شلیک به خاکستری؛ پلیس تورنتو مردی که از مشکلات روانی رنج میبرد را از پای درآورد
از صبح روز یکشنبه، بیرون آپارتمان «اندرو لوکو» شمعی در حال سوختن است؛ کنار یک دسته گل و کارتی پر از پیامهای خداحافظی. همسایههای لوکو که در مجتمع آپارتمانی، نزدیک خیابان اگلینتون و کالدونیا زندگی میکنند برای او روی کارت جملههایی شبیه به این نوشتهاند: «در آرامش بخوابی. ما همه دلتنگ تو خواهیم شد. چه مصیبتی، ما همه واقعا دلتنگت خواهیم شد».
لوکو، مرد 45 سالهای که به گفته همسایگانش کنیایی تبار است، صبح روز یکشنبه توسط پلیس تورنتو داخل مجتمع آپارتمانی سازمانی به ضرب گلوله کشته شد. این مجتمع خانه افرادی است که با مشکل روانی روبرو هستند. پلیس تورنتو لحظاتی بعد از دریافت گزارشی مبنی بر حضور مردی مسلح به چکش در صحنه حاضر شد. روزنامه تورنتو استار در گزارشی این موضوع را بررسی کرده است.
این دومین درگیری پلیس با مردم است که منجر به تیراندازی مرگبار میشود. این درگیریها موجی از درخواستها مبنی بر اتخاذ تدابیر بیشتر برای جلوگیری از درگیری بین پلیس و افراد با مشکل پریشانی روحی را به وجود آورده است.
روزنامه تورنتو استار مینویسد: به گفته همسایگان، بامداد روز یکشنبه آنها صدای فریاد و شکستن شیشه در شنیدهاند که منتهی به شلیگ گلوله شده است. یکی از مستاجرین از پرخاش مقتول به مستاجر طبقه بالای او خبر داد. دلیل پرخاش مقتول، سر و صدای بیش از حد قبل همسایه بالایی بود. لیزا فرنیر کسی که پلیس را مطلع کرده میگوید: «من صدای جیغ و داد شنیدم. انگار کسی داشت در خانه را خرد میکرد».
جزئیاتی از تیراندازی، شامل واکنشهای پلیس قبل از شلیک گلوله هنوز منتشر نشده است. واحد تحقیقات ویژه استانی که حوادثی از قبیل مرگ و جراحات در درگیریهای پلیس را کاوش میکند در حال تحقیق روی پرونده مرگ لوکو است.
پلیس تورنتو تا زمان اتمام تحقیقات اجازه اظهار نظر ندارد. یکی از شاهدان تیراندازی ساکن ساختمان اظهاراتی در این باره به واحد تحقیقات ویژه ارائه داد. بر اساس گفته همسایگان لوکو به مدت شش سال به تنهایی در آپارتمان مرتبط به انجمن بهداشت روانی کانادا زندگی میکرد.
استیو لوری، مدیر اجرایی انجمن بهداشت روانی کانادا در مورد اینکه لوکو مشکل روانی داشته یا نه صحبتی نمیکند اما تائید میکند واحدهای این ساختمان برای افرادی است که نیازمند اسکان و خدمات حمایتی مرتبط به مشکل بهداشت روانی هستند. او همچنین از ملاقات پیگیر افرادی با همسایگان برای حصول اطمینان از روند بازیابی آنها سخن میگوید:«ما می دانیم که این یک حادثه آسیبزا برای افراد داخل ساختمان بود. بنابراین حتما هر کاری که از دستمان بر میآید برای کمک به آنجا انجام خواهیم داد».
همسایگان اندرو لوکو را مردی مهربان و خندان توصیف میکنند که هیچ خویشاندی در کانادا نداشت. یکی از همسایگان به نام «لورا لسر» میگوید:«لوکو اکثرا سوار بر دوچرخه الکترونیکی خود در حال گشت در محوطه بود و به طبل زدن در موسسه اکرووس باندریز علاقمند بود. این مکان، یک مرکز بهداشت روانی در نزدیکی محل سکونت ماست. در طی این پنج سال که در این آپارتمان زندگی کردهام، هیچ عصبانیت یا خشونتی از بوکو ندیدهام». لسر میگوید که او مرد نازنینی بود و شایسته مرگ نبود.
مرگ لوکو شبیه به مرگ «ادموند یو» است. او سال 1997 در حین استفاده از چکش به عنوان سلاح، در اتوبوس شهری تورنتو توسط پلیس کشته شد. پرونده ادموند یو یکی از چندین پروندهای بود که منجر به توصیههایی مبنی بر کاهش برخوردهای مرگبار با افرادی که با مشکل روحی مواجه هستند شد.
پیتر روزنتال که وکالت چندین خانواده درگیر با تیراندازیهای پلیس را بر عهده داشته معتقد است پلیس تورنتو باید کارهای زیادی انجام دهد تا حوادث مرگبار اینچنینی کاهش پیدا کند:«باید به نیروهای پلیس تورنتو تاکید فراوانی کرد که در مواقع مواجهه با افراد دارای بحران روحی، تشنج زدایی کنند. به نظر من پلیس هرگز این کار را به طور قاطع انجام نداده و آنها باید بلافاصله این کارها را انجام دهند.»
«بیل بلیر» رئیس پلیس سابق تورنتو در پی شلیک منجر به مرگ نوجوان تورنتویی به نام «سامی یاتین» در سال ۲۰۱۳ مامور تهیه گزارش مفصلی از استفاده پلیس از زور شده است. او همین اواخر گفت: «ما متعهدیم در تمامی برخوردها با افرادی مشکل بحرانی دارند، اقدامات معقولی بکنیم و با تشنجزدایی، چنین مسائلی را بدون مشکل حل کنیم».
بلیر سال ۲۰۱۴ اعلامیهای صادر کرد که در آن میگفت هر زمانی که تلاش برای تشنجزدایی امکانپذیر باشد و مشکلی برای امنیت پلیس به وجود نیاید، قبل از متوصل شدن به زور باید تمامی تلاشها انجام شود.
سخنگوی پلیس تورنتو میگوید: «آموزش تشنج زدایی که به طور ویژه در مواجهه با افراد درگیر با مشکل سلامت روانی کاربرد دارد بخشی از آموزش سالانه برای تمام افسران پلیس است».
امروز چهارشنبه هم روزنامه تورنتو استار به سراغ یکی از شاهدان این تیراندازی رفته تا جزئیات بیشتری را از زبان او بشنود. این شاهد میگوید پلیس تنها چند ثانیه پس از رسیدن به صحنه، شروع به تیراندازی کرد و دلیلی برای این کار وجود نداشت. او میگوید: «من درباره دو دقیقه یا پنج دقیقه تاخیر صحبت نمیکنم. دقیقا چند ثانیه پس از اخطار پلیس، آنها شروع به تیراندازی کردند».