گزارش رییس بخش جراحی بیمارستان از عملیات پزشکی در دوشنبه سیاه تورنتو
رییس بخش جراحی بیمارستان سانیبروک از دوشنبه سیاهی میگوید که آلک میناسیان در تورنتو با خوردو به پیادهرو رفت
دوشنبهای که آلک میناسیان تصمیم گرفت تا با ون سفیدی که اجاره کرده بود به پیاده رو حمله کند و مردم را زیر بگیرد اگرچه سیاه بود ولی کنار آن نمایشی بود از عشق و عاطفه و مسئولیت در میان مردمی که آنجا بودند و افرادی که در رشتههای گوناگون خدمترسانی میکردند.
حادثه در مجموع ۱۰ کشته و ۱۶ زخمی به جا گذاشت که بیشتر مجروحان به بیمارستان سانیبروک انتقال یافتند.
دکتر Avery Nathens رییس بخش جراحی بیمارستان سانیبروک که آن روز عملیات بیمارستان را مدیریت کرده در گفتوگو با تورنتو لایف از آن روز میگوید.
این شماره آتش خانواده را از اینجا دانلود کنید
من در دفتر کارم بودم که کد نارنجی، که نشاندهندهی حادثهای با تلفات گسترده است، را زدند. ما برای چنین سناریویی از سال گذشته تمرین کرده بودیم و آخرین تمرین بزرگ ما هم در ماه اکتبر بود.
روپوش پزشکیام را پوشیدم و مستقیما به سمت بخش تروما رفتم. به محض اینکه به آنجا رسیدم، اتفاقات زیادی داشت به صورت موازی روی میداد.
من به تمام کارکنان پیغام دادم تا بدانم چه کسی در دسترس است و چه کسانی میتوانند برای کمک به اورژانس مراجعه کنند.
در آن لحظه بیمارستان در ظرفیت 111 درصد بود، بنابراین با بیمارستانهای اطراف نیز تماس گرفتیم تا آنها برخی از بیماران را پذیرش کنند و ما انتقال تمام بیماران تازه به بیمارستان خود را متوقف کنیم.
کیفیت نباید فدای سرعت میشد
در همان دقایق اولیه، همه تلاش من این بود که مطمئن شوم بخش تروما به اندازه کافی نیرو دارد. شرایط دشواری بود، چون دقیقا نمیدانستیم چند نفر زخمی شدهاند.
در همان زمان، اتاقهای عمل را به حالت آمادهباش درآوردم.
ما تقریبا طی ۱۵ دقیقهی بعد از کد نارنجی ۵ بیمار را پذیرش کردیم.
من باید مطمئن میشدم که هر بیمار همان کیفیت توجه و مراقبتی را دریافت میکند که در یک روز معمولی دریافت میکند. این بدان معناست که رییس گروه تروما، متخصص بیهوشی، پرستاران، جراح عمومی، جراح ارتوپد و یک رزیدنت برای هر بیمار در دسترس باشد. خوشبختانه، این امکان پذیر بود.
پس از آن، باید بیمارانی که نیاز به جراحی فوری داشتند را شناسایی و اولویتبندی میکردیم. فرصت برای گرفتن سیتیاسکن از بیماران اورژانسی نبود، بنابراین مجبور بودیم به تجربیاتمان اعتماد کنیم و تنها چند آزمایش ساده کنار تخت بیمار انجام دهیم. روی هم رفته ما ۱۰ بیمار را پذیرش کردیم. دو نفر بدون علائم حیاتی به بیمارستان رسیدند. در مورد دیگران هم، شش نفر وضعیت بحرانی و دو نفر وضعیت جدی داشتند.
ما بهاندازه آمریکاییها مانورها را جدی نمیگیریم
صادقانه بگویم، اکثر بیمارستانها در کانادا تمایلی به انجام مانورهایی شبیه آنچه که در بیمارستانهای آمریکایی انجام میشود، ندارند. من در کالج جراحان آمریکا در شیکاگو نیز کار میکنم و مدیر پزشکی کیفیت برنامههای تروما هستم.
به دلیل خشونتهای مسلحانهای که در جنوب مرز روی میدهد، تمرکز زیادی بر آمادگی پیش از فاجعه وجود دارد.
من پیشتر در سخنرانیهای تعدادی از پزشکهای تیم سانآنتونیو شرکت کرده بودم که در پذیرش و مداوای مجروحان ماجرای تیراندازی کلوپ شبانه Pulse در اورلاندو فعالیت داشتند.
خیلی واضح بود که مانورهای آنها نتیجه داده و توانایی آنها برای پاسخگویی به چنین مواردی را افزایش داده بود.
بههر حال در آن روز اورژانس مصدومان را برای ما آورد و ما هم بهبهترین نحو به آنها خدمات دادیم.
در آن زمان، جراحان از سراسر شهر با من تماس میگرفتند و میپرسیدند «چگونه میتوانم کمک کنم؟»
تعدادی هم از مراکز ترومای دیگر در سراسر جهان که پیش از این چنین شرایط مشابهی را تجربه کرده بودند تماس گرفته بودند و میخواستند به ما کمک کنند.
این حس خیلی خوبی است که بدانی عضوی از یک جامعهی بسیار بزرگتر هستی که مثل تو فکر میکنند و در چنین مواقعی کمک خود را از تو دریغ نمیکنند.