پدرام ناصح پدرام ناصح
اقتصاد زندگیخریدزندگی در کانادامسکن

یک روایت دست اول از زوجی که عجله داشتند تا کاندوشان را بفروشند

داشتن یک پنجره در اتاق خواب، در این بازار داغ کاندو در تورنتو معجزه می‌کند

بهروز سامانی بهروز سامانی

درست بعد از اینکه کریستوفر، کارگزار املاک و مستغلات، یک کاندو را برای فروش در خیابان کویین غربی در وب‌سایت لیست کرد، تلفن او شروع کرد به زنگ زدن. روز اول ۴۲ نفر تماس گرفتند و کریستوفر ۱۱ نفر آنها را انتخاب کرد.

کاندوی یک خوابه با مساحت ۵۳۰ فوت مربع با قیمت ۴۳۹ هزار دلار لیست شده بود، ولی در کمتر از ۲۴ ساعت، به قیمت ۴۷۵ هزار دلار یعنی ۳۶ هزار دلار بالاتر از قیمت پیشنهادی فروخته شد؟ اما چه ویژگی‌هایی در این کاندو بود که این همه طرفدار پیدا کرده بود؟

کریستوفر می‌گوید: محل کاندو، قیمت پیشنهادی و یک خوابه بودن آن.

کریستوفر توضیح می‌دهد که در شرح این کاندو به وجود پنجره‌ای در اتاق خواب اشاره شده بود. او شوخی نمی‌کند. شاید در وهله اول بودن یک پنجره در اتاق خواب به نظر خیلی عادی و پیش‌پا افتاده بیاید، اما این برای کسانی که می‌خواهند در دان‌تاون تورنتو کاندویی با قیمت زیر ۵۰۰ هزار دلار بخرند، خیلی اهمیت دارد.

کریستوفر معتقد است که کمبود عرضه در بازار کاندو و همزمان افزایش تقاضا، باعث شده تا قیمت‌ها افزایش بیابد. او می‌گوید «واقعا شگفت‌آور است، شما در دان‌تاون کاندو زیر ۵۰۰ هزار دلار غیرممکن است پیدا کنید.»

الان قیمت هر فوت مربع برای یک کاندوی با کیفیت نزدیک به ۱۰۰۰ دلار است.

شماره ۱۴۵ هفته‌نامه آتش را از اینجا دانلود کنید

Atash Weekly 145 - For Web Page 5

بسیاری از خریداران که برای نخستین بار وارد بازار مسکن می‌شوند به سراغ خرید کاندو می‌روند، چون بودجه لازم برای خریدن خانه ندارند. اما در همین حال، بسیاری از سال‌مندان و بازنشسته‌ها خانه‌های بزرگتر خود را با کاندو، در محله‌هایی که نزدیک به مرکز شهر باشد مبادله می کنند.

حتی ۶۵۰ هزار دلار هم برای دان‌تاون کافی نیست

کریستوفر مشتریانی دارد که برای اولین بار می‌خواهند در تورنتو مسکن بخرند و بودجه‌شان حدود ۵۵۰ هزار تا ۶۵۰ هزار دلار است. او می‌گوید که آنها با چنین بودجه‌ای به‌سختی بتوانند ملکی را در دان‌تاون و یا حتی میدتاون بخرند.

یکی از خریداران می‌گوید به محض اینکه کاندویی لیست می‌شود و او کلیک می‌کند تا خانه را برای بازدید فردا رزرو کند، پیامی دریافت می‌کند که خانه فروخته شده است. از هر چهار یا شش کاندویی که برای فروش لیست می‌شود، دو تا از آنها قبل از اینکه در سایت قرار بگیرد، به فروش می‌روند.

قیمت کاندو در منطقه یانگ و اگلینتون در حال حاضر از ۸۵۰ دلار به حدود ۱۰۰۰ دلار در هر فوت مربع افزایش یافته است.

خانه‌هایی که فروشی هستند ولی لیست نمی‌شوند

همچنین گفته می‌شود که خانه‌ها نیز اگر با قیمت بالایی وارد بازار شوند برای مدتی طولانی در بازار باقی می‌مانند، چون حالا خریداران برای پرداخت‌های بالا محافظه‌کار و محتاط هستند.

«هنوز فروشندگانی وجود دارند که خانه‌های خود را برای فروش لیست نکرده‌اند.»

داستان زوجی که در گرانی کاندوشان را خریده بودند

کریستوفر از یک زوج صحبت می‌کند که در سال ۲۰۱۷ موفق شده بودند بقیه خریداران رقیب را شکست دهند و کاندوی دو خوابه‌ای با دن را به قیمت یک میلیون و صد هزار دلار بخرند. اما یک سال بعد برنامه آنها تغییر کرد و تصمیم گرفتند به استرالیا بروند. این زوج جوان برای اینکه بتوانند هزینه‌های نوسازی، کمیسیون ایجنت و پنالتی تسویه وام مسکن را جبران کنند باید کاندو را به قیمت یک میلیون و ۳۵۰ هزار دلار می‌فروختند.

کریستوفر می‌گوید من تعداد زیادی کاندوهای مشابه را به آنها نشان دادم و پیشنهاد کردم تا قیمت آن را یک میلیون و ۲۵۰ هزار دلار بگذارند. «تازه من همین قیمت را هم خیلی خوش‌بینانه می‌دانستم، به‌ویژه اینکه وقتی عجله داری شرایط سخت‌تر هم می‌شود».

شروع با یک میلیون و ۲۸۸ هزار دلار

زوج جوان با پیشنهاد ایجنت کنار آمدند و کریستوفر کاندوی آنها را با قیمت یک میلیون و ۲۸۸ هزار دلار لیست کرد. قرار شد این قیمت تا پایان جولای بماند و اگر فروش نرفت، قیمت را پایین بیاورند. خریداران وقتی می‌بینند ملکی برای مدتی طولانی در لیست باقی مانده است این طور تفسیر می‌کنند که قیمت تعیین‌شده برای آن واقعی نیست و بالاتر از قیمت واقعی تعیین شده است.

روز جمعه کاندو در TREB لیست شد و شنبه شب کریستوفر یک پیشنهاد قیمت یک میلیون و ۲۳۰ هزار دلاری را به صورت مکتوب دریافت کرد. یکشنبه صبح کریستوفر پیامی برای ایجنت‌هایی که ممکن بود مشتری برای این کاندو داشته باشند فرستاد و آنها را از دریافت پیشنهاد مطلع کرد.

در همین حال یکی از دو شریک کاندو در حال مسافرت به خارج از کشور بود. کریستوفر ساعت ۳ بعد از ظهر را برای آخرین فرصت دریافت پیشنهادها تعیین کرد. «این درست همان زمانی بود که مشتری من در برزیل فرود می‌آمد.»

خریدار دیگری هم پیدا شد که قیمت را بالاتر برد. کریستوفر تمام یکشنبه با فروشندگان در تماس بود و آنها را درجریان می‌گذاشت، یکی در تورنتو و دیگری در برزیل.

همه چیز شفاهی

او می‌گوید همه این مذاکرات شفاهی بود، چون اگر پیشنهاد امضا می‌شد فروشنده مجبور بود به همان اکتفا کند. «همین که شما برگه پیشنهاد را امضا کردید، دیگر باید تا آخرش بروید.»

مشتری‌های دیگر هم در حال زمان خریدن بودند تا یا بتوانند توان خرید خود را افزایش دهند یا اینکه قیمت خانه را کاهش بدهند. «این کار درست مثل صندلی بازی است، هر وقت که موسیقی متوقف شد و شما صندلی برای نشستن نداشته باشید، از بازی حذف می‌شوید.»

پیشنهاد دهندگان اولیه، پیشنهاد خود را به یک میلیون و ۲۸۸ هزار دلار افزایش دادند، مشروط به اینکه Status Certificate کاندو تایید شود.

پیشنهاد دوم یک میلیون و ۳۵۰ هزار دلار بود با این شرط که تایید وام را تا چهار روز بتوانند بگیرند.

فروشندگان بر سر دوراهی

کریستوفر می‌گوید که فروشندگان بر سر دوراهی قرار گرفته بودند: یا قیمت پایین‌تر ولی قطعی را بپذیرند یا این‌که مبلغ بالاتر را قبول کنند ولی اگر وام تایید نمی‌شد دوباره می‌بایستی به خانه نخست بازمی‌گشتند.

کریستوفر می‌پرسد: «چقدر واقعا ارزش داشت که آنها ریسک بکنند. به‌ویژه اینکه برخی خریداران از این راه به‌عنوان راه فراری استفاده می‌کنند تا زمان لازم برای یافتن یک مورد بهتر داشته باشند.»

کریستوفر به فروشندگان توصیه می‌کند تا مراقب پیشنهادهای مشروط conditional offer باشند. در اینجا کریستوفر به همان خریداران اولیه پیشنهاد می‌کند که تا حد امکان و توانایی خود قیمت بالاتری را پیشنهاد کنند و از آنها می‌پرسد که آیا می‌توانند پیشنهاد خود را به یک میلیون و ۳۵۰ هزار دلار برسانند؟

کریستوفر می‌گوید همه این اتفاقات در زمان کوتاهی روی داد، در فاصله‌ای که فروشنده از هواپیما پیاده شد تا از کنترل پاسپورت بگذرد و به هتل برسد. او به فروشنده می‌گوید که اگر او موافقت کند او قانونا می‌تواند سایر پیشنهادها را با این مشتری در میان بگذارد.

حالا خریدار بر سر دوراهی

حالا نوبت خریدار است که تصمیم بگیرد. او ۲۰ دقیقه زمان می‌خواهد تا نظر آخر خود را بگوید. ۲۰ دقیقه بعد موبایل کریستوفر زنگ خورد. خریداران بودند که گفتند که کاندو را یک میلیون و ۳۵۰ هزار دلار می‌خرند، بدون شرایط.

خریداران یک زوج بودند که داشتند خانه‌شان را می‌فروختند تا به کاندو نقل مکان کنند، ولی کاندویی که جادار باشد. آنها می‌دانستند که بودجه‌شان هم محدود است.

کریستوفر می‌گوید: «من هنوز هم باور نمی‌کنم. غیر از یک بار، این بالاترین قیمتی بود که برای این کاندو پرداخت می‌شد.»

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟