آرامش با شکلات راز موفقیت خانواده پناهنده سوری در کانادا
فهرست مطالب
خانواده شکلاتساز سوری، برای چند دهه، کارخانه شکلاتسازی خود را در زادگاهشان گسترش میدادند. جنگ اما همه چیز را از آنها گرفت و آنها ناچار شدند به کانادا پناهنده شوند. آنها باید همه چیز را از اول شروع میکردند. در کشور جدید، آنها فقط همین دو سرمایه را داشتند: شکلاتسازی بلد بودند و آدمهای اطرافشان به آنها کمک میکردند.
داستان پر فراز و فرود خانواده هدهد، بهروایت پسر این خانواده، داستان خانوادهای است که همه چیز را از دست میدهد و در تلاش است دوباره برخیزد.
زندگی با دو چیز شاد میشود: آرامش و شکلات؛ این را عصام هَدهَد ۵۵ ساله میگوید. هدهد که زمانی شکلاتساز برجستهای در دمشق بود، به خاطر جنگ همه چیز خود را از دست داد. او به عنوان پناهجو از سوریه به کانادا آمده و حالا هر دو تا را دارد: هم آرامش و هم شکلات.
موشکی که همه چیز را از بین برد
شرکت هدهد به مدت سه دهه شکلاتهای دستساز خود را به تمام دنیا صادر میکرد، اما به دنبال شعلهور شدن آتش جنگهای داخلی در سال ۲۰۱۱ و آشفتگی اجتماعی گستردهی متعاقب آن، او همه چیز را از دست داد. عصام هدهد در ژانویهی سال ۲۰۱۶ به کانادا گریخت و ظرف هفت ماه توانست به حرفهی خود باز گردد و مغازهای را با نام «آرامش با شکلات» (Peace by Chocolate) در شهر Antigonish در نووا اسکوشیا باز کند. او در این شهر کوچک ۴,۰۰۰ نفری، شکلاتهایی را که در کارگاه حیاط پشتی خانهاش درست میکند، به فروش میرساند و نکتهی جالب آنکه کار و کاسبیاش به سرعت رونق پیدا کرده است و حالا خیلیها در کانادا مشتاق شیرینیهای او هستند.
طارق هدهد پسر ۲۵ سالهی عصام، که نقش سخنگوی این بیزینس را نیز بر عهده دارد، میگوید: «ما نه تنها در حوزهی شکلاتسازی کار میکنیم، بلکه در پروژههای ایجاد صلح و آرامش نیز فعال هستیم. پدر من واقعا اعتقاد دارد که هر کسی شکلات بخورد در زندگی آرامش خواهد داشت.»
طارق در مورد ورودشان به کانادا میگوید: «همه تلاش میکردند که ما جای گرمی داشته باشیم و در امان و خوشحال باشیم.»
آشنایی با شکلات؛ آغازیک بیزینس موفق
به گفتهی طارق، پدرش نخستین بار به صورت اتفاقی وارد حرفهی شکلاتسازی شد. او که عاشق شیرینی بود و چیزهایی هم از آشپزی میدانست، در دههی ۱۹۸۰ شروع کرد به امانت گرفتن کتابهای آشپزی از یکی از کتابخانههای دمشق؛ به قول طارق: «هر موقع که میتوانست با شکلات بازی میکرد.» این سرگرمی خیلی زود به بیزینسی جدی تبدیل شد.
طارق میگوید: «او شروع کرد به درست کردن دستورالعملهای خودش. یاد گرفت که چطور دانههای کاکائو را برشته کند و چطور طعمهای مخصوص به دست بیاورد و آنها را با شکلاتها ترکیب کند. پدرم انواع و اقسام شکلاتها را درست میکرد.
برای مثال، اولین شکلاتی که ساخت، مغز آجیل نداشت و به همین دلیل مخالف سنتهای سوری بود؛ شکلات او در عوض از شربت گل محمدی ساخته شده بود.»
عصام کارگاه کوچک خود را در اوایل دههی ۱۹۹۰ به راه انداخت. در دههی ۲۰۰۰، شرکت او گسترش یافته بود و با استخدام ۳۰ نفر، محصولات خود را به سراسر خاورمیانه و اروپا صادر میکرد. طارق میگوید: «ما دومین شرکت بزرگ شکلاتسازی در خاورمیانه به حساب میآمدیم. کارخانهی ما روزانه چند تن شکلات تولید میکرد.»
موشک، آوارگی و بیپناهی؛ ورود به لبنان
در چشمبههمزدنی، همه چیز عوض شد. در زمستان ۲۰۱۳ کارخانهی آنها تنها چند دقیقه بعد از تعطیلی در پایان روز، هدف یک گلولهی موشک قرار گرفت و ویران شد. طارق میگوید: «ما همه چیز را از دست دادیم. خانهی خودمان را هم از دست دادیم؛ تمام ساختمان از بین رفت… هدف بمب قرار گرفت و آتش گرفت.»
خانوادهی ۹ نفرهی آنها بر اثر جنگ، خانه و کاشانهی خود را از دست داد و در ماه مارچ همان سال به میلیونها شهروند آوارهی دیگری پیوست که در اردوگاههای پناهجویان در لبنان به سر میبردند. تصمیم دلخراشی بود؛ بیشتر اعضای خانوادهی هدهد هرگز به سفر نرفته یا حتی سوار هواپیما نشده بودند، چه برسد به اینکه بخواهند در کشوری خارجی پناهنده شوند.
طارق میگوید: «دوران خیلی ناگواری برای ما بود. فکر میکردیم که اگر یکی دو سال در لبنان باشیم، جنگ تمام میشود و میتوانیم به کشور خودمان برگردیم.» با گذر زمان، خانوادهی هدهد دریافتند که شاید بازگشت به خانه دیگر نتواند به عنوان یک گزینه برای آنها مطرح باشد.
کانادا، کشوری برای یک شروع دوباره
خوشبختانه در مارچ ۲۰۱۵ کانادا به این خانواده اجازهی پناهندگی داد. طارق میگوید: «من در کانادا طوری مورد استقبال قرار گرفتم که گویی کشور خودم است. همه تلاش میکردند که ما جای گرمی داشته باشیم و در امان و خوشحال باشیم و برای شروع زندگیمان در اینجا همه چیز در اختیارمان باشد. حالا ما در کشوری که به آزادی و حقوق بشر احترام میگذارد، برای خودمان هویتی داریم.»
عصام همین که در ژانویهی ۲۰۱۶ در Antigonish مستقر شد، کار و بار قدیمیاش را دوباره آغاز کرد و در آشپزخانهی خانهاش به درست کردن شکلاتهای قالب گرفته پرداخت. ظرف چند ماه، همهی اعضای خانواده مشغول فروش بستههای کوچک شکلات در بازار محلی کشاورزان بودند. تا ماه آگوست آنها اتاقکی در کنار خانهی خودشان سر هم کرده بودند که به عنوان یک کارگاه موقت برایشان عمل میکرد.
طارق میگوید: «مردم Antigonish در ساختن آن کارگاه به ما کمک کردند. لولهکشها، برقکارها و نجارها؛ هر کسی هر کاری از دستش برمیآمد دریغ نمیکرد. اهالی Antigonish به ما پول قرض دادند تا بتوانیم مواد اولیه تهیه کنیم و بیزینس خود را راه بیندازیم. اتفاقی که برای ما افتاد نمونهی قشنگی از مهربانیهای مردم اینجا و سراسر این کشور است.»
«آرامش با شکلات» جهانی میشود
گرچه مردم محل، عاشق شکلاتهای خانوادهی هدهد بودند، شانس بزرگ در سپتامبر ۲۰۱۶ به آنها روی آورد؛ زمانی جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا در مقر سازمان ملل در نیویورک، داستان شرکت Peace by Chocolate را به گوش جهانیان رساند. سیل سفارشها ناگهان از تمام کشور به مغازهی آنها سرازیر شد؛ از سفارشهای شخصی گرفته تا درخواست برای تأمین شکلات مورد نیاز همایشهای بزرگ.
به تدریج سر و کلهی اتوبوسهای گردشگری هم پیدا شد؛ آنها عشاق شکلات را از کانادا، ایالات متحده و حتی جاهای دوری مانند ژاپن، پیاده میکردند تا این کارگاه را از نزدیک ببینند. طارق درست پیش از کریسمس فروشگاه آنلاینی را راه انداخت، اما سیل تقاضا برای آن بهقدری زیاد بود که ناچار شد آن را موقتا از دسترس خارج کند.
فروشگاه آنلاین اکنون دوباره فعال شده است و شکلاتهایی را که با نمادهای خاورمیانه مانند اهرام مصر و الگوهای معماری سوری، قالببندی شدهاند، در انواع و اقسام جعبهها، به فروش میرساند. هر قطعه شکلات به وسیلهی دست و با شکلاتهای تیره، سفید یا شیری رنگ تولید میشود و در ساخت آنها از عسل ارگانیک محلی، آبمیوهی خالص، دانههای آجیل، میوه و چاشنیها نیز استفاده میشود.
برنامههایی برای گسترش بیزینس
Peace by Chocolate با توجه به تقاضای شدیدی که با آن مواجه است، قصد دارد بیزینس خود را گسترش دهد و پنج نفر را به جمع گروه ده نفرهی فعلی خود اضافه کند. آنها همچنین امسال بهار به مکان بزرگتری نقل مکان کردند. خانوادهی هدهد نقطه عطف دیگری را در نوامبر گذشته تجربه کردند؛ زمانی که به صورت حضوری با نخستوزیر کانادا دیدار کرد. طبیعی است که عصام، هدیهای شکلاتی به نخستوزیر تقدیم کرد که سنتهای سوری و کانادایی را با هم ترکیب کرده بود.
طارق میگوید: «ما هدیهای به او دادیم که نشانگر فرهنگ سوری ما بود و همزمان نشان میداد که در این کشور نیز ادغام شدهایم. ما شکلاتهایی با قالب برگ افرا و نیز شکلهای سوری مثل گل رز که نماد دمشق است، در جعبههای ویژهی هدیهی خود به نخستوزیر دادیم. میخواستیم بگوییم به اینکه کانادایی هستیم افتخار میکنیم، همانطور که به سوری بودن خود هم میبالیم.»