شلیک به مرد ایرانی در بازداشتگاه پلیس انتاریو؛ واکنش امروز ایران
فهرست مطالب
شماره ۱۲۱ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید
خانواده بابک سعیدی، شهروند ایرانی – کانادایی این روزها در انتظار پاسخ مسئولان هستند. آنها میخواهند بدانند چرا پسر ۴۳ سالهشان با شلیک گلوله در اداره پلیس شهر Morrisburg از پای درآمده است.
پلیس بعد از یک درگیری که به نظر میرسد در پارکینگ اداره پلیس این شهر روی داده، به روی یک شهروند دارای اختلالات روانی آتش گشوده و با دو گلوله او را از پای درآورده است.
هنوز نه پلیس و نه هیچ کدام از مقامات مسئول توضیح بیشتری درباره این اتفاق ندادهاند و خانواده بابک سعیدی، در انتظار روشن شدن پرونده است.
یک روزنامه محلی بابک سعیدی را ایرانی-کانادایی میداند و این حادثه یک بار دیگر توجهها را به نیروهای پلیس انتاریو و برخورد آنها با افرادی جلب میکند که دچار ناهنجاریهای روانی هستند. پروندههای زیادی در سازمانهای ناظر پلیس در انتاریو در جریان است که به دلیل تیراندازی پلیس به این افراد تشکیل شده است.
وزارت امور خارجه ایران هم در بیانیهای رسمی به این اتفاق واکنش نشان داد و اعلام کرد که این پرونده را پیگیری میکند.
خبرنگار آتش بر اساس گزارشهای مختلفی که طی این هفته از این حادثه دلخراش منتشر شده گزارش میکند.
یک خانواده ایرانی-کانادایی همچنان در انتظار پاسخ از سوی پلیس انتاریوست و میخواهد بداند چه اتفاقی افتاده که پسر ۴۳ سالهشان بر اثر شلیک پلیس از دنیا رفته است.
حادثه در پارکینگ اداره پلیس روی داد
این اتفاق روز شنبه در شهر Morrisburg در ۸۰ کیلومتری جنوب اتاوا روی داد و ماموران پلیس استان انتاریو OPP بعد از درگیری با یک مرد ایرانی کانادایی به نام بابک سعیدی، با شلیک دو گلوله او را از پای درآورد. او با ناهنجاریهای روانی دستوپنجه نرم میکرد و باید هر هفته خود را به اداره پلیس معرفی میکرد.
بابک سعیدی که مبتلا به اسکیزوفرنیا بود در سال ۲۰۱۴ به دلیل حضور در یک درگیری خشونتآمیز باید به صورت هفتگی به اداره پلیس میرفت. این مطلب بدون اجازه از سایت آتش برداشته شده است.
الی سعیدی، خواهر بابک میگوید: «او در طول این سالها بدون وقفه خود را به اداره پلیس معرفی میکرد و این آخر هفته هم یکی از همان روزهایی بود که او به اداره پلیس میرفت؛ آخر هفتهای که با یک رویداد ناگوار همراه بود.»
الی میگوید: «برادر من مهربانترین، عزیزترین و دوستداشتنیترین آدم بود. او دچار ناهنجاریها روانی بود و ما لازم است که بدانیم باید چگونه با چنین افرادی برخورد کرد.»
نهاد ناظر بر پلیس انتاریو SIU بعد از این اتفاق که منجر به مرگ شده، تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کرده است.
روزی که با یک جعبه شیرینی تازه آغاز شد
بابک سعیدی شنبه صبح با یک جعبه شیرینی تازه از خانه خارج شد. او این شیرینیها را برای پدر و یکی از دوستان خانوادگیاش آورده بود؛ دو نفری که به نزدیکیهای شهر Cardinal در انتاریو آمده بودند تا او را به شهر برسانند و بابک مثل همه شنبههای گذشته این سالها، خود را به اداره پلیس معرفی کند. خواهر بابک میگوید اینکه بابک شیرینی خریده و به پدرش هدیه داده نشانهای است که به نظر میرسد او حال خوبی داشته است.
الی از قول پدرش ماجرا را اینگونه روایت میکند: «وقتی آنها به اداره پلیس میرسند، به آنها گفته میشود که باید ۱۵ دقیقه صبر کنند. به همین دلیل آنها هم برای خرید به سوپرمارکت میروند و وقتی برمیگردند، دو مامور پلیس روی او میافتند تا او را به داخل ایستگاه پلیس ببرند.»
دو شلیک؛ پایان زندگی بابک سعیدی
الی سعیدی میگوید برادرش به داخل ایستگاه پلیس میرود و پدرش دو دقیقه بعد صدای دو شلیک را میشنود. مامور پلیس به پدر بابک و دوستش میگوید که در یک شعبه Tim Hortons بیرون از ایستگاه پلیس صبر کنند تا یک نفر از نیروهای پلیس بیاید و موضوع را برای آنها توضیح دهد. این مطلب بدون اجازه از سایت آتش برداشته شده است.
الی سعیدی میگوید: «بالاخره یک مامور پلیس بعد از ۱۰ ساعت به سراغ آنها آمد و پدرم به او گفت پسرم کجاست؟ و مامور پلیس به او گفت متاسفم. پسر شما از دنیا رفته است.» او میگوید این تنها چیزی است که به ما گفته شده و اینکه ما هیچ اطلاعات دیگری درباره آنچه اتفاق افتاده نداریم، غیرقابل قبول است.
شلیک در پارکینگ رخ داده است؟
یک شاهد عینی که در پمپبنزین روبروی اداره پلیس حضور داشته و صحنه تیراندازی را از دور دیده است میگوید: «ناگهان در ورودی شمالی پارکینگ این ایستگاه پلیس صدای شلیک شنیده شد؛ یک مامور پلیس سعی میکرد خود را از روی زمین بلند کند و دیگری اسلحه در دست داشت. یک مرد هم بیحرکت روی زمین افتاده بود. مدتی بعد یک مامور پلیس برای انجام عملیات احیای قلبی ریوی بالای سر مرد آمد.»
الی میگوید: «من باید به خاطر پدر و مادرم قوی باشم. خیلی سخت است که ببینیم مادرم و پدرم گریه میکنند و ناراحتند. مادرم گوشه اتاق نشسته و عکس برادرم را در آغوش گرفته است. همه چیزی که او میگوید این است که نمیدانم چه اتفاقی افتاده است. نمیدانم جنازه پسرم کجاست.»
او میخواست زندگیاش را دوباره بسازد
الی سعیدی میگوید برادرش پیش از اینکه از دنیا برود در حال ساختن دوباره زندگی خود بود و در مزرعهای در غرب شهر Morrisburg گاو و گوسفند پرورش میداد.
الی با آسیبهای اجتماعی کاملا آشناست. او سالها در یک مرکز نگهداری از جوانان بیخانمان در اتاوا مشغول به کار بوده است. او میگوید به این دلیل با CBC مصاحبه کرده که به تازگی میزان درگیریهای پلیس با افرادی که دچار ناهنجاریهای روانی هستند زیاد شده است؛ اتفاقاتی که برخی از آنها منجر به مرگ شدهاند.
الی همچنین مطمئن است که برادرش مسلح نبوده است. او در اعتراض به عملکرد پلیس میگوید: «آنها مشخصا نه ابزار و نه آگاهی لازم را برای برخورد با مردمی که مشکل روانی دارند، در اختیار ندارند. بسیاری از افراد با داشتن چنین مشکلاتی در دستان پلیس جان خود را از دست دادهاند.» این مطلب بدون اجازه از سایت آتش برداشته شده است.
او میگوید: «پلیس باید آموزش و آگاهی لازم را داشته باشد که بداند با افرادی که ناهنجاریهای روانی دارند چگونه برخورد کند. همه آنها افرادی بد و تهدید برای جامعه به شمار نمیروند.»
پلیس بعد از درگیری فیزیکی شلیک کرده است
نهاد ناظر بر پلیس انتاریو SIU در گزارش خود اعلام کرد که بابک سعیدی با پلیس انتاریو برخورد فیزیکی داشته است. پس از این فعل و انفعالات است که یکی از نیروهای پلیس اسلحه خود را خارج کرده و به سعیدی شلیک میکند. این واحد اعلام کرد قرار است چهارشنبه همین هفته بررسیهای بیشتر را درباره این پرونده انجام دهد.
این گزارش میگوید: «مامور پلیس جراحات نامشخصی برداشته و تحت مداوا قرار گرفته است.»
هنوز نام و مشخصات پلیسی که به بابک سعیدی شلیک کرده مشخص نشده است.
واکنش ایران به مرگ شهروند ایرانی
وزارت امور خارجه ایران در بیانیهای اعلام کرد: «متاسفانه مطلع شدیم که یک ایرانی به نام بابک سعیدی ساکن کانادا که بیمار هم بوده به ضرب گلوله پلیس کشته شده است، ما در حال بررسی جزئیات موضوع بوده و از مجاری ذیصلاح و رسمی پیگیر این مساله برای روشن شدن ابعاد آن و توضیح دولت کانادا خواهیم شد.»