کبک در شوک؛ دختر بچه ۷ ساله بر اثر شکنجههای پدر و نامادری درگذشت
مرگ دختر بچه ۷ سالهای که توسط پدر و مادر خواندهاش در استان کبک تا سر حد مرگ آزار و شکنجه دیده بود، یک بار دیگر قوانین و مقررات کانادا را برای حمایت از کودکان به چالش کشیده است.
نامادری سال گذشته به خاطر بدرفتاری و اذیت و آزار همین کودک در دادگاه محکوم شده بود و مادر بزرگ بچه میگوید از سال ۲۰۱۵ با چنگ و دندان برای گرفتن سرپرستی بچه جنگیدند و به نتیجه نرسیدند.
پلیس زمانی دختر بچه را پیدا کرد که او با دستهایی که از پشت بسته شده و خودش هم از هوش رفته بود داخل اتاق یافتند.
پلیس اسامی را اعلام نمیکند.
خبرنگار آتش از این حادثه گزارش میدهد که البته حاوی نکات و صحنههایی تلخ است.
بعد از ظهر دوشنبه – شهر Granby در غرب مونترال
نیروهای پلیس با دریافت گزارشی دربارهای اینکه جان دختر بچه ۷ سالهای در معرض خطر است به سمت خانه او در خیابان Lindor حرکت کردند. آنها در خانه، دختر بچه را در وضعیتی بحرانی یافتند که ساعتها با دستان از پشت بسته شده داخل یک اتاق حبس شده بود. دختر بچه که تقریبا از هوش رفته بود، به بیمارستان انتقال یافت و پدر و مادر خوانده کودک بازداشت شدند.
دختر تا یک شبانه روز در بیمارستان با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم کرد و در نهایت پس از ۲۴ ساعت جان خود را از دست داد.
نامادری ۳۵ ساله و پدر ۳۰ ساله این کودک هر دو در بازداشت هستند و روز سهشنبه در دادگاه تفهیم اتهام شدند.
حالا همه وارد ماجرا شدهاند. Lionel Carmant وزیر سلامت جوانان کبک میگوید از این اتفاق و شرایطی که منجر به مرگ این کودک خردسال شده به شدت ناراحت و آزرده شده است. او گفته تحقیق در باره این ماجرا یک طرف قضیه است، اما طرف دیگر آن است که باید فکری کرد تا اتفاقی از این دست تکرار نشود.
آزار دختربچه سابقه داشته است
آنچه مساله را در افکار عمومی پیچیدهتر کرده این است که نامادری این کودک در سال ۲۰۱۸ به دلیل آزار و بدرفتاری با همین دختر بچه در دادگاه محکوم شده بود. پلیس حالا با این پرسش بزرگ روبروست که اگر آنها از این مساله باخبر بودهاند، پس چه کاری برای حمایت از این دختر بچه به عمل آورده بودند. پلیس میگوید مشغول تحقیق در همین باره است.
مقامات سیستم پزشکی کبک هم میگویند هیاتی مشغول تحقیق در این باره است. یک تیم روانپزشکی و روانشناسی در تماس با مدرسهای که پیشتر دختر بچه در آن درس میخوانده و خانواده او در تلاش هستند مساله را ریشهیابی کنند.
مادر بزرگ داغدار: کسی توجه نکرد
چالش دیگری که با مرگ این دختر بچه در برابر قانونگذاران قرار گرفته این است که مادر بزرگ او میگوید: «ما از سال ۲۰۱۵ با چنگ و دندان در دادگاه و DPJ که وظیفه حمایت از کودکان و نوجوانان را برعهده دارد جنگیدیم که سرپرستی بچه را بگیریم. ما بارها به آنها گفتیم که او وضعیت درستی ندارد و پدر و نامادری او آدمهای خطرناکی هستند، اما آنها توجه نکردند.»
مادر بزرگ میگوید که در آن زمان مسئولان DPJ استدلال کرده بودند دختر بچه با استرسهای زیادی روبروست و تغییر سرپرستی میتواند به استرسهای او بیفزاید.
مادر بزرگ داغدار میگوید: «این اتفاق نمیتواند تکرار شود، هرگز نباید تکرار شود.»
اعضای دیگر این خانواده از جمله عموی دختر، در گفتگو با پلیس گفتهاند که خبر داشتند پدر این دختر میتواند خطرناک باشد و به همین دلیل نگران جان او بودهاند. در گذشته تعدادی از اعضای فامیل دختربچه سعی کرده بودند تا او را از خانه خارج کنند و نجاتش بدهند، ولی موفق نشدند.
پس زنگها برای چه کسی به صدا درآمد
رسانههای کانادا مینویسند که همه شواهد نشان از آن داشت که این مساله قابل پیشگیری بود، شاید اگر همان روز که پدر اجازه نداده بود که کودک دیگر به مدرسه برود. آیا با توجه به سابقه خشونت و محکومیت نامادری، مسئولان مدرسه غیبت طولانی دختر بچه از مدرسه را گزارش کرده بودند؟ هنوز ما پاسخی برای این پرسش نداریم.
ما هنوز جزئیات بیشتری در باره این خانواده نمیدانیم. ظاهرا فرزندان بیشتری در این خانه زندگی میکردهاند، چون پلیس هرگونه ارتباط پدر و نامادری را با سایر فرزندان ممنوع کردهاند.
پلیس میگوید که دختر بچه شب پیش از مرگش سعی کرده بود تا از طریق دیوار اتاقش همسایهها را از وضعیت خود باخبر کند، او برای این کار به دیوار میکوبیده است.
حالا بعد از این اتفاق ناگوار و مرگ این دختربچه بیگناه، پلیس به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که چرا با همه این شواهد، برای نجات دختربچه قبل از این که از دنیا برود، کسی اقدامی نکرده است. از همین رو، یک گروه تحقیق برای جمعآوری اطلاعات بیشتر به مدرسه قبلی دختربچه اعزام شده است.
آقای Francois Legault، نخست وزیر کبک، بعد از این حادثه اعلام کرده است که دولت و پلیس تمام سعی خودش را خواهد کرد تا دیگر چنین اتفاقاتی رخ ندهد و از طرف دیگر تصمیم دارد سیستم مراقبت از نوجوانان کبک را نیز مورد بازبینی قرار دهد.
این روزها همسایهها پشت در خانه دختر بچه جمع میشوند، به یادش عروسک و اسباببازی آنجا میگذارند و یادش را گرامی میدارند ولی با این پرسش هم روبرو هستند، آیا چنین اتفاقی میتواند آخرین بار آن باشد؟