مطالبی در این باره

سایر مطالب آتش شماره ۲۴۸

  • آتش ۲۴۸؛ روایت زن و شوهر پزشکی که عشق را فدای خدمت کرده‌اند
  • این زوج پزشک در همیلتون عاشق کارشان هستند؛ چطور کرونا آنها را از هم جدا کرد؟
  • آیا اکنون، زمان مناسبی برای خرید یا فروش خانه است؟ گزارش یک روزنامه‌نگار اقتصادی در مک‌لینز
  • خانه‌مان را در اوج کرونا ۱۰۰ هزار دلار بالای قیمت خریدیم و باز هم برنده بودیم
  • اگر می‌خواهید مشاور مسکن باقی بمانید، باید دیگر از این ۶ ابزار مهم دیجیتال استفاده کنید
  • دو شهر رویائی در ۱۲۰ کیلومتری تورنتو؛ سفرنامه خانم هنرمند نیویورکی برای نشنال جئوگرافی
  • پدرام ناصح پدرام ناصح
    مسکن

    خانه‌مان را در اوج کرونا ۱۰۰ هزار دلار بالای قیمت خریدیم و باز هم برنده بودیم

    کریستین و یائل تصمیم گرفته بودند بچه‌دار شوند و به همین دلیل، می‌خواستند یک خانه نیمه مستقل با 2 یا 3 اتاق خواب بخرند. اما تصمیم آنها دقیقا مصادف شد با شیوع بحران کرونا؛ اتفاقی که شاید در نگاه اول، رسیدن آنها به رویای‌شان را عقب می‌انداخت اما شرایط طور دیگری پیش رفت و آنها توانستند به آرزوی خود برسند

    بهروز سامانی بهروز سامانی

    آقای Christian Chiari Manni چهل‌و دو سال دارد و در Wave Financial، حسابدار است. Yael Schwartz نیز ۲۷ ساله است و به‌عنوان سرپرست عملیات در Shelter Movers؛ کار می‌کند. این زوج که سگی به نام Compass از نژاد Labrador–German shepherd دارند، در همان روزهای ابتدایی بحران کرونا تصمیم گرفتند خانه جدیدی بخرند و از کاندویشان به آنجا نقل مکان کنند.

    اما در خلال کرونا این کار، راحت نبود. با این حال، آنها در نهایت توانستند در نزدیکی Danforth و Coxwell یک خانه مستقل (دیتچد) با مساحت هزار و ۶۰۰ فوت مربع بخرند؛ خانه‌ای با ۳ اتاق خواب و ۲ حمام.

    این خانه با قیمت ۹۷۹ هزار و ۹۰۰ دلار لیست شده بود اما در نهایت با قیمت ۱ میلیون و ۷۵ هزار دلار خریداری شد. در این مطلب، داستان خانه خریدن کریستین و یائل را از زبان خودشان می‌خوانید.

    کریستین: من در سال ۲۰۱۰ یک کاندوی یک‌خوابه با یک حمام را در Corktown در دان‌تاون تورنتو به مبلغ ۲۵۵ هزار دلار خریدم و بیشتر دهه 30 سالگی‌ام را در آنجا سپری کردم.

    سال ۲۰۱۷ من با یائل آشنا شدم. هر دوی ‌ما برای یک موسسه غیرانتفاعی به اسم Shelter Movers کار داوطلبانه انجام می‌دادیم و داشتیم به یک خانم کمک می‌کردیم تا از خانه‌ای که در آن مورد بدرفتاری قرار می‌گرفت، بیرون بیاید. هر دوی ما مجرد بودیم و بلافاصله از هم خوشمان آمد و به همدیگر شماره دادیم. سال بعد یائل به کاندوی من نقل مکان کرد.

    چرا این زوج تصمیم گرفتند خانه دیگری بخرند؟

     

    یائل: کراک‌تاون یک جواهر پنهان است و ما فکر کردیم که به زودی واقعا پرطرفدار خواهد شد. وقتی کریستین خانه را خرید، کراک‌تاون فقط یک زمین خالی بود اما حالا پر از کاندو شده است و پشت سر هم رستوران‌ها و بارهای مد روز در آنجا باز می‌شود.

    این آپارتمان برای ما خیلی کوچک است و فقط ۵۰۰ فوت مربع مساحت دارد که برای دو نفر خیلی کم است. بعد از این که Compass را پیش خودمان آوردیم، فضای‌مان تنگ‌تر هم شد.

    کریستین: ما اواخر سال ۲۰۱۹، یعنی خیلی قبل از اینکه ویروس کرونا وارد چرخه اخبار بشود، به فکر نقل مکان افتادیم. از نظر مالی وضع‌مان خوب بود؛ من پول پس‌انداز کرده بودم و به همین زودی‌ها بازپرداخت وام مسکن کاندویم نیز به پایان می‌رسید.

    البته، ما هیچ برنامه‌ای برای پس‌انداز نداشتیم و فقط گفتیم: «ما باید یک خانه بخریم. پولش را داریم و می‌توانیم این کار را انجام بدهیم»‌.

    انتظاراتی که این زوج از خانه جدیدشان داشتند

     

    یائل: دنبال یک خانه نیمه‌مستقل با ۲ یا ۳ اتاق خواب بودیم تا بتوانیم بچه داشته باشیم. فهرست نیازهای ضروری ما شامل محله‌ای آرام، یک حیاط پشتی برای کومپاس، یک جای پارک و ۲ سرویس بهداشتی بود تا به جنگ و دعوای‌مان در کاندو بر سر تنها حمام آن، پایان بدهیم.

    بودجه اولیه ما بین ۸۰۰ هزار تا ۹۰۰ هزار دلار بود،‌ بنابراین جستجوی‌مان را در شرق تورنتو، در Scarborough ،Pickering و Markham شروع کردیم؛ نقاطی که در آنها، خانه‌هایی در این محدوده قیمت پیدا می‌شد.

    البته، نمی‌خواستیم مسیر رفت‌و‌آمدمان بیش از اندازه طولانی باشد چون فکر گیر افتادن در ترافیک ساعات شلوغی یا سپری کردن چندین ساعت در روز در  قطارهای GO، چیزی نبود که برای ما جذاب باشد.

    دردسرهای پیدا کردن یک خانه خوب در روزهای اوج کرونا

     

    کریستین: ما فکر کردیم شاید بتوانیم خانه‌ای کوچک‌تر در شهر بخریم تا مجبور به رفت‌وآمدهای طولانی نباشیم. حداکثر بودجه‌مان را به یک میلیون دلار رساندیم و شروع به جستجو در شرق Danforth کردیم. در ماه فوریه، بازار مسکن داغ بود و موجودی پایین بود و خریداران هر چیزی را که برای فروش گذاشته می‌شد، روی هوا قاپ می‌زدند.

    در همان هنگام، جایی را دیدیم که خوشمان آمد، ولی به قیمتی بسیار بالاتر از قیمت پیشنهادی، فروخته شد. بعضی از خانه‌ها حتی تا ۲۰ پیشنهاد دریافت می‌کردند. در مقطعی، به این فکر می‌کردیم که فقط از روی عکس‌های لیستینگ پیشنهاد بدهیم، برای اینکه بتوانیم سریع‌تر اقدام کنیم. ولی نمی‌خواستیم جایی را که قرار بود تا مدت‌ها خانه ما باشد، از روی عکس انتخاب کنیم.

    یائل: در اوایل ماه مارچ، دو مورد را از دست دادیم. اولی، یک خانه مستقل دو طبقه در Woodbine-Lumsden بود. پیشنهاد قیمت ما کمتر از یک میلیون دلار بود و آن خانه به قیمت یک میلیون و 75 هزار دلار فروخته شد. بنابراین، به این نتیجه رسیدیم که ممکن است در ادامه راه، ناچار شویم از حد توان و بودجه‌مان فراتر برویم.

    جای بعدی یک bungalow دو خوابه در Pape Village بود. ما یک Bully Offer به مبلغ بیش از یک میلیون دلار ارائه کردیم، ولی مورد پذیرش واقع نشد.

    حدس می‌زنم فروشندگان نتوانستند پیشنهاد بهتری دریافت کنند، چون خانه‌شان در نهایت به قیمت ۹۷۵ هزار دلار به فروش رفت.

    کریستین: در ۱۱ مارچ، وقتی که سازمان جهانی بهداشت، ویروس کرونا را پاندمی اعلام کرد، مردم نمی‌دانستند باید چه کنند. هنوز کمتر از ۱۰۰ مورد ابتلا در انتاریو وجود داشت، ولی کسب‌وکارها در حال تعطیل شدن بود و برنامه‌ها و رویدادها را لغو می‌کردند.

    به نظر می‌رسید که بعضی از خریدارها همچنان به جستجو به دنبال خانه ادامه خواهند داد و برخی از فروشندگان نیز لیستینگ خود را نگه خواهند داشت.

    خانه‌ای که چشم کریستین و یائل را گرفت و تصمیم گرفتند آن را بخرند

    یائل: در این شرایط، ما به این نتیجه رسیدیم که با ادامه دادن برای جستجوی خانه، چیز چندانی را از دست نخواهیم داد، بنابراین به کار خود ادامه دادیم.

    همه چیز واقعا آرام شده بود. در مقایسه با یک ماه قبل، افراد کمتری به دیدن خانه‌ها می‌آمدند و تعداد پیشنهادها کاهش پیدا کرده بود. ما فکر کردیم شاید بتوانیم کسی را پیدا کنیم که واقعا نیاز داشته باشد خانه‌اش را بفروشد. وقتی که این خانه را در نزدیکی Danforth و Coxwell دیدیم، فورا از آن خوش‌مان آمد.

    تفاوت‌های خانه خریداری شده با شرایط مطلوب

    یائل: در واقع ما آخرین خریداری بودیم که فروشنده با بازدید حضوری او از ملک موافقت کرد. این خانه، خانه مستقلی است ولی مستقل بودن حتی در فهرست اولیه ویژگی‌های ضروری ما قرار نداشت. اینجا همه ویژگی‌های مدنظر ما را به استثنای پارکینگ اختصاصی، دارد.

    کریستین: البته، جای پارک خیلی هم مهم نبود چون یائل خیلی وقت‌ها در خانه کار می‌کند. علاوه بر این، نمی‌خواهم تصویری کلیشه‌ای از خودم بدهم، ولی من ایتالیایی هستم و یک وسپا دارم که می‌توانم آن را هر جایی پارک کنم.

    چانه زدن بر سر قیمت که در نهایت به نتیجه رسید

    یائل: ۲۴ مارچ، یعنی درست یک روز بعد از اینکه خانه را دیدیم، انجمن املاک و مستغلات انتاریو the Ontario Real Estate Association، از مشاوران املاک خواست که تمامی بیزینس‌های حضوری را متوقف کنند.

    همان روز، فروشندگان خانه را در بازار گذاشتند و ما یک پیشنهاد bully به قیمت یک میلیون و 50 هزار دلار و بدون هیچ پیش‌شرطی، ارائه کردیم. حتی مشاور املاک‌مان در این زمینه تردید داشت و قیمت پیشنهادی‌مان به نظر او خیلی پایین بود.

    کریستین: صبح روز بعد، فروشندگان به ما گفتند که در حال فکر کردن روی پیشنهادمان هستند. برای اینکه فکر کردنشان کمی سریع‌تر شود، پیشنهادمان را به میزان ۲۵ هزار دلار بالا بردیم و به یک میلیون و 75 هزار دلار رساندیم. این کار ما جواب داد.

    مشاور املاک فروشنده گفت که آنها انتظار مبلغ بیشتری را داشته‌اند، ولی باز هم از اینکه معامله به انجام رسیده است خوشحال‌اند. فکر می‌کنم که برای آنها هم زمان‌بندی خوبی بود.

    یائل: تاریخ نهایی شدن قرارداد ما ۲۳ اپریل بود. فرایند کار به دلیل کووید ۱۹ اندکی کندتر پیش رفت. البته، فروشندگان یک «بند ویروس کرونا» در قرارداد گنجانده‌ بودند که به موجب آن، هم خریدار و هم فروشنده پذیرفتند که ممکن است به دلیل پاندمی، تاخیرهایی اتفاق بیفتد. ما فکر می‌کنیم که خوش‌شانس بوده‌ایم، چون پاندمی به مذاکرات سرعت داد. در هر صورت، ما خوشحال و راضی هستیم و این خانه رویاهایمان است.

    کریستین: به عقیده من، معامله خوبی انجام دادیم. ما این خانه را اندکی بالای یک میلیون دلار خریدیم، در حالی‌که وقتی در ماه فوریه در East York دنبال خانه می‌گشتیم، خانه‌های نیمه مستقل را بین ۱,۲۰۰,۰۰۰ تا ۱,۳۰۰,۰۰۰ دلار می‌فروختند.

    یائل: علاوه بر اینها،‌ خانه جدیدمان آماده اسباب‌کشی هم هست. اگر این خانه نیاز به تعمیرات داشت، باید همین حالا این کار را انجام می‌دادیم که به دلیل تعطیلی بیزینس‌های غیر ضروری به خاطر کرونا، کار دشواری بود.

    کریستین: ما در نهایت، احتمالا ایوان جلویی را می‌بستیم تا یک فضای به اصطلاح، کفش‌کن درست کنیم، ولی الان، پیدا کردن مصالح و پیمانکار خیلی سخت است.

    اما و اگرهای اسباب‌کشی و گرفتن ماشین باربری

    یائل: ما ‌اواخر این ماه اسباب‌کشی می‌کنیم و اگر واقعا نیاز باشد می‌توانیم خودمان این کار را انجام دهیم. شرکت‌های باربری در حال حاضر همچنان مشغول به فعالیت هستند، هر چند که ساعات کاری و تعداد کامیون‌های‌شان را کاهش داده‌اند.

    در صورت لزوم، می‌توانیم در چند مرحله اسباب‌کشی کنیم. خوب است که ما هنوز کاندوی‌مان را داریم، ولی مشغول آماده‌سازی آن هستیم تا بتوانیم به زودی آن را اجاره بدهیم. کاندو را به قیمت ۲ هزار دلار در ماه لیست کرده‌ایم که این مبلغ به‌طور مستقیم صرف بازپرداخت وام مسکن خانه جدید می‌شود.

    تلاش برای پیدا کردن مستاجر با استفاده از FaceTime

    کریستین: ما خودمان عکس‌های کاندوی Corktown را برای لیستینگ گرفتیم، چون مشاور املاک‌مان در حین پاندمی عکاس نمی‌فرستد. ما دوست داریم کاندوی‌مان را به زودی اجاره دهیم. البته، اگر تا جون هم این اتفاق بیفتد باز هم خوش‌شانس هستیم. ما فکر می‌کنیم هنوز برای خانه‌های اجاره‌ای تقاضا وجود خواهد داشت، بنابراین، داریم آماده می‌شویم که با گوشی‌های‌مان تورهای FaceTime انجام بدهیم.

     

    [elfsight_pdf_embed id=”80″]

     

    [table id=34 /]

     

    [elfsight_pdf_embed id=”76″]

     

     

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا
    باز کردن چت
    1
    سلام به سایت آتش خوش آمدید
    پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟