هشدار روزنامهنگار برجسته: کانادا در برابر داعش مصون نیست
پل ولز، روزنامهنگار مشهور کانادا که سال پیش مناظره کاندیداهای نخست وزیری را برگزار کرد و ۱۳ سال سردبیر سیاسی هفتهنامه مکلینز بود در این یادداشت که به بهانه کشته شدن آرون درایور نوشته شده است، هشدار میدهد که کانادا در برابر داعش مصونیت ندارد.
پل ولز: کانادا در مقابل تهدید تروریسم مصون نیست. آیا هنوز کسی هست که فکر کند ما مصون نیستیم؟ ما پیش از این نیز مرگهایی را تجربه کردهایم: استوار «پاتریس وینسنت» در سال ۲۰۱۴ در پارکینگی در St.-Jean-sur-Richelieu استان کبک با خودرو زیر گرفته شد و سرجوخه «ناتان سیریلو» دو روز پس از آن در پست نگهبانی خود در اتاوا هدف گلوله قرار گرفت. هر دو نفر جان خود را از دست دادند. پس نابخردی است اگر تصور کنیم حملات بیشتری در راه نخواهد بود.
آرون درایور، که جلوی در خانه خواهرش در شهر Strathroy، در صندلی عقب یک تاکسی، هدف گلوله پلیس قرار گرفت و کشته شد، دست کم تا حد زیادی شبیه مرتکبان جنایتهای قبلی بود: او در اواخر زندگی کوتاه خود به اسلام گرویده بود و به نظر نمیرسد که دانشجوی سختکوشی بوده باشد. دیر در مسجد حاضر میشد و زود بیرون میرفت و علاقه آشکاری به کامیونیتی خود نشان نمیداد.
اما او از اسلام و به شکل فزایندهای از خود داعش، برداشت هولناکی کرده بود. ویدئویی که FBI را متوجه نقشه او کرد و به مرگ خونبار او منتهی شد یک بیعت رسمی، یا اعلام وفاداری به ابوبکر البغدادی رهبر داعش بود. این کاری است که از کسانی که در محل زندگی خود دست به کشتار میزنند انتظار میرود؛ امضایی جنایتکارانه بر حملات تروریستی، که داعش هواداران خود را به انجام آن ترغیب میکند.
در کلیپی صوتی از ابو محمد العدنانی، سخنگوی داعش، چنین میشنویم: «کوچکترین عملی که در سرزمینهای آنها انجام دهید برای ما بهتر و ماندگارتر از آن چیزی است که نزد ما انجام میدهید.» آشوب و وحشت اورلاندو، استانبول و نیس در پی این سخنان بر پا شد، فقط درایور در انجام نقشه خود سرعت عمل لازم را نداشت.
توقف عملیات نظامی بیتاثیر است
پدر او خلبان نیروی هوایی سلطنتی کاناداست و خلبانهای CF-18 را در Cold Lake در آلبرتا تعلیم داده است. برخی از این خلبانها در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ اهداف مرتبط با داعش را در عراق و سوریه بمباران میکردند. عصیان دوران جوانی در مقابل والدین به ندرت چنین کامل بوده است.
و با آنکه هرگز عاقلانه نیست که به حرفهای یک تروریست مرده اهمیت بیش از اندازهای بدهیم، درایور دست کم یک مسأله را برای ما روشن میکند: تصمیم جاستین ترودو برای توقف عملیات جنگندههای سیاف۱۸ همانطور که درایور را از اجرای تصمیم خود باز نداشت مانعی برای تروریستهای دیگر نیز نخواهد شد. درایور در ویدئوی خود میگوید: «چه یک بمب بر سر ما انداخته باشید و چه تنها یک گلوله شلیک کرده باشید، ما شما را مسئول میدانیم و به حساب شما خواهیم رسید.» مطمئناً این تهدیدی واقعی است.
وصلههای ناجور و استفاده از اسلام افراطی
پیوندهای خانواده درایور با ارتش او را تبدیل به نمونهای از آن چیزی میکند که اولیویه روی، محقق فرانسوی، «اسلامی شدن افراطگرایی» مینامد؛ به عقیده او در این گونه موارد، انسانهای بازنده و جنایتپیشه در تمام دنیا، دارند اسلام داعشی را دستاویزی برای جنایات خود قرار میدهند. نسلهای پیشین ممکن بود به خاطر موسیقی هویمتال یا بخاطر چارلی منسن دست به آدمکشی بزنند. پدربزرگهای آنها به منظور ایجاد آنارشی یا برای حقوق کارگران دست به اسلحه میبردند.
اما جنایتپیشگان نسلهای پیشین به این اندازه فراوان نبودند. داعش به شکلی غیرعادی در جذب نیروهای جدید توانمند عمل میکند و وفاداران به خود را به شیوهای نتیجهبخش به سوی کشتار سوق میدهد. هر کسی که تابستان امسال بیمناکانه در اروپا مسافرت کرده باشد این را به خوبی متوجه شده است. اما اگر ما به این نکته توجه نکنیم که بخش بسیار بزرگی از هواداران داعش، نه عالمان قرآن بلکه وصلههای ناجور جامعه هستند، در حقیقت به این گروه کمک کردهایم.
درایور به مدت دو سال تحت نظر پلیس بود، چندین مصاحبه با رسانهها انجام داد، بیعت خود را در فضای مجازی پست کرد، زمان زیادی به FBI داد تا بتواند پلیس کانادا را از موضوع آگاه سازد و بمبی را در صندلی عقب یک تاکسی منفجر ساخت که حتی به رانندهای که دو فوت آنطرفتر قرار داشت آسیب چندانی وارد نکرد. او مغز متفکری چالاک و توانمند نبود.
روز چهارشنبه شخصی در تلویزیون میگفت که ما «ابزارهای لازم» برای متوقف ساختن چنین تهدیداتی را نداریم. از یک لحاظ این استدلال باطلکننده خود است. درایور متوقف شد و نتوانست کار خود را به انجام برساند. من گمان میکنم که ما ابزارها را داریم. اما این اظهار نظر به کلی خالی از حقیقت نبود. ما کمبود ابزار داریم، اما به این دلیل که گاهی هیچ ابزاری برای مواجهه با چنین وضعیتهایی وجود ندارد. اورلاندو به خاطر بیکفایتی پلیس اتفاق نیفتاد. نیس به دلیل خرابکاری پلیس واقع نشد. این وقایع رخ میدهند چون در دورهای به سر میبریم که چنین اتفاقهایی میافتد و همهجا هم میافتد. حقیقتاً اتفاق بعدی ممکن است همینجا صورت پذیرد.
اکنون بحثهایی در اتاوا در خواهد گرفت که آیا سیاستهای دولت ترودو در مقابل پدیده تروریسم زیادی تند یا زیادی ملایم یا درست و بجا بوده است.
رونا آمبروز، رهبر موقت حزب محافظهکار، مینویسد: «متأسفانه دولت لیبرال در دوران انتخابات این وعده را داد که نیروهای پلیس را از ابزارهای اساسی خود برای تحقیقات و اعمال قانون محروم سازد.» او فهرست ابزارهایی که پلیس از آن محروم شده است را ارائه نکرد، به این دلیل که چیزی از پلیس گرفته نشده است؛ لیبرالها هیچ لایحهای برای تحقق برنامه غیرصریح خود در زمان انتخابات در جهت مقابله با لایحه C-51 محافظهکارها ارائه نکردهاند. میتوان تصور کرد که بعد از این نیز عجله بیشتری برای این کار نخواهند داشت.
آرون درایور زمانی به اسلام گروید و از علایق خود با خبرنگاران سخن گفت که یک محافظهکار نخست وزیر بود. تصمیم یک لیبرال برای توقف بمبارانهای جنگندههای کانادایی درایور را از کار خود باز نداشت. این آدمها در سیاست همانقدر باهوش هستند که در دیگر زمینهها. آنها کار خود را میکنند. پلیس معمولاً آنها را میگیرد؛ اما نه همیشه. شاید این روزها کمی «تقدیرگرایی» بتواند مفید باشد.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][/vc_column][/vc_row]