ده نکته جالب درباره کاسکو که تا حالا نمیدانستید و لازم است بدانید
کاسکو برای خیلی از آنهایی که در کانادا زندگی میکنند، بیشتر از یک فروشگاه خرید مایحتاج است. بخش زیادی از خریدارانی که به کاسکو میروند به آن اعتماد کامل دارند و جزو وفادارترین مشتریان در کانادا به حساب میآیند. این موضوع که سود قابل توجه کاسکو در حق اشتراکی است که میفروشد، این موضوع را تایید میکند.
تاد ون لولینگ، روزنامهنگاری است که درباره بازار عمدهفروشی مطلب مینویسد.
او در مقاله خود ۱۰ نکتهای را توضیح میدهد که بعید است تا پیش از این درباره کاسکو میدانستید.
شماره ۱۳۲ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید
کاسکو برای خیلی از آنهایی که در کانادا زندگی میکنند، بیشتر از یک فروشگاه خرید مایحتاج است. بخش زیادی از خریدارانی که به کاسکو میروند به آن اعتماد کامل دارند و جزو وفادارترین مشتریان در کانادا به حساب میآیند. این موضوع که سود قابل توجه کاسکو در حق اشتراکی است که میفروشد، این موضوع را تایید میکند.
تاد ون لولینگ، روزنامهنگاری است که درباره بازار عمدهفروشی مطلب مینویسد.
او در مقاله خود ۱۰ نکتهای را توضیح میدهد که بعید است تا پیش از این درباره کاسکو میدانستید.
تاد ون لولینگ –
من از دوران Price Club عضو کاسکو بودهام. کاسکو در ۱۹۹۳ با Price Club ادغام شد و Price Costco به وجود آمد. در ۱۹۹۷ این شرکت نام خود را به Costco Wholesale تغییر داد که همهی شما با آن آشنایید و احتمالا هم دوستش دارید، شاید هم نه.
در آن دوران، Price Club از بارکد استفاده نمیکرد؛ فرایند پرداخت در عوض به وسیلهی صندوقدار و یک همکار دیگر انجام میپذیرفت. آن همکار آیتمها را از چرخدستی خرید شما بیرون میآورد و شمارهی آن را با صدای بلند برای صندوقدار میخواند. سپس صندوقدار شمارهی آیتمها را یکی یکی در ماشین ثبت تایپ میکرد. البته، این را هم بگویم که در آن زمان هنوز صبحهای شنبه میشد جای پارک پیدا کرد.
امروز اگر یک چیز دربارهی کاسکو بدانم، آن است که هرگز نمیتوانید بدون دستکم ۱۰۰ دلار خرج کردن، از فروشگاه بیرون بیایید.
یک بار برای خریدن چیزی که ۵۰ دلار قیمت داشت به کاسکو رفتم. مستقیماً به سراغ کالای مورد نظرم رفتم، یکی برداشتم و بدون نگاه کردن به هیچ چیز دیگری یا حتی چشیدن خوراکیهای رایگان، خودم را به صف پرداخت رساندم. پیش خودم فکر کردم که این بار به آنها رودست زدم. وقتی که پیش صندوقدار رسیدم، به اطلاع من رساند که برای تمدید عضویتم باید ۵۵ دلار بپردازم. مجموع پرداخت (بدون مالیات): ۱۰۵ دلار!
در هر صورت، اینها ۱۰ مورد از جالبترین واقعیتها دربارهی کاسکو است:
۱- کاسکو روی دستمالسفره شکل گرفت
همانطور که در بالا اشاره کردم، کاسکو با شکل و شمایلی که امروز میشناسیم و دوستش داریم، ابتدا با نام Price Club شروع به کار کرد، که توسط بازرگان افسانهای سول پرایس بنیان نهاده شد.
پرایس در ۱۹۷۵ ناچار به ترک یک شرکت فروشگاههای زنجیرهای تخفیفدار شد که FedMart نامیده میشد و خود او بنیانگذارش بود. مدت زیادی از این اتفاق نگذشته بود که او ایدهی اولیهی یک «فروشگاه عمدهفروشی» با مدل خردهفروشی را روی یک دستمال سفره ترسیم کرد.
تعداد اندکی از دوستان و همکاران پرایس
۵ / ۲ میلیون دلار سرمایهی اولیه برای نخستین Price Club فراهم آوردند، که در ۱۹۷۶ آغاز به کار کرد. فروش نخستین هفتهی آنها به کلی ناامیدکننده بود. پرایس میگوید: «فروش به شکل وحشتناکی کند بود. در هفتهی اول فقط ۳۲ هزار دلار فروش داشتیم و از آنجا به بعد اوضاع حتی بدتر هم شد.»
پرایس برای آنکه اینطور به نظر برسد که فروشگاهش شلوغ است و مشتری دارد، کارکنانش را وادار ساخت تا ماشینهایشان را نزدیک ورودی فروشگاه پارک کنند. خوشبختانه وضعیت فروش بهبود یافت و Price Club توانست شروع خوبی برای خود رقم بزند.
پرایس برای برای یک دارنده خردهفروشی اسم جالبی است. اینطور نیست؟ آنگونه که بر سر زبان هاست، هنگامی که ساموئل و بلا والدین پرایس، از مینسک در روسیه به آمریکا مهاجرت کردند، کارمندی در جزیرهی الیس فامیلی آنها را که «Press» یا «Preuss» بود اشتباه شنید و به جای آن «Price» نوشت.
یک نکتهی پیشپا افتاده اما جالب دیگر: در دههی ۱۹۶۰ بازرگان آمریکایی ساموئل مور «سام» والتون خردهفروشی خود را افتتاح کرد و احساس کرد از کلمهی «مارت» در اسم فروشگاه «فدمارت» آنقدر خوشش آمده که میخواهد اسم خردهفروشی خود را از آن اقتباس کند. میدانید چه اسمی برای خردهفروشی خود انتخاب کرد؟ والمارت.
آیا میدانستید که:
فروشگاه کاسکو در لانکستر در پنسیلوانیا برای بومیان آمیش پارکینگ اسب و درشکه ایجاد کرده است.
۲- نخستین فروشگاه کاسکو یک آشیانهی تغییر یافتهی هواپیما بود
نخستین فروشگاه Price Club که در بالا به آن اشاره کردیم، در یک آشیانهی تغییر یافتهی هواپیما در بلوار مورنا در سندیهگو بر پا شد که زمانی به هوارد هیوز تعلق داشت.
این فروشگاه فقط به بیزینسهای کوچک کالا میفروخت، که البته آنها میتوانستند اعضای عادی را به فروشگاه «دعوت» کنند. این موجب شد فروشگاه حالت یک «باشگاه سرّی» پیدا کند که به مذاق بسیاری از مردم خوش آمد.
این فروشگاه تا به امروز مشغول فعالیت است.
۳- چیدمان اصلی فروشگاههای کاسکو «مسیر مسابقه» نام دارد
کاسکو عمدا مواد غذایی تازه را در انتهای فروشگاه قرار میدهد تا مطمئن شود که مشتریها هنگام طی کردن «مسیر مسابقه» به سمت بخش مواد غذایی، از کنار همهی انواع مختلف آیتمهای عرضهشده، مانند لوازم برقی، پوشاک و جواهرات، عبور میکنند.
این راهبرد به طور آشکاری موفقیتآمیز بوده است؛ همانطور که قبلاً اشاره کردم، غیرممکن است که بدون حداقل ۱۰۰ دلار خرج کردن بتوانید از کاسکو بیرون بیایید.
۴- استراتژی کاسکو؛ گزینههای کم اما باکیفیت
عمدهفروشیهای کاسکو نوعا ۴,۰۰۰ قلم جنس برای فروش دارند (در مقابل، سوپرمارکتها به طور میانگین ۴۰ هزار قلم جنس دارند. فروشگاههای والمارت از طرف دیگر حدود ۱۲۵هزار نوع محصول به فروش میگذارند). سس گوجهفرنگی میخواهید؟ فقط یک نوع از آن وجود دارد؛ بنابراین نمیتوانید (و مجبور نیستید) از بین انواع و اقسام برندهای مختلف یکی را انتخاب کنید و این راهبرد هوشمندانهای برای مقابله با «فلج انتخاب» است.
اما این نکته نباید شما را به اشتباه بیندازد. کاسکو محصولات خود را درواقع بسیار سنجیده انتخاب میکند. سهچهارم آیتمهای عرضهشده در کاسکو کالاهایی اساسی مانند دستمال کاغذی، شویندهها و غلات آماده هستند. یکچهارم باقیمانده «گنجینه»ها هستند؛ آیتمهایی که خرید کردن را به یک ماجراجویی تبدیل میکنند.
این قلم جنسها زود به زود عوض میشوند: امروز ساعت لوکسی را میبینید که با تخفیف عجیب و غریبی به فروش میرسد، ولی فردا که میروید خبری از آن نیست.
همین موجب حسی از اضطرار و هیجان میشود و مردم در دام وضعیتی میافتند که به آن «تب کاسکو» یا «اثر کاسکو» گفته میشود.
آیا میدانستید که:
عجیبترین آیتمی که در کاسکو فروخته شده چه بوده است؟
تابوت
۵- کاسکو سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون پوند گوشت چرخکرده میفروشد
این شرکت یکی از بزرگترین تأمینکنندگان گوشت در جهان است. کاسکو هر سال علاوه بر ۴ میلیارد دلار فراوردههای گوشتی، ۵ / ۴ میلیارد دلار گوشت میفروشد. آن جوجههای کبابی را میبینید که در انتهای فروشگاه در حال برشته شدن هستند؟ کاسکو هر روز ۱۰۳ هزار قطعه از آنها را به فروش میرساند. یعنی ۳۷ میلیون قطعه در سال!
۶- کاسکو نیمی از کل عرضهی بادامزمینی دنیا را میخرد
مردم عاشق بادامزمینیاند و کاسکو هر سال ۳۰۰ هزار دلار از این محصول را به فروش میرساند. اگر توجه کرده باشید، ظرفهای بادامزمینی کاسکو مربعیشکل هستند نه دایره، برای آنکه فضای روی پالتها به حداکثر برسد.
کاسکو از وقتی ظرفها را به شکل مربع در آورده است، هر ساله حدود ۴۰۰ سفر کامیون کمتر برای نقل و انتقال این محصول به بیش از ۶۰۰ فروشگاه خود انجام میدهد.
۷- قیمت هاتداگ عوض نشده است
شما هم هاتداگ ۵ / ۱ دلاری را دوست دارید؟ خیلیها مثل شما هستند.
کاسکو سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون هاتداگ میفروشد و قیمت آن نیز از سال ۱۹۸۵ تغییر نکرده است. کاسکو برای آنکه بتواند فروش خود را با همان قیمت ادامه بدهد، در سال ۲۰۰۸ شروع به درست کردن هاتداگهای خود در تأسیساتی در کالیفرنیا کرد.
۸- کاسکو بخش روابط عمومی ندارد
این یکی واقعا غیر عادی است، چون هیچ شرکت سهامی عام بزرگ دیگری را سراغ نداریم که بدون بخش روابط عمومی به فعالیت بپردازد.
در حقیقت یک بار که کریگ جلینک، مدیرعامل کاسکو، به تنهایی با روزنامهنگاری مصاحبه کرده بود، مدیر ارشد امور مالی شرکت با آن روزنامهنگار تماس گرفت تا مطمئن شود که رئیسش ناخواسته سخنی منفی بر زبان آورده است یا نه.
۹- کاسکو از فروش اجناس خود تقریبا هیچ سودی نمیبرد
خوب، این به کمی توضیح نیاز دارد: کاسکو نوعا اجناس خود را به قیمتی حداکثر ۱۴ درصد بالاتر از نرخ خرید به فروش میرساند در واقع بیشتر آیتمها بین ۸ تا ۱۰ درصد افزایش قیمت دارند؛ برند Kirkland با ۱۵ درصد افزایش به فروش میرسد. با محاسبهی هزینههایی مانند هزینهی ملک و دستمزدها، کاسکو تقریباً سربهسر میشود.
سول پرایس، بنیانگذار شرکت، یک بار گفته بود: «راز من آنقدر ساده است که زیاد مایل نیستم در موردش حرف بزنم، چون میترسم احمق به نظر برسم. من اجناسم را به ارزانترین قیمت ممکن میفروشم.»
۸۰ درصد از سود خالص این شرکت، از حق عضویت ۶۴ میلیون عضو آن به دست میآید. این حق عضویت بین ۵۵ تا ۱۱۰ دلار در سال است.
سود سالانهی کاسکو چندان هم قابل توجه نیست: حدود ۵ / ۱ میلیارد دلار. نزدیک به ۹۰ درصد از مشتریهای این شرکت هر سال عضویت خود را تمدید میکنند.
ملزم ساختن مشتریها به عضویت مزیت دیگری نیز دارد. از آنجا که مشتری اطلاعات خود را در فرم ثبتنام عضویت پر میکند، احتمال اینکه چک بیمحل بکشد یا دزدی کند بسیار کمتر میشود. کاسکو تنها یک دهم سوپرمارکتهای دیگر با این دو مشکل دست و پنجه نرم میکند.
۱۰- کاسکو با کارکنان خود فوقالعاده سخاوتمند است
کاسکو در آمریکا به کارکنان خود به طور میانگین ساعتی ۸ ۹ / ۲۰ دلار میدهد؛ مقایسه کنید با والمارت که به کارکنان تماموقت خود ساعتی
۱۴ دلار میپردازد. بیش از ۸۰ درصد از کارکنان کاسکو از بیمهی سلامت با حمایت شرکت برخوردار هستند. حدود ۹۰ درصد از کارکنان شرکت طرحهای بازنشستگی دارند. در سال ۲۰۰۹ که رکود ایالات متحده را فرا گرفت، جیم سنگال، مدیرعامل کاسکو، افزایش دستمزدها را به میزان ۵ / ۱ دلار در ساعت تایید کرد.
به همین دلیل کمتر پیش میآید که کارکنان کاسکو این شرکت را ترک کنند.
نرخ جابجایی کارکنان در طی یک سال پنج درصد است. نرخ جابجایی مدیران کاسکو حتی از این نیز کمتر بوده و یک درصد است. به این ترتیب، شرکت هزینههای بسیار کمتری برای آموزش کارکنان جدید دارد و میزان دزدی توسط کارکنان آن نیز بیاندازه پایین است.
کاسکو همچنین علاقمند به پیشرفت کارکنان خود است؛ در حقیقت ۷۰ درصد از مدیران این شرکت کار خود را به عنوان مسئول جابجایی چرخدستی و صندوقدار شروع کردهاند.
آیا میدانستید که:
برند Kirkland
نام خود را از شهر کرکلند در ایالات واشنگتن گرفته است.
نخستین دفتر مرکزی کاسکو در کرکلند واشنگتن قرار داشت. کرکلند سیگنیچر، که برند خصوصی این شرکت است، حدود ۱۵ درصد از خط تولید اجناس این فروشگاه را تأمین میکند.