پدرام ناصح پدرام ناصح
حسن میرزاییمهاجرتمهاجرت به کانادانویسندگان آتش

دختری از هند؛ تجربه‌های یک دانشجوی بین‌المللی در تورنتو

بسیاری از دانشجویان بین‌المللی این احساس را تجربه می‌کنند که بین دو فرهنگ و دو کشور گیر افتاده‌اند. آوانی هم همین احساس را داشت. او درباره این که فرهنگ و هویتش چیست، دچار تردید شده بود، اما به تدریج توانست خودش را با دنیای جدید تطبیق دهد

بهروز سامانی بهروز سامانی

یکی از کارهایی که به مهاجران کمک می‌کند تا راحت‌تر با محیط جدید انطباق پیدا کنند و سازگار شوند، استفاده از تجربیات سایر مهاجران است. در مورد دانشجویان بین‌المللی هم که برای تحصیل به کانادا می‌آیند، همین مساله صدق می‌کند.

Avani Singh یکی از دانشجویانی است که چند سال پیش از هند به کانادا آمد و در دانشگاه تورنتو در رشته مدیریت و برنامه‌ریزی مشغول به تحصیل شد.

او در ابتدای تحصیل خود، روزهای سختی را پشت سر گذاشت و چالش‌های متعددی را پیش روی خود دید. از انطباق با محیط جدید گرفته تا غلبه بر غم غربت و تنهایی، پیدا کردن هویت خود، یادگیری مهارت‌های جدید در دانشگاه، فعالیت‌های دانشجویی و پیدا کردن کار بعد از فارغ‌التحصیلی.

در این مطلب می‌توانید داستان سال‌های دانشجویی آوانی در کانادا و توصیه‌هایی که برای دانشجویان بین‌المللی دارد را از زبان او بخوانید.

رفتن به خارج از کشور برای ادامه تحصیل یکی از رویاهای Avani Singh بود. فقط عده انگشت‌شماری از اهالی شهر کوچک‌ آنها در هند، تا آن زمان برای ادامه تحصیل کشور را ترک کرده بودند. با این حال، آوانی وقتی به ۱۶ سالگی رسید، تصمیم گرفت برای پیدا کردن فرصت‌های بهتر به آمریکای شمالی برود.

او در سه سال باقی مانده از دوران دبیرستان خود، تا جایی که برایش ممکن بود، دنبال دوره‌های منتورینگ [mentorship] رفت و برای دانشگاه‌های ایالات متحده و کانادا اپلای کرد.

آوانی سرانجام به‌خاطر کیفیت آموزش در کانادا و آوازه آن به‌عنوان کشوری آرام و مهمان‌نواز، به اینجا آمد و در دانشگاه تورنتو در رشته امور مالی، مشغول به تحصیل شد.

در ادامه این مطلب، آوانی داستان خود را از غلبه بر چالش‌ها، کشف تجربه‌های نو، کمک به دانشجویان بین‌المللی و شروع یک مسیر شغلی در کانادا بازگو کرده است.

چالش؛ واژه‌ای است که دانشجویان بین‌المللی هر روز تجربه می‌کنند

به‌عنوان یک دانشجوی بین‌المللی، چالش واژه‌ای است که هر روز می‌شنوید و آن را تجربه می‌کنید. وقتی به کانادا آمدم، تنها بودم؛ هیچ عضوی از خانواده‌ام اینجا زندگی نمی‌کرد و هیچکس را در کانادا نمی‌شناختم.

واقعا فقط چمدان‌هایم را بستم و از آن طرف دنیا به اینجا آمدم. همه چیز را باید یاد می‌گرفتم: اینکه در زمستان‌های کانادا چه بپوشم، چطور مواد خوراکی بخرم و برای خودم آشپزی کنم، از اصول اولیه‌ امور بانکی کانادا سر در بیاورم، با جزئیات ریز و درشت این فرهنگ جدید خو بگیرم و برای اولین بار در عمرم، در چنین فاصله دوری از خانه، مستقل زندگی کنم.

تلاش کردم در عین وفاداری به هویت خودم با فرهنگ جدید منطبق شوم

من برای تحصیل به دانشگاه تورنتو آمدم و عظمت دانشکده، شهر تورنتو و به‌طور کلی فرهنگ کانادا مرا در خودش محو کرد. در تمام طول سال اول، تمرکزم فقط روی انطباق‌ و سازگاری با محیط بود و در هیچ کدام از فعالیت‌های فرهنگی مربوط به هند شرکت نکردم. همین مساله باعث شد که نوعی حس جداشدگی در درونم به وجود بیاید. انگار دیگر نمی‌دانستم که واقعا چه کسی هستم. تصویری از خودم داشتم که با هویت سابقم یکی نبود.

به‌عنوان یک تازه‌وارد، ممکن است این احساس به شما دست دهد که بین دو فرهنگ و دو کشور گیر افتاده‌اید. بیشتر دانشجویان بین‌المللی مهارت‌های اجتماعی لازم را برای انطباق‌پذیری کسب کرده و به خوبی با محیط خود ادغام می‌شوند. من هم همینطور بودم. ولی درباره این که فرهنگ من و هویتم چیست دچار تردید شده بودم؛ به همین خاطر، خیلی وقت‌ها، با خودم درگیر سوال و جواب می‌شدم.

در اولین سالی که از خانواده‌ام دور شدم، دچار غم غربت بودم و ناراحت از اینکه در فستیوال‌ها و جشنواره‌هایی که در وطنم آنقدر برایم اهمیت داشت، شرکت نمی‌کردم. در طی دو سال بعد، کم‌کم به گروه‌های دانشجویی داخل دانشگاه و سایر گروه‌های حمایتی‌ که در اصل میزبان جشن‌های هندی بزرگ، مثل Diwali بودند، نزدیک شدم و به جامعه دانشجویان هندی دانشگاه تورنتو پیوستم. اینها باعث شد که تجربه فرهنگی من شکل بگیرد.

دوره‌های جالب دانشگاه که باعث شد فرهنگ تورنتو را از نزدیک لمس کنم

وقتی به دانشگاه تورنتو آمدم، برنامه اولیه‌ام این بود که در دوره لیسانس، امور مالی بخوانم و برای فوق‌لیسانس، به احتمال زیاد، علوم کامپیوتر را انتخاب کنم.

در نهایت، با مدرک مدیریت و برنامه‌ریزی Management And Strategy فارغ‌التحصیل شدم که رشته بسیار متفاوتی در دنیای بیزینس است و قبلا تصمیمی برای ورود به آن نداشتم. ولی در طول آن چند سال، با شناخت بهتر از علایق و استعدادهایم، این مسیر را انتخاب کردم.

یکی از بهترین مزیت‌های دانشگاه تورنتو، به‌ویژه در سال اول، امکان تجربه دوره‌هایی بود که به‌طور سنتی، فکر نمی‌کنید با هم بتوان در آنها شرکت کرد، مثل امور مالی و تئاتر.

ساختاری که در نظر گرفته بودند این بود که حتما باید تعداد کلاس‌های مشخصی را در چند حوزه متفاوت، مانند علم و فناوری، علوم انسانی و زبان می‌گذراندید. به این ترتیب، اطمینان حاصل می‌شد که همه دانشجوها تا جایی که ممکن باشد در معرض علایق متفاوت و دوره‌های متفاوت قرار می‌گیرند.

من در این دوره‌ها، مهارت‌های غیرفنی Soft Skills زیادی یاد گرفتم که یادگیری آنها مرا به آن کسی تبدیل کرد که امروز هستم.

تمرکز اصلی‌ام روی امور مالی، مدیریت و برنامه‌ریزی بود، ولی در سال اول، دوره‌ای را هم در زمینه نقد تئاتر گذراندم و برای اولین بار در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو شرکت کردم.

به‌عنوان یک دانشجوی بین‌المللی، واقعا تجربه بی‌نظیری بود و کمک کرد فرهنگ تورنتو را که دنیای کاملا جدیدی برایم بود، از نزدیک لمس کنم.

فعالیت‌هایی که در اتحادیه دانشجویان دانشگاه تورنتو برای کمک به دانشجویان انجام دادم

وارد اتحادیه دانشجویان دانشگاه تورنتو University of Toronto Students’ Union شدم که حمایت از بیش از ۴۴ هزار دانشجوی دوره لیسانس را برعهده دارد.

می‌خواستم به دانشجویان جدید کمک کنم تا انتقال‌شان به زندگی دانشگاهی، از تجربه خودم، خیلی آسان‌تر باشد. در سمت خاصی که داشتم، زمینه همکاری با سازمان‌ها و شرکایی در خارج از دانشگاه که هدفشان کمک به دانشجویان بود را فراهم کردم.

هنگام فعالیت در اتحادیه دانشجویی، علاوه بر موضوع سواد مالی، در حوزه‌های دیگری مانند امور رفاهی، دسترس‌پذیری و امنیت غذایی دانشجویان هم کار می‌کردم. خیلی از اوقات، دانشجوها به سختی می‌توانند منابع مورد نیازشان را پیدا کنند، به همین خاطر، تجربه‌‌هایم را به‌عنوان یک دانشجوی بین‌المللی در اختیارشان می‌گذاشتم تا سهم خود را در پر کردن شکاف تجربه‌های تحصیلی ادا کرده باشم.

به‌خاطر کاری که در شکل‌دهی مجدد به حمایت‌های مالی اتحادیه دانشجویان انجام دادیم، احساس افتخار می‌کنم. این کمک‌های دانشجویی را که با هدف رفع موانع مالی تحقق اهداف دانشجویان طراحی شده بود، به 7 دسته‌ زیر تقسیم کردیم تا جوابگوی نیازهای دانشجویان باشد:

  • کمک‌هزینه کتاب و ملزومات آکادمیک
  • کمک‌هزینه تعویق امتحانات
  • کمک‌های بلاعوض برای فعالیت‌های آکادمیک
  • کمک‌هزینه سلامت و رفاه
  • کمک‌هزینه دسترس‌پذیری
  • کمک‌هزینه حمل‌ونقل
  • کمک‌هزینه اضطراری

اگر این کمک‌های مالی نبود، بعضی از دانشجویان مجبور می‌شدند بین پرداخت هزینه کتاب یا موادغذایی با کیفیت، یکی را انتخاب کنند. وقتی پاندمی کووید از راه رسید، صدها درخواست از دانشجویانی دریافت کردیم که ناگهان شغل خود را از دست داده و مجبور به پرداخت هزینه ضروری اجاره‌شان بودند یا چیزی برای خوردن نداشتند. خوشبختانه کمک‌هزینه اضطراری برقرار بود که توانست در این زمینه کمک کند.

مسیر شغلی که پس از فارغ‌التحصیلی در پیش گرفتم

تبدیل شدن از دانشجوی دانشگاه به یک شاغل حرفه‌ای می‌تواند چالش بزرگی باشد. در سال چهارم دانشگاه که با تیم RBC On Compus همکاری داشتم، آنها کمکم کردند که دانش مالی شخصی‌ام را گسترش بدهم و از نظر حرفه‌ای به جلو حرکت کنم.

فهمیدم این همان سازمانی است که می‌خواهم برایش کار کنم و امروز مفتخرم که به‌عنوان مشاور بانکداری در RBC تورنتو مشغول به خدمتم.

وقت بگذارید و از سال‌های دانشجویی‌تان لذت ببرید

به‌عنوان یک دانشجوی بین‌المللی، پذیرای تجربه‌های نو باشید. سال‌های دانشجویی گرچه می‌تواند طاقت‌فرسا باشد، ولی بخش فوق‌العاده‌ای از زندگی‌تان است، پس فراموش نکنید که از آن لذت ببرید.

تغییرات خیلی زیادی در زندگی‌تان اتفاق خواهد افتاد و به راحتی ممکن است دچار وحشت شده و درها را به روی خودتان ببندید.

بیرون بروید و خیلی از برنامه‌ها و فعالیت‌ها را چه در زندگی شخصی و چه در زندگی آکادمیک‌تان امتحان کنید، چون تا تجربه عملی نداشته باشید واقعا نمی‌دانید که در چه زمینه‌ای توانایی دارید یا چه چیزی باعث خوشحالی‌تان می‌شود.

چالش‌هایی بر سر راه‌تان قرار خواهد گرفت و بدبیاری‌هایی برایتان اتفاق خواهد افتاد، ولی موفقیت‌ها و پیروزی‌هایی نیز در انتظارتان است. آشناهایی پیدا می‌کنید و وارد جمع‌هایی می‌شوید که برای یک عمر با شما خواهند بود.

منابع فوق‌العاده‌ای وجود دارد که می‌توانید از آنها برای ارتقای تجربه خود و تبدیل آن به چیزی بی‌نظیر، استفاده کنید.
اگر چیزی را ندانستید، مضطرب یا شرمنده نشوید و سوال بپرسید. یادتان باشد که هیچ سوالی احمقانه نیست.

همچنین، برای عواطف و احساسات خود و آنچه مایه شادمانی‌تان است، وقت بگذارید و همیشه از خودتان بپرسید: آیا اینجا همان جایی است که می‌خواهید باشید؟ آیا کاری که انجام می‌دهید باعث خوشحالی‌تان هست؟

به یاد داشته باشید که وقت‌های کوتاهی را تا جایی که امکان‌پذیر است، به قدردانی از اینکه کجا و مشغول به چه کاری هستید، اختصاص بدهید، چون زمان به سرعت باد می‌گذرد. من پنج سال است در کانادا زندگی می‌کنم و اصلا نمی‌دانم این مدت زمان چگونه گذشت.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟