پدرام ناصح پدرام ناصح
اخبارگزارش ویژهمهاجرت

معلم مهاجری که محبوب بود؛ او سال‌ها در کانادا تدریس کرد، بدون اینکه شغل و کلاس ثابت داشته باشد

دانش‌آموزان نسل‌های مختلف در اسکاربرو این روزها سوگوار معلم مهاجری هستند که هیچ‌وقت نتوانست در کانادا شغل ثابت پیدا کند

بهروز سامانی بهروز سامانی

چند روز پیش، معلم مهاجری که سال‌ها در مدارس اسکاربرو به‌عنوان معلم جایگزین Substitute Teacher تدریس می‌کرد، از دنیا رفت و بسیاری از شاگردان سابق او سوگوار شدند. 

آقای Jeba که از سریلانکا به کانادا مهاجرت کرده بود، محبوبیت زیادی داشت، با این حال، تا آخر عمر نتوانست در کانادا به آرزوی خود که داشتن یک شغل ثابت بود، برسد. 

او حتی کلاس ویژه خود را هم نداشت و مجبور بود هر روز با مدارس مختلف در ارتباط باشد تا اگر روزی، یک معلم غیبت کرد، به جای او سر کلاس برود. 

آقای Jeba در سال ۱۹۳۸ در روستایی در سریلانکا به دنیا آمد و در هند در رشته شیمی تحصیل کرد. اما به گفته دخترش به دلیل تامیل بودن، نتوانست در کشور خود به شغل معلمی بپردازد. 

به همین دلیل، برای معلمی به کنیا رفت و در کشورهای دیگر نیز به تدریس پرداخت تا این که در سال ۱۹۸۸ به کانادا آمد و همراه با فرزندانش در دانشگاه تورنتو مشغول به تحصیل شد. 

او چند سال بعد، توانست تدریس در کانادا را آغاز کند، اما صرفا به‌عنوان معلم جایگزین. 

این معلم محبوب، آگوست امسال دچار سکته مغزی شد و مدتی بعد از دنیا رفت، بدون این که‌ طعم داشتن یک شغل ثابت را در کانادا بچشد.

کسانی که از اواسط دهه ۱۹۹۰ تا اواخر دهه ۲۰۱۰ در مدارس اسکاربرو تحصیل کرده‌اند، احتمالا آقای Jeba، مرد مهاجری که به‌عنوان معلم جایگزین Substitute Teacher در کلاس‌های مختلف حاضر می‌شد را می‌شناسند.

سپتامبر امسال، وقتی خبر رسید این معلم محبوب که شبیه یک سلبریتی محلی بود، از دنیا رفته است، اکانت معروف Scarborough Spots مطلبی را به عنوان ادای احترام به او در رسانه‌های اجتماعی پست کرد که بیشتر از ۸۰۰ کامنت دریافت کرد.

این کامنت‌ها پر از ادای احترام به آقای Jeba با نام کامل Singarayer “Chris” Jebanathirajah بود.

آرزویی که این معلم مهاجر در کانادا به آن نرسید

در تمام سال‌هایی که او به‌عنوان معلم جایگزین به جای معلم‌هایی که غیبت کرده بودند، سر کلاس حاضر می‌شد، تنها چیزی که می‌خواست و تلاش زیادی برای آن کرد، داشتن یک شغل تمام وقت و یک کلاس برای خودش بود؛ چیزی که هیچ‌وقت آن را در کانادا به دست نیاورد.

راه طولانی آقای Jeba از سریلانکا تا کنیا و کانادا

آقای Jeba در سال ۱۹۳۸، در خانواده‌ای پرجمعیت در یکی از روستاهای سریلانکا به دنیا آمد. او در دانشکده معتبر Loyola در هند، شیمی خواند، ولی به گفته دخترش، به خاطر تامیل بودن، نتوانست در وطن خود به شغل معلمی مشغول شود.

وقتی آقای Jeba شنید که در کنیا به معلم نیاز دارند، سر از آفریقا درآورد.

او در ۱۹۶۸ به کشورش برگشت تا با دختری به نام Mary ازدواج کند. مری، اولین دختر در روستایشان بود که توانسته بود مدرک دانشگاهی بگیرد.

آقای Jeba و همسرش، بعد از ازدواج به کنیا رفتند و در آنجا مشغول به معلمی شدند. آن زمان، دوران پرهیجانی برای معلمی در آفریقا بود، چون بسیاری از کشورها به تازگی از یوغ استعمارگران نجات پیدا کرده بودند.

خانم Caroline Dalal، دختر آقای Jeba درباره ایده پدرش می‌گوید: «پدرم همیشه به ما می‌گفت، آموزش و سواد، کشور را تغییر خواهد داد».

آقای Jeba و همسرش در آفریقا، صاحب دو دختر و یک پسر شدند.

او در کشورهای مختلف به تدریس پرداخت و همه جا از او به نیکی یاد می‌شد. او کارهای مختلفی انجام می‌داد، مثلا دپارتمان‌های زیست‌شناسی به راه می‌انداخت، مربی تنیس روی چمن می‌شد، کلوپ‌های کشاورزی جوانان را اداره می‌کرد و در دوران پیش از زیراکس، برای معلم‌های دیگر رونوشت برمی‌داشت.

وقتی این معلم با فرزندانش در دانشگاه تورنتو مشغول به تحصیل شد

در ۱۹۸۸ خانواده Jeba، برای تحصیل در دانشگاه تورنتو، به کانادا آمدند و در اسکاربرو ساکن شدند.

او که در آن زمان، ۵۰ سال داشت، شب‌ها به‌عنوان نگهبان مشغول به کار بود و روزها، همراه با فرزندانش، در دانشگاه تورنتو تحصیل می‌کرد.

دشواری‌های تدریس به عنوان یک معلم جایگزین

آقای Jeba در ۱۹۹۵ همه مدارک لازم را به دست آورد و دوران طولانی تدریس به‌عنوان معلم جایگزین Substitute Teacher را آغاز کرد.

او در همه دبیرستان‌های کاتولیک اسکاربرو دیده می‌شد، چون شب‌ها با دفتری در دست، پای تلفن حاضر بود تا به محض تماس با او، جزئیات کلاس فردایش را یادداشت کند. اگر کسی با او تماس نمی‌گرفت، خودش صبح دست به کار می‌شد تا ببیند در کدام مدرسه احتمالا معلمی غیبت کرده است تا به جای او سر کلاس حاضر شود.

روش‌های تدریس آقای Jeba تا حدی قدیمی بود و گاهی با دانش‌آموزان بدخلقی می‌کرد، اما همین رفتارها برای بچه‌ها حسی نوستالژیک داشت و به او محبوبیت بیشتری می‌داد. تا جایی که بعد از چند سال، در دهه ۲۰۱۰، به یک سلبریتی محلی در اسکاربرو تبدیل شد.

دانش‌آموزان با او عکس می‌گرفتند و در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذاشتند. او نمی‌توانست در خیابان‌های Town Centre اسکاربرو قدم بگذارد، بدون اینکه کسی اسمش را صدا بزند یا برای گفتگو با او پیشقدم شود.

این معلم محبوب، آگوست امسال دچار سکته مغزی شد و مدتی بعد از دنیا رفت، بدون این که‌ طعم داشتن یک شغل ثابت را بچشد.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟