بازی سرنوشت برای جواد موفقیان؛ مهاجر خوشقلب ایرانی
فهرست مطالب
- بروزرسانی: دکتر جواد موفقیان بیزینسمن و نیکوکار مشهور ایرانی – کانادایی در سن ۹۵ سالگی درگذشت برای مشاهده جزئیات کلیک کنید
- از ایران تا کانادا؛ روایت یک بلندپروازی
- داستان زندگی یک ایرانی نیکوکار
- مرکز سلامت مغز بعد از یک تجربه تلخ
- نشان افتخار کانادا برای ایرانی نیکوکار
- بدشانسی دوباره برای موفقیان
- نیکوکاران و سیستم درمانی کانادا
- موافقان و مخالفان نامگذاری افراد بر بیمارستانها
- نیکوکاریهای جواد موفقیان در ایران
پسرک ۱۰ سال بیشتر نداشت که پدرش برای همیشه در دل سنگی گورستان آرمید و تنهایشان گذاشت.
او مانده بود با مادر و دوخواهر خردسالش. جواد باید در کوچه پس کوچههای بیرحم شهر برای لقمه نانی میدوید و همزمان درسش را میخواند.
مادر، همیشه مهربانانه همراهیش میکرد و پسرک سخت میکوشید تا جای خالی پدر را پرکند. او همیشه از اینکه میشنید کسی سکته مغزی کرده است وحشت داشت چرا که همین جمله در مورد پدرش، زندگی او و خانوادهاش را آشفته کرده بود.
و حالا پس از ۸۰ سال پر تلاطم، نام این پسرک بر روی سر در یکی از ساختمانهای دانشکدهی پزشکی دانشگاه بریتیشکلمبیا به چشم میخورد.
جواد موفقیان یک ایرانی موفق است که با وجود اینکه تلاش بسیاری برای سلامت مغز انسانها کرده اما خود بعد از دوبار سکته مغزی در بیمارستان بستری است و شاید هیچگاه…
بروزرسانی: دکتر جواد موفقیان بیزینسمن و نیکوکار مشهور ایرانی – کانادایی در سن ۹۵ سالگی درگذشت برای مشاهده جزئیات کلیک کنید
جواد موفقیان، دوران کودکی پرتلاطمی داشت. شاید هیچ کس تصور نمیکرد با توجه به وضعیت مالی فقیرانهی خانواده او، این پسرک با پشتکار بسیار بالا و ارادهای قوی به جایی برسد که نه تنها خود از ثروتمندترین ایرانیهای کانادا به حساب آید بلکه با همین ثروت به جنگ بیماریهای مغزی بشتابد.
موفقیان ۹۰ ساله است و به پاسداشت هدیهی ۱۵ میلیون دلاری او به دانشکدهی پزشکی دانشگاه بریتیشکلمبیا، اسمش بر پیشانی یکی از ساختمانهای این دانشگاه نقش بسته است.
از ایران تا کانادا؛ روایت یک بلندپروازی
وی ۳ فوریه ۱۹۲۷ (۱۳ بهمن ۱۳۰۵) در ایران به دنیا آمد. ۱۰ ساله بود که پدرش بر اثر سکته مغزی درگذشت و با توجه به وضعیت اقتصادی خانواده او مجبور بود تا از همان سن وارد بازار کار بشود.
وی با زحمت توانست دیپلم خود را بگیرد و همزمان با سختی بسیار به کشورهای مختلفی در آسیا و خاورمیانه سفر کرد.
او همزمان با ناآرامیهای جنگ جهانی دوم، مدتها در لبنان و ژاپن زندگی کرد و سپس به ایران بازگشت و با دریافت مدرک مهندسی برق وارد شغل خلبانی شد.
پس از مدتی او وارد بیزینس ساخت و ساز شد و سال ۱۹۷۹ و همزمان با وقوع انقلاب در ایران وی عازم ژنو شد. ۱۰ سال بعد او به ونکوور رفت و تا پایان عمر آنجا ماند.
داستان زندگی یک ایرانی نیکوکار
جواد موفقیان در سال ۲۰۱۴ میلادی توانست مرکز سلامت مغز را در ونکوور افتتاح کند. هر چند که حالا بهخاطر دومین سکته مغزی، خارج از کانادا تحت درمان و مراقبتهای ویژه قرار دارد.
این مرد ایرانی که مهندس برق است پس از دوران سخت کودکیاش، در جوانی، اداره شرکت ساختمانی بزرگی را در ایران عهده دار شد. او پس از انقلاب، ایران را ترک کرد و ابتدا به اروپا رفت. موفقیان پس از گذشت هشت سال به ونکوور مهاجرت کرد و ریاست یک شرکت تجاری فعال در زمینهی ساخت و ساز را بر عهده گرفت.
جواد موفقیان موسسهی خیریهی خود را در سال ۲۰۰۳ تأسیس کرد؛ هر چند پیش از آن، از چندین سازمان فعال در زمینهی سلامت و آموزش کودکان در ایران و کانادا حمایت کرده بود. او همواره به کمک مالی برای آموزش و بهداشت کودکان در کانادا و ایران علاقه داشت.
مرکز سلامت مغز بعد از یک تجربه تلخ
موفقیان در سال ۲۰۱۰ نخستین بار دچار سکتهی مغزی شد. پس از آن بود که او تصمیم گرفت از سیستمی حمایت کند که باعث بهبودی او شده بود.
حمید عشقی، خواهرزاده این ایرانی نیکوکار و رئیس بنیاد جواد موفقیان در شمال ونکوور، میگوید: «داییام بسیار فروتن است، او بخشش کردن را از مادرش به ارث برده و این ویژگی بخشی از ارزشهای خانواده موفقیان است.»
عشقی در ادامه میافزاید: «داییام بعد از آنکه دچار سکته مغزی شد، تصمیم گرفت که از پروژهای در ارتباط با مغز حمایت کند.»
نشان افتخار کانادا برای ایرانی نیکوکار
بعد از اولین سکته مغزی بود که قرار شد مرکز سلامت مغز تاسیس شود. در طول ساخت این بنا، موفقیان مرتب به آنجا سرکشی میکرد و پروژه را از نزدیک پیگیری میکرد؛ این پروژه مایهی مباهات موفقیان بود. او خیلی زود موفق به دریافت نشان افتخار Order of Canada و جایزهای انساندوستانه نیز شد.
خواهرزاده موفقیان ادامه میدهد: «وقتی که داییام شنید نشان افتخار دریافت کرده است، خیلی خوشحال شد. واقعا راهاندازی مرکز سلامت مغز در کانادا که پژوهشگران و پزشکان برتر این حوزه در آن مشغول به فعالیت هستند، افتخار بزرگی است.»
در مرکز سلامت مغز که موسس آن موفقیان است ۷۰ میلیون دلارسرمایه گذاری شده است. اینجا فعالیتهای مختلفی در حوزههای علوم اعصاب، روانپزشکی و عصبشناسی از برنامههای تحقیقاتی گرفته تا ارائهی تخصصهای کلینیکی و مراقبت از بیماران صورت میگیرد و همه این اقدامات زیر یک سقف و با همکاری دانشگاه بریتیش کلمبیا و مرکز بهداشت ساحلی ونکوور انجام میپذیرد.
بدشانسی دوباره برای موفقیان
وقتی ساختمان مرکز سلامت مغز تکمیل شد یک بدشانسی تلخ رخ داد؛ همه ناراحت و نگران بودند. موفقیان دچار سکتهی دوم مغزی شد؛ درست پس از آنکه که به یکی از آرزوهای دیرینهاش جامه عمل پوشانده بود. پزشکان توصیه کردند او را برای درمان و به بیمارستانی در خارج از کانادا انتقال دهند؛ مراقبتهای ویژه آغاز شد.
عشقی با افسوس میگوید: «همه ناراحتیم. مرد بزرگ شاید ما را تنها بگذارد و ما نمیتوانیم این حقیقت را تغییر دهیم و نمیتوانیم او را درمان کنیم، اما میتوانیم کار دیگری انجام دهیم و میراث او و نام او را همچنان زنده نگه داریم. مرکز سلامت مغز و این مؤسسه به فعالیتهای خود ادامه خواهد داد و این در حالی است که داییام همه داراییهای شرکت خود را به بنیاد خیریهاش منتقل کرده است.»
نیکوکاران و سیستم درمانی کانادا
در کانادا فشار همهجانبهای روی سیستم عمومی مراقبتهای بهداشتی وجود دارد. به همین دلیل است که کمکهای مالی بزرگ به بیمارستانها و مراکز درمانی از طرف کسانی مانند موفقیان اهمیتی بیش از گذشته پیدا کرده است. بعضی از نیکوکاران و اهداکنندگان ترجیح میدهند ناشناس باقی بمانند و به همین دلیل است که این کمکها لزوماً به نامگذاری ختم نمیشوند. البته ونکوور در سالهای گذشته شاهد نمونههای بسیاری از این کمکهای بزرگ بوده است که منجر به نامگذاری خیرین و کمککنندگان شده است.
در اواخر ماه مارچ، جیمی پاتیسون میلیاردر معروف، ۷۵ میلیون دلار به بنیاد سنتپل کمک کرد. این بزرگترین کمک مالی از سوی یک شهروند خصوصی به یک مرکز پزشکی در تاریخ کانادا به حساب میآید.
به همین دلیل هم بود که دست اندرکاران، برای تجلیل از این میلیاردر نیکوکار، نام او را بر روی یک پردیس سلامت خواهند گذاشت؛ پردیسی که بیمارستان جدید سنتپل در آن ساخته میشود.
اواخر ماه می نیز، بیمارستان عمومی ونکوور اعلام کرد که ساختمان Centennial Pavilion خود را به نام لئون جودا بلاکمور پیمانکار فقید و اهل ونکوور نامگذاری خواهد کرد. بنیاد خیریهی او کمکی ۴ / ۱۸ میلیون دلاری در اختیار بنیاد بیمارستان VGH & UBC قرار داد.
در سال ۲۰۱۵ پل مایرس ۲۵ میلیون دلار به موسسهی بیمارستان Lions Gate در آن شهر کمک کرد؛ مردی که زمانی شاگرد لولهکش بود و سپس شرکتی را که در شمال ونکوور در آن کار میکرد خریده و گسترش داد. حالا ساختمان بیماریهای حاد این بیمارستان برای پاسداشت یاد مایرس، به نام او نام گذاری شده است.
نکته جالب درباره این کمککنندگان این است که همه آنها، زمانی را در بیمارستانهایی که بعدا به آنها کمک کردهاند، گذراندهاند؛ به عنوان بیماز، همراه یک عضو خانواده یا هر دوی آنها. همین تجربه نزدیک باعث شده آنها به این بیمارستانها کمک کنند.
تری برتون، مشاور امور بشردوستانه در وینزور، میگوید که اینگونه افراد را میتوان «بیماران حقشناس» نام نهاد و اهمیت هدایای آنها معمولاً فراتر از ابراز قدردانی است.
برتون، که رئیس مؤسسهی Dig In Research است، ادامه میدهد: «برخی از این اهداکنندگان میخواهند از خدمات خوبی که از بیمارستان دریافت کردهاند، تشکر کنند. آنها دوست دارند که بازماندگانشان نیز این مسأله را بدانند و درک کنند که آنها نیز میتوانند اثرگذار باشند.»
همانطور که گفته شد نام جواد موفقیان روی سردر ساختمانی در بریتیش کلمبیا نهاده شده است و این در حالی است که شرایط خاصی برای چنین نام گذاریهایی وجود دارد.
بر اساس قوانین فدرال، بیمارستانهای سراسر کانادا نمیتوانند نام افراد را در ازای کمکهای مالی بر روی خود بگذارند. اما بریتیشکلمبیا در این زمینه قوانین متفاوتی دارد. طبق قوانین این استان اگر نیکوکاری چنین درخواستی داشته باشد باید به تایید کابینه استانی برسد.
آنجلا چپمن، نایبرئیس ارشد امور بشردوستانهی بنیاد بیمارستان VGH & UBC میگوید: «به نظر من تعیین این سیاستها از طرف دولت بریتیشکلمبیا کار عاقلانهای بوده است. چون به این ترتیب کنترلها و هماهنگیهای لازم به عمل میآید.»
چپمن با اشاره به اینکه بنیاد نیز توافقنامهای را برای نام گذاری همه هدایای بزرگ میکند میافزاید: «این توافقنامه شرایط و انتظارات را به طور کلی بیان میکند تا هیچ موضوع غیرمترقبه و غافلگیرکنندهای برای طرفین پیش نیاید. این توافقنامه سند بسیار مهمی است در مسیری که به تعیین حقوق نام گذاری منتهی میشود.»
موافقان و مخالفان نامگذاری افراد بر بیمارستانها
اریک هاسکینز، وزیر بهداشت استان بریتیشکلمبیا پیشنهاد کرده که تغییر نام بیمارستانها به نام اهداکنندگان ثروتمند ممنوع شود تا همه بدانند که این مؤسسات بخشی از سیستم عمومی سلامت هستند.
موضوع نامگذاری یک مرکز درمانی در کانادا، برای همه موضوعی مهم است و نباید اجازه سو استفاده به برخی افراد و شرکتها داده شود تا به بهانه نیکوکاری اقدامات تبلیغی انجام دهند.
به عنوان مثال، تری برتون، مشاور امور بشردوستانه در وینزور از پروندهای اطلاع یافت که در آن یک شرکت حقوقی جراحات شخصی به سراغ بیمارستانی در کانادا رفته و به آنها پیشنهاد داده بود که در ازای کمک مالی بزرگی، بخش اورژانس بیمارستان به نام آن شرکت نام گذاری شود. طبیعتاً با این پیشنهاد موافقت نشد.
خانم چپمن نیز در خصوص اصولی بودن این نامگذاریها میگوید: کمکهای مالی بزرگ، نقشی حیاتی در پوشش هزینههای سرمایهای بیمارستانها دارند و بدون چنین هدیههایی، دسترسی پیدا کردن به بودجههای دولتی دشوارتر خواهد بود.
او میافزاید: «شرایط بیمارستانها به گونهای است که آنها بیش از هر زمانی به بودجههای پژوهشی نیاز دارند. دولت بریتیشکلمبیا و وزارت بهداشت بیش از پیش در جستوجوی کمکهای بشردوستانه و همکاری با نهادهای خیریه هستند تا از انجام پروژهها اطمینان حاصل کنند.»
خانم چپمن میگوید این بنیاد اهداکنندگان فراوانی در مقیاس بزرگ دارد که مایل هستند ناشناخته باقی بمانند: «آنهایی که ترجیح میدهند از فرصتهای نامگذاری بهرهمند شوند، معمولا کسانی هستند که میخواهند به چیزی فراتر از اثرگذاری روی پروژهای برسند. این کار آنها پیغامی بیننسلی است برای آنکه مطمئن شوند فرهنگ انساندوستی در خانوادهی آنها تدوام خواهد یافت.»
بنا بر عقیده کارشناسان، کمتر پیش میآید هدایای بزرگ، اولین کمک مالی فرد به سازمانها یا مرکز درمانی باشد.
دیک ولت، مدیرعامل بنیاد سنتپل، میگوید: «با آنکه افراد خیرخواه شکاف بین اهداف یک بیمارستان و امکانات محدود دولتی را پر میکنند، اما کمکهای بزرگ در نتیجهی روابطی که سالها برقرار بوده است، صورت میپذیرد.»
ولت میافزاید: «برآورده کردن انتظارات خیرین، فشار مضاعفی بر ما به عنوان یک بنیاد وارد میکند؛ انتظاراتی که در طول سالها بر اساس یک رابطه به وجود آمده است. شما چطور میخواهید از آدمی مثل جیمی پاتیسون تشکر کنید که ۷۵ میلیون دلار کمک کرده است؟ ما یک مرکز پزشکی در سطح جهانی ساختهایم تا او با افتخار نام خود را روی آن بگذارد. این یک باور درست است. برای بیشتر کسانی که کمکهایی در آن حد تقدیم میکنند، مسألهی مهم واقعاً آن است که در میراثی که از خود برجای میگذارند، نامشان با نام رهبران، پژوهشگران، پزشکان و برنامهها یا مراکز جهانی پیوند یابد و این مسئولیتی است که ما باید آن را بسیار جدی تلقی کنیم.»
نیکوکاریهای جواد موفقیان در ایران
جواد موفقیان در ایران ۲۶ واحد آموزشی ساخته است كه شامل ۱۱ مدرسه اعم از دبستان، دبیرستان و هفت هنرستان فنی و حرفهای، تعدادی مدرسه برای دانشآموزان استثنایی و فضاهای آموزشی و خوابگاهی برای دانشآموزان نابینا میشود.
اگر بخواهیم این نیکوکاریها را در مجموع بررسی کنیم باید بگوییم مجموعهای از کمکهای خیرخواهانه او در ایران 400 كلاس درس و 12 كارگاه فنی و حرفهای میشود. او همچنین صدها مجموعه خوابگاهی را برای خیریهها ساخته است.
بهنقل از گفتوگوی موفقیان با همشهری آنلاین