش را از اینجا دانلود کنید
ادارهی آمار کانادا هفته گذشته جدیدترین چشمانداز خانوادههای کانادایی را که با استفاده از نخستین بخش از دادههای سرشماری ۲۰۱۶ تهیه شده است، منتشر کرد. اما این اعداد و آمارها بسیار مفصل و گاهی گیجکننده بودند.
بنابراین دیوید گوردون، رئیس دانشکدهی شهرسازی و طراحی منطقهای دانشگاه کوینز تلاش میکند در این مطلب آنها را برای ما توضیح دهد.
اگر بخواهیم نگاهی کلی به جدیدترین نتایج سرشماری کانادا داشته باشیم میتوانیم به چند موضوع مهم اشاره کنیم.
افزایش شهرهای بزرگ
اولین واقعیت این است که اکنون در کانادا شهرهای بزرگ بیشتری وجود دارد و آنها از همیشه بیشتر در حال گسترش هستند.
کانادا در حال حاضر از ۳۵ منطقهی کلانشهری (CMA) (مجموعهای از شهرستانهایی که حول یک مرکز شهری گرد آمدهاند، به طوریکه دستکم ۱۰۰,۰۰۰ نفر در کل منطقه و ۵۰,۰۰۰ نفر در آن مرکز شهری زندگی کنند) برخوردار است که نسبت به ۳۳ منطقه در سال ۲۰۱۱، افزایش نشان میدهد.
طبق گزارش ادارهی آمار، «سه CMA بزرگ کانادا در ۲۰۱۶ – تورنتو، مونترآل و ونکوور – محل زندگی بیش از یک سوم تمام کاناداییها هستند (۵ / ۳۵ درصد) و در مجموع ۵ / ۱۲ میلیون نفر جمعیت دارند.» جمعیت مونترآل، برای نخستین بار در تاریخ این شهر، از مرز چهار میلیون نفر گذشته است.
گوردون میگوید: «شهرهای بزرگ، بزرگتر شدهاند و بزرگترین شهرها یعنی تورنتو، مونترآل و ونکوور، اصلیترین مراکز پذیرش مهاجر نیز هستند. بنابراین، مادامی که جمعیت کانادا در درجهی اول به دلیل مهاجرت افزایش پیدا میکند و این سه کلانشهر عمده در اولویت اول مهاجران قرار دارند، میتوان گفت که رشد جمعیت این شهرها، پابرجا خواهد بود و تا حد زیادی به توانایی پذیرش مهاجران جدید بستگی خواهد داشت. جمعیت کانادا به اندازهای که جمعیتشناسان آن را نرخ جایگزینی مینامند، رشد نمیکند، بنابراین اگر مهاجران نبودند جمعیت ما به تدریج کاهش مییافت.»
شهرهای کوچک نیز در حال گسترش هستند
از ۲۵ شهرستان با بیشترین سرعت رشد در خارج از CMA ها، ۱۳ مورد در مراکز تجمع (CA) واقع شدهاند (شهرستانهایی که حول یک مرکز شهری با دستکم ۱۰,۰۰۰ نفر جمعیت شکل گرفتهاند؛ به عبارت دیگر، شهرکهایی بزرگ یا شهرهایی کوچک). ادارهی آمار میگوید، مسألهی مهم، توسعهی شهری است.
گوردون میگوید: «نسل جوان و حتی خانوادههای جوان، قبل از آنکه بچههایشان به سن مدرسه برسند، معمولا به دانتاون شهرها نقل مکان میکنند. ما از نزدیک در حال مشاهده این موضوع هستیم که آیا نسل هزارهایها (یعنی متولدان اوایل دهه ۸۰ تا اوایل ۲۰۰۰) شیوههای متفاوتی را در پیش میگیرند یا نه. باید گفت که این نسل همچون گذشتگان خود در دانتاون زندگی میکنند، بلکه به نظر میرسد که تعداد بیشتری از آنها میخواهند بچههایشان را هم در دانتاون به دنیا بیاورند. این در حالی است که نسل قبلی آنها نیز در ابتدا در دانتاون زندگی میکردند، اما بعد وقتی که بچهدار شدند در گروههای بزرگ به خارج از شهرها نقل مکان کردند.
کلگری؛ شهری پررونق
کلگری با جمعیت ۳۹ / ۱ میلیون نفری خود، خیز برداشته و اتاوا را با ۳۲ / ۱ میلیون نفر جا گذاشته است و اکنون رسماً چهارمین شهر بزرگ کاناداست. فهرست شهرهای بزرگی که بیشترین رشد را دارند نشانگر رشدی سریع در مناطق غربی کاناداست. هرچند که ممکن است به دلیل آشفتگی قیمتهای نفت پس از سرشماری ۱۰ می ۲۰۱۶، این رشد اندکی آهسته شده باشد. ادارهی آمار کانادا میگوید: «از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶، بیشترین رشد جمعیت را در پنج CMA شاهد بودهایم که در استانهای Prairie واقع هستند: کلگری (۶ / ۱۴ درصد)، ادمونتون (۹ / ۱۳ درصد)، ساسکاتون (۵ / ۱۲ درصد)، رجینا (۸ / ۱۱ درصد) و لثبریج (۸ / ۱۰ درصد).»
گوردون میگوید: «رونق در کلگری به دلیل منابع نفتی است. دفاتر مرکزی شرکتهای نفتی، در این شهر واقع شده است. بنابراین مسأله فقط اکتشاف نیست، بلکه مدیریت شرکتها در آنجاست. آنها همچنین با سرعت هرچه تمام در حال تنوعگرایی هستند و دانشگاه، مرکز بهداشتی و درمانگاه ایجاد میکنند.»
اتاوا کلانشهری است با رشد جمعیت آهسته اما پیوسته. در واقع رشد این شهر هرگز متوقف نشده است، اما به رونق و شکوفایی کلگری هم نیست. حتی فروپاشی صنعت فناوریهای سطح بالا نیز در چند سال پیش نتوانست موجب کاهش جمعیت اتاوا شود.»
اوضاع نامناسب شهرستانهای دور از شهرهای بزرگ
ادارهی آمار کانادا ۷۲۳ شهرستان را در کانادا نام میبرد که جمعیتی کمتر از ۵,۰۰۰ نفر دارند. یک چهارم آنها (۲۳ درصد) شاهد کاهش جمعیت خود در فاصلهی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ بوده اند؛ اما اگر موضوع را تجزیه و تحلیل کنیم و عواملی مانند مکان و نزدیکی به همسایههای بزرگتر را در نظر بگیریم، ناهمگونیها بیشتر خود را نشان میدهد. تنها ۱۱ درصد از شهرستانهای واقع در داخل CMA ها شاهد کاهش جمعیت خود بودهاند، در حالی که جمعیت خالص ۴۵ درصد از شهرستانهای خارج از CMA ها و CA ها کاهش یافته است.
گوردون میگوید: «زندگی در شهرهای کوچکی که از کلانشهرهای عمده نیز تا اندازهای فاصله داشته باشند، حقیقتاً موضوع آسانی نیست. اگر یک یا دو بخش اصلی اقتصاد در این گونه مناطق با مشکل مواجه شود، این شهرستانها روزگار سختی را از نظر رشد جمعیت، یا حتی ممانعت از کاهش آن، پیش روی خواهند داشت.»
حاشیهها رونق مییابند
بر اساس آمار به دست آمده، شهرهای حاشیهای (یعنی نزدیک به شهرهای بزرگ) در فاصلهی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶، سریعتر از مناطق مرکزی گسترش یافتهاند ( ۹ / ۶ درصد در مقابل ۸ / ۵ درصد).
ادارهی آمار میگوید: «این امر مهر تاییدی بر باور عمومی و همچنین یافتههای پیشین است که پدیدهی گسترش شهری در حال وقوع است، یا ادامه دارد. چند دهه است که شهرستانهای حاشیهای با آهنگی سریعتر از شهرستانهای مرکزی رشد میکنند؛ چه در کانادا و چه در جاهای دیگر.»
بعضی از این رشدها به شکل مثبتی شدید بوده است، مانند آنچه در Warman نزدیک ساسکاتون، یا در Cochran و Airdrie در حومهی کلگری رخ داد؛ همهی این مناطق طی پنج سال گذشته هشت برابر سریعتر از میانگین ملی رشد داشتهاند.
گوردون میگوید: «مردم عاشق خانههای ویلایی هستند. مردم عاشق رانندگی سریع به محل کار در بزرگراههای بدون ترافیک هستند. این نوع از توسعه هنوز برای بیشتر خانوادههای کانادایی خواب و خیال به حساب میآید. این یک تمایل نیرومند است و ما ناچاریم راههایی بیابیم که بدون گسترش افقی شهر بتوانیم از برخی مزیتهای آن بهرهمند شویم. به عنوان نکتهی دوم، ناچاریم که هزینههای این مسأله را بدون یارانه بپردازیم. و سوم آنکه، باید توسعهی مناطقه حاشیهای خود را به چیزی باثباتتر، پیچیدهتر و با طراحی بهتر تبدیل کنیم.
بنابراین انواع و اقسام کشمکشها وجود دارد. اما شکی نیست که دو سوم کاناداییها اکنون در حومه شهرها زندگی میکنند و این مسأله به این زودیها دچار تغییر نخواهد شد.»