چگونه یک وام ۳۸ هزار دلاری را یکساله پرداخت کردیم
یک اتفاق باعث شد این زوج کانادایی به خود بیایند و ببینند زیر بار قرض و وام قرار دارند و باید برای بدهیهای خود فکری بکنند. آنها راههای مختلفی را امتحان کردند و کم کم توانستند با یک صرفهجویی حسابشده، یک بدهی چهار ساله را در عرض یک سال پرداخت کنند و با کمی پسانداز، به زندگی عادی بازگردند. با این زوج آشنا میشویم و میبینیم که چگونه توانستند این کار را انجام دهند.
سال ۲۰۱۱ بود. تازه مدرک بازاریابیام را از دانشگاه Dalhousie گرفته بودم. روزی را به یاد میآورم که داشتم با اتومبیل از هالیفکس به خانهمان در برانزویک میرفتم که ناگهان همه چیز پیش چشمم تیره و تار شد؛ تصادف کردم و ماشینم له و لورده شد. وقتی در بیمارستان یک شهر دورافتاده روی تخت نشسته بودم و هیچ پولی (حتی برای اجاره یک اتاق) نداشتم، بیش از همیشه با این واقعیت روبرو شدم؛ من بدهکار بودم.
قول دادم بدهیها را پس دهم
آن تصادف کمک کرد بفهمم به عنوان یک دانشجو در دوران فرجه وام، از مقدار بدهی خود آگاه نیستم و حتی حساب بانکی برای مواقع اضطراری هم ندارم. وقتی در اتاق بخش اورژانس بیمارستان نشسته بودم، با خودم عهد بستم در اولین فرصت ممکن تمام بدهیهایم را پس بدهم و دیگر هرگز بیپول نشوم.
چند هفته بعد وقتی بالاخره توانستم به خانه برگردم، اولین کار این بود که همه بدهیهایم را حساب کنم. من دقیقا ۳۷,۹۸۷ دلار بدهکار بودم؛ شما بگویید ۳۸ هزار دلار. راستش عدد را که دیدم واقعا نفسم بند آمد.
از مراکز آموزشی درخواست کنید
بلافاصله برای بازپرداخت وام دانشجویی عقب افتادهام دنبال کمک گشتم. فهمیدم نیوبرانزویک یکی از معدود استانهایی است که تخفیف دانشجویی میدهد. این طرح مزایای تکمیل بههنگام (Timely Completion Benefits) نام دارد و هدف آن کاستن از بار بدهی وامها بر دوش فارغالتحصیلان جدید است.
معیار واجد شرایط بودن این طرح این بود که هم خودم اهل نیوبرانزویک باشم و هم وامم را در این استان گرفته باشم. همچنین باید به موقع درسم را تمام کرده باشم؛ که برای من به معنای اتمام دانشگاه در چهار سال یا کمتر بود. با این تخفیف توانستم بیشتر از ۱۰ هزار دلار از بدهی خود را کم کنم.
شهر ارزانتری پیدا کنید
با عزم جزمی که برای بازپرداخت ۲۶,۰۰۰ دلار بقیه بدهیام داشتم، با دوستپسرم راب (همسر فعلیام) تصمیم گرفتیم هالیفکس را ترک و زندگی جدیدی را در شهر کوچک Petitcodiac در نیوبرانزویک آغاز کنیم.
راستش را بخواهید، هزینههای زندگی در هالیفکس بالا بود. این جابجایی، بلافاصله روی بودجه ما تاثیر گذاشت. برای مثال در هالیفکس برای یک آپارتمان یکخوابه ۱۰۰۰ دلار در ماه اجاره میدادیم اما در Petitcodiac توانستیم یک کلبه کوچک ۴۰۰ فوت مربعی به قیمت ۳۵۰ دلار اجاره کنیم.
هزینههای رفت و آمدمان هم با فولکسواگن گلف چهار سال کار کردهای که داشتیم به ۲۰۰ دلار در ماه کاهش پیدا کرد. به این ترتیب صورتحسابهای ماهانهمان کاملاً قابل مدیریت شد.
در مورد کار، من در شرکت کوچکی در شهر به عنوان مدیر بازاریابی با حقوق سالانه ۳۸ هزار دلار استخدام شدم و راب هم بیزینس خود را در زمینه محوطهسازی راه انداخت. کار او حدود ۱۲ هزار دلار در سال درآمد داشت.
به مرور بازپرداخت بیشتری داشته باشید
در چهار سالی که ما در Petitcodiac زندگی کردیم به صرفهجویی کردن ادامه دادیم و بازپرداخت هفتگی بدهیها را هم افزایش دادیم. در ابتدا هفتهای ۵۰ دلار میپرداختیم اما اول آن را به ۷۰ دلار در هفته و بعد ظرف چند ماه به ۹۰ دلار رساندیم. برای صرفهجویی بیشتر، من دیگر به کلاسهای یوگا نرفتم و موهایم را کوتاه نکردم. حتی شرابمان را خودمان درست میکردیم.
ما به این هم اکتفا نکردیم. من برای بیشتر کردن درآمد هفتگیام شروع کردم به نوشتن مقاله برای چند وبسایت مختلف؛ نوشتههای کوتاهی درباره آنکه چطور میتوان کمد لباس مینیمالیستی داشت و یا اینکه چگونه میتوان در کریسمس پول زیادی خرج نکرد و مانند اینها. بعد شروع کردم به نوشتن درباره کارتهای اعتباری. این کار سود بیشتری داشت و هفت هزار دلار در سال به درآمدهای ما اضافه کرد.
یک سال به جای چهار سال
با انجام همه این کارها من و راب توانستیم، به جای چهار سالی که اول پیشبینی کرده بودیم، ظرف ۲۴ ماه همه بدهیها را پس بدهیم. بعد از صاف کردن بدهیها، یک حساب پسانداز برای مواقع اضطراری باز کردیم. ظرف دو سال ۱۰ هزار دلار در حساب اضطراری خود پسانداز کردیم. ضمن اینکه ما هفت هزار دلار هم در یک حساب بازنشستگی گذاشته بودیم. پس از آن بود که احساس کردیم دلمان برای زندگی در یک شهر بزرگتر تنگ شده و تصمیم گرفتیم به هالیفکس برگردیم. قبل از ترک Petitcodiac مبلغ ۵,۶۰۰ دلار هم برای اجاره ماه اول و آخر و ودیعه آپارتمان جدید کنار گذاشتیم.
وقتی روزهای شیرین فرا میرسند
این روزها من در آپارتمانمان در هالیفکس دورکاری میکنم و درآمد سالانهام ۴۶ هزار دلار است. راب هم به عنوان تکنیسین انبار ۴۰ هزار دلار در سال درآمد دارد. ما عاشق دویدن و دوچرخهسواری هستیم و با سگمان وقت میگذرانیم. کار در خانه و اجبار نداشتن برای رفت و آمد به محل کار واقعاً خوب است. با توجه به تجربه خودم، به همه کسانی که بدهی دانشجویی دارند توصیه میکنم برای تخفیف در وامشان درخواست بدهند. این کار وقتی به نتیجه میرسد، واقعا دستاورد بزرگی به دنبال دارد.
بعد تصمیم بگیرید که هزینههای زندگیتان را پایین بیاورید و از پولی که به این ترتیب برایتان میماند برای بازپرداخت سریعتر وامتان استفاده کنید.
برای آنکه انگیزه بیشتری پیدا کنید حساب کنید که دقیقاً چه روزی همه بدهیهایتان صاف میشود و از آن برای ادامه دادن به بقیه راه و رسیدن به هدفی که دارید کمک بگیرید. البته اگر شما و شریک زندگیتان در این راه در کنار هم باشید همه چیز آسانتر خواهد بود. با کمک یکدیگر حتی بازپرداخت وام هم راحتتر از حالت عادی است.