میخواهید خانه بخرید؟ به چه کسی میشود اعتماد کرد؟
هر کس بگوید خانه خریدن در کانادا کار بدون استرسی است، یا خانه نخریده یا معنای استرس را نمیداند. حتی آنهایی که برای چندمین بار تجربه خرید خانه دارند هم، نگران خیلی چیزها هستند؛ آیا خانه مناسبی میخرم؟ آینده این خانه چگونه خواهد شد؟ دارم پول زیادی میدهم؟ نرخ بهره وام بالا نیست؟ قرارداد به درستی تنظیم شده است؟ اینها بخشی از سوالات مهمی است که همه ما در چنین شرایطی از خود میپرسیم. فکر نکنید این دغدغه فقط مال آدمهای عادی است. حتی سردبیر معتبرترین مجله مدیریت مالی کانادا یعنی MoneySense هم در هنگام خرید خانه نگران همینهاست. خوشبختانه او در نهایت توانست با آگاهی و چشمان باز، یک خانه خوب، با قیمت خوب و قراردادی مناسب بخرد. او تجربه شخصی خود را در برخورد با کارگزار املاک، کارگزار وام مسکن و همچنین وکیلش با ما مطرح میکند و به ما میگوید در رابطه کاری با این افراد باید حواسمان به همه چیز باشد.
دانکن هود – سردبیر MoneySense: من اخیراً تجربه خرید در بازار پریشاناحوال مسکن تورنتو را داشتهام. همانجا بود که به سرعت دریافتم خرید خانه در این بازار، کاری پرهزینه، گیجکننده و پراسترس است. من برای آنکه این فرایند را اندکی آسانتر کنم از سه متخصص دعوت به همکاری کردم تا به من کمک کنند: یک کارگزار املاک، یک کارگزار وام مسکن و یک وکیل. ابتدا تصور میکردم آنها قرار است به من کمک کنند اما در پایان کار فهمیدم آنهایی که فکر میکردم استخدام کردهام تا برای من کار کنند، پنهانی و یا ناخواسته برای کس دیگری کار میکردند. این مطلب درباره پنج درس بزرگی است که آرزو میکردم پیش از اقدام به خرید خانه میدانستم.
آدمها به پول وفادارترند
اولین درس آن است که اگر ندانید کارگزار املاک، کارگزار وام مسکن و وکیل شما دستمزد خود را از کجا میگیرند، درک نخواهید کرد که وفاداری آنها نسبت به چه کسی است. من به عنوان خریدار فکر میکردم کارگزار املاک تنها برای من کار میکند، اما معلوم شد که از فروشنده خانه نیز دستمزد میگیرد، به این شکل که در پنج درصد کمیسیون کارگزار فروشنده شریک بود. کارگزار وام مسکن نیز حقوق خود را نه از من که از مؤسسه مالیای میگرفت که به من وام میداد. فکر میکردم دستکم وکیلم برای من کار میکند اما این هم حقیقت نداشت. حالا برایتان میگویم چرا.
ببینید هر کسی از کجا پول درمیآورد
همه مشکل اینجاست که شما فکر میکنید این افراد فقط برای شما کار میکنند، در حالیکه اینطور نیست. من کارگزاری را به خدمت گرفتم تا معامله را با کمترین قیمت ممکن برای من تمام کند، اما تعارض در آنجا بود که هرچه قیمت فروش بالاتر میرفت دستمزد او هم بیشتر میشد.
مشابه با همین، کارگزار وام مسکن من نیز نه تنها دستمزد خود را از آن مؤسسه مالی دریافت میکرد که به من وام میداد بلکه هر قدر نرخ بهره وام را میتوانست بالاتر تعیین کند پول بیشتری میگرفت. این از دیدگاه من تعارض حیرتانگیزی از منافع است و تا زمانی که اوراق وام مسکن خود را امضا نکردم از آن اطلاع نیافتم.
شرایط را به نفع خود عوض کنید
به خاطر داشته باشید اگر معامله نهایی نشود و شما خرید را انجام ندهید، کارگزار شما یک پنی هم گیرش نخواهد آمد. بنابراین اگر احساس کردید خدمات مناسبی به شما ارائه نمیشود میتوانید مؤدبانه، اما با قاطعیت، به کارگزار خود بگویید در صورت بهبود نیافتن اوضاع رابطه کاری خود را با او قطع خواهید کرد. کارگزار تلاش خواهد کرد با وادار ساختن شما به امضای «قرارداد نمایندگی خریدار» از این کار جلوگیری کند. اما شما میتوانید پیش از امضای این قرارداد شرایط آن را محدود کنید. بیشتر کارگزارها نیز اگر مطمئن شوند قرار نیست معاملهای صورت گیرد و چیزی به دست بیاورند با لغو قرارداد موافقت خواهند کرد.
تا میتوانید درباره معاملهای که دارید میکنید اطلاعات جمعاوری کنید
شما در طول زندگی خود ممکن است حداکثر چند بار فرایند خرید و فروش را تجربه کنید، اما کارگزاران و وکلا هر روز مشغول این کار هستند. بنابراین اگر اهداف خود را درست سازماندهی نکرده باشید آنها از ریزهکاریهایی که نمیدانید، علیه شما استفاده خواهند کرد.
به یاد دارم هنگامی که نوبت خرید بیمه شد وکیلم شرکتی را پیشنهاد کرد که بیمه خود را از آنها بخرم اما من خودم شرکت بهتری پیدا کردم. بعدا فهمیدم شرکتی که وکیلم پیشنهاد کرده بود به او کمیسیون میداد اما شرکت دیگر نه.
آدمهای معقول و باتجربه را انتخاب کنید
کارگزارها برای پیدا کردن مشتریهای جدید بیشتر از هر چیز به توصیههای شخصی مشتریهای قبلی خود وابستهاند. بنابراین با وجود برخی تعارضهای ذاتی، کارگزارهای خوب باز هم تلاش میکنند رضایت شما را جلب کنند.
این را هم باید بگویم که کارگزار من مرا مجاب کرد در مسابقه پیشنهاد قیمت، پیشنهاد خود را ۴۰ هزار دلار کاهش دهم. کاملاً حق با او بود چون با پیشنهاد کمتر نیز توانستم خانه را بخرم. مطمئنم بدون راهنمایی کارشناسانه او ضرر زیادی میکردم. بعد از چند بار پیگری توانستم نرخ بهره خوبی نیز برای وام مسکن ۵ ساله ثابت خودم از کارگزار بگیرم. حتی وکلیم کار خود را درست انجام داد، گرچه در لحظه آخر دریافتم که او وکیل وامدهنده من نیز هست؛ چیزی که تا روز قطعی کردن قرارداد نمیدانستم. واقعیت این است که با وجود شفاف نبودن سیستم، اما بیشتر ما به خدمات حرفهای آنها نیاز داریم. بنابراین همه تلاش خود را بکنید که افراد معقول و باتجربهای را به خدمت بگیرید و با آنها برخوردی حرفهای داشته باشید. این نکته را همیشه به یاد داشته باشید: آنها دوستان شما نیستند؛ دستکم تا وقتی معامله به پایان نرسیده است.