پدرام ناصح پدرام ناصح
اخبارتورنتوحوادث

همه چیز درباره‌ی آلک میناسیان؛ آیا مشکل او ناکامی‌های جنسی بوده است؟

آلک میناسیان تنها چند دقیقه پیش از حمله به مردم، در فیس‌بوک پیغام داده که قیام آغاز شده است

بهروز سامانی بهروز سامانی

حالا ۴۸ ساعت پس از آن دوشنبه سیاه در تورنتو، رازهای تازهای از آلک میناسیان که این جهنم را در شمال تورنتو ساخت آشکار شده است.

براساس اطلاعاتی که در این دو روز منتشر شده آلک میناسیان به جنبش ضد زن اینسل گرایش داشته است که اعضای آن به افراد موفق و پرکار جنسی معترض هستند.

اعضای این گروه معمولا افرادی هستند که خود در رابطه با جلب توجه و ارتباط جنسی با زنان ناکام هستند.

قهرمان اعضای این گروه الیوت راجر ۲۲ ساله است که در ۲۳ ماه می ۲۰۱۴ در کالیفرنیا با اتومبیل به مردم حمله کرد و پس از کشتن ۶ نفر و مجروح کردن ۱۴ نفر خود را هم کشت.

آلک میناسیان تنها چند دقیقه پیش از آنکه با ماشین به مردم حمله کند در فیسبوک پیغامی با همین مضمون پستی گذاشته بوده که میگوید قیام آغاز شده است.

اما میناسیان در دبیرستان چطور بوده است؟ گفتگویی داریم با سه همکلاسی او در دبیرستان که میگویند او از دخترها هراس داشته است.

آلک کجا و با چه کسانی زندگی میکرده است؟ گزارشی هم داریم در این باره و حرفهای یک همسایه که آنها را خانوادهای عجیب میداند.

او چرا هفت سال در سنکا بوده و آنجا چطور بوده؟ حرفهای دو تن از همکلاسیهای میناسیان که میگویند او حتی نمیدانسته فرمان ماشین چکار میکند؟

خبرنگار آتش گزارشی دارد درباره آنچه تاکنون از آلک میناسیان آشکار شده است.

کاراگاه گراهام گیبسون از پلیس تورنتو گفته است که میناسیان تنها «چند دقیقه پیش» از آنکه با خودروی ون، تاخت و تاز هولناک خود را در امتداد پیادهروهای یکی از معروفترین خیابانهای کانادا آغاز کند و عابران پیاده را عمدا زیر بگیرد، «پیام اسرارآمیز»ی در فیسبوک منتشر ساخته بود.

پیام این است: قیام آغاز شد

پیام این است: «سرباز وظیفه میناسیان کد ۰۰۰۱۰ ، لطفا درخواست دارد با گروهبان 4chan صحبت کند. قیام «اینسل» از هم اکنون آغاز شد! ما همهی «چاد»ها و «استیسی»ها را به زیر خواهیم کشید! درود بر سرورمان الیوت راجر

چادها در زبان گرایش اینسل مردان موفق و پرکار جنسی و استیسیها زنان پرکار جنسی هستند. الیوت راجر هم عضو دیگری از همین جنبش بود که پس از عملیات خود در سال ۲۰۱۴ قهرمان این گروه شده است.

رمزگشایی از این پیام چنین به ذهن متبادر میسازد که سرخوردگی ناشی از ناتوانی در جذب جنس مخالف، جرقهی این سفر مرگبار را زده است. آنچه بر اهمیت بالقوهی این پیام میافزاید، آن است که بیشتر قربانیان برخورد با ون، زن هستند.

میناسیان با برادر و پدر و مادرش زندگی میکرد

میناسیان در ۲۵ سالگی، با والدین و برادرش در خانهی ویلایی دو طبقهای در حومهی ریچموندهیل، درست در شمال تورنتو، زندگی میکرد. از جمله اطلاعاتی که از او داریم میتوان به اینها اشاره کرد که تلاش ناموفقی برای پیوستن به ارتش داشته، اما در همان دورهی آموزشهای مقدماتی آن را رها کرده است؛ در دبیرستان، در کلاسهای مخصوص دانشآموزان با نیازمندیهای ویژه شرکت میکرده، رفتارهای اجتماعی ناپختهای داشته و حرکاتی مثل گربه از خود نشان میداده است؛ مدتی طولانی در کالج درس خوانده است؛ خورهی کامپیوتر و توسعهدهندهی نرمافزارهای موبایل است؛ طرفدار پر و پا قرص بازیهای ویدئویی است؛ و خودش را از «اینسل»‌ها میداند.

با وجود زبان خشونتآمیز بعضی از «اینسل»ها در فضای آنلاین، آنهایی که میناسیان را میشناسند، او را شخصیتی خشن نمیدانند. غیر عادی، مشکلدار، دستوپا چلفتی، عجیبوغریب و کودکوار، بله. اما خشن، نه.

رفتارهای گربهای و هراس از دختران در دبیرستان

میناسیان هنگام تحصیل در دبیرستان تورنلی در تورن‌هیل انتاریو، نزدیک محل سکونتشان، به داشتن رفتارهای غیرمتعارف شناخته میشد.

الکساندر الکساندرویچ در یک پست فیسبوکی دربارهی همکلاسی سابقش، چنین مینویسد: «من چند کلاس با او داشتم. آن موقع، ثبات روانی نداشت. بعضیوقتها مثل گربه میومیو میکرد یا سعی میکرد بقیهی بچهها را گاز بگیرد؛ داستان غمانگیز و گیجکنندهای است

او اضافه میکند که میناسیان در مدرسه، «هیچوقت خشونت عمدی از خود بروز نداد

رضا فاخته میگوید دو سال در تورنلی با میناسیان کلاسهای مشترک داشت. او میناسیان را دانشآموزی با نیازهای خاص توصیف میکند که به ندرت با کسی معاشرت میکرد و در ظاهر هیچ دوستی نداشت.

فاخته در پستی در فیسبوک مینویسد:‌ «هیچوقت نشنیدم که به جز میومیو کردن به مردم، حرفی بزند. حرکاتش به طور کلی نامتعادل و عجیب بود. از هر نظر مثل گربهها رفتار میکرد

فاخته میگوید از شنیدن نام میناسیان به عنوان مظنون چنین حملهای، بهتزده شده است.

او میگوید: «آدمی که من از دبیرستان به یاد دارم، مسلما توان رانندگی نداشت

آری بلاف، یکی دیگر از همکلاسیهای سابق میناسیان، میگوید او «آدمی غیرعادی»‌ بود.

«او چند تیک مختلف داشت و بعضی وقتها بالای تیشرتاش را میگرفت و روی آن آب دهان میریخت. در راهروها صدای گربه در میآورد و میگفت «من از دخترها میترسممثل یک مانترا مدام این حرف را تکرار میکردبلاف میگوید با آنکه میناسیان دیدگاههای ایدئولوژیک سفت و سختی نداشت، یا زنها را آزار نمیداد، آدمی منزوی بود و بقیه پشت سرش او را مسخره میکردند.

پدر و مادر خانه را سال ۱۹۹۸ خریدهاند

اسناد دولت استانی نشان میدهد که خانهی محل زندگی او، که اکنون تحت حفاظت پلیس قرار دارد، متعلق به واهه و سونا میناسیان است. آنها این ملک را در ۱۹۹۸ به قیمت ۳۳۰,۰۰۰ دلار خریدهاند.

آیا آلک اوتیسم داشته است؟

در گزارشی که سال ۲۰۰۹ در ریچموندهیل لیبرال به چاپ رسیده است، زنی به نام سونا میناسیان از برنامهای محلی برای کودکان با نیازمندیهای خاص، تجلیل کرده است. در گزارش آمده است که پسر این زن، که نام او ذکر نشده، «به نوعی از اوتیسم، با عنوان سندرم آسپرگر، مبتلاستاو از این برنامه، که Helpmate (یاور) نام داشت، استفاده میکرد تا در محیطهای اداری، تجربه کسب نماید.

میناسیان پس از اتمام دورهی دبیرستان، در سال ۲۰۱۱ در کالج سنکای تورنتو ثبت نام کرد.

یکی از کارکنان کالج سنکا که در آن هنگام چند برخورد با میناسیان داشته است، میگوید که به نظر میرسید در تعاملات اجتماعی با مشکل مواجه است.

این کارمند که نخواست نامش ذکر شود، میگوید: «او تا حدودی میتوانست مکالمهای عادی داشته باشد، اما میشد گفت که این کار جزء نقاط قوت او نبود

میناسیان برنامهنویس

میناسیان ظاهرا برنامهنویس قابلی هم بوده است. کسی با این اسم در گوگلپلی، نرمافزار پارکینگ آنلاینی را برای تورنتو ثبت کرده است.

همسایهها میگویند این خانواده را زیاد نمیشناسند، اما آنها را بیرون خانه میدیدند.

خانواده عجیبی هستند؛ یک همسایه

الهه جمال، که در همان نزدیکی زندگی میکند، میگوید به نظر میرسید که والدین این خانواده ناچار بودند مدام مراقب میناسیان و برادرش باشند؛ به آنها اجازهی رفت و آمد آزادانه نمیدادند و حتی گاهی از پشت، پیراهن برادرش را میگرفتند.

او میگوید: «عادی نبودند. زن و شوهر مسنی بودند که طوری از پسرهایشان مراقبت میکردند که انگار بچهاند

دانشجوی ناموفق از نظر اجتماعی

یکی از همکلاسی او که در سال ۲۰۱۵ با او در یک پروژه مشترک کار میکرد، آقای میناسیان را فردی با ناتوانی اجتماعی و ذهنی توصیف میکند که در آن زمان صحبت با مردم برایش دشوار بوده و از این نظر تحت فشار بوده است. او تیکهای فیزیکی ثابتی داشت که مدام دستهایش را تکان میداد و یا به سرش ضربه می‌زد.

این همکلاسی که نمیخواست نامش فاش شود با ناباوری اظهار داشت که میناسیان حتی قادر به اجاره کردن و رانندگی با اتومبیل نبوده است. او گفت، وقتی میناسیان را میشناخته، او توان رانندگی نداشته و حتی نمیدانسته که فرمان ماشین چطور کار میکند.

این صدای میناسیان است

این همکلاسی سابق گفته که اصلا فکر نمیکند این حمله دارای انگیزه سیاسی باشد. او گفت شاید همکلاسی سابق او زمانی که در معرض خطر یک تصادف قرار گرفته، بیش از حد واکنش نشان داده و دستپاچه شده بوده است. او با اشاره به ویدئویی که میناسیان در آن از یک پلیس میخواهد تا به او شلیک کند، گفت که این صدای آقای میناسیان است. من آن را خوب میشناسم.

یکی دیگر از دانش آموزان سنکا هم میگوید که میناسیان هفته پیش از این کالج فارغالتحصیل شدهاست. وی میگوید که تحصیل میناسیان هفت سال به درازا کشید، چون او پروژههای نرمافزاریاش را انجام نمیداده است.

او که نمیخواهد در جامعه بهعنوان کسی که با یک متهم به قتل همکار شناخته شود، گفته که گمان نمیکند میناسیان پس از فارغالتحصیلی در جایی مشغول به کار شده باشد.

این دانشجو گفت که هرگز هیچ نشانهای از افراطگرایی یا درخواست اطلاعرسانی مذهبی یا ایدئولوژیک از میناسیان مشاهده نکرده است: «او فقط یک مرد جوان و بیدست و پا بود که کارش با کامپیوترها عالی بود

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟