پدرام ناصح پدرام ناصح
اخبارحوادث

اطلاعات تازه از پرونده پر رمز و راز قتل باران عابد و مهدی پورباقی زوج ایرانی در کانادا؛ گزارش امروز CBC News

بهروز سامانی بهروز سامانی

اواخر ماه جولای خبر پیدا شدن جسد یک زن ایرانی در نیوفاندلند، و پس از آن پیدا شدن جنازه شوهر او که متهم این قتل بود، نه تنها کامیونیتی ایرانی در کانادا را به لرزه درآورد، بلکه بازتاب گسترده‌ای هم در خود ایران داشت.

آن زمان اطلاعات زیادی درباره این قتل اعلام نشد، فقط گفته شد که جنازه یک زن ۳۳ ساله ایرانی که تازه دو ماه بود به کانادا آمده بود، درون چمدانی در شهر سنت‌جان در نیوفاندلند پیدا شده است.

مظنون این قتل، شوهر زن بود که ۳۴ سال داشت و جنازه او هم در خانه‌اش پیدا شد.

بلافاصله این قتل بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی به ویژه تويیتر یافت، به ویژه اینکه، بعدا معلوم شد شوهر زن، صاحب یک پادکست فعال در زمینه مسائل و پرونده‌های جنایی بوده است.

بالاخره کمتر از یک هفته بعد، زمانی که خواهر زن کشته شده با روزنامه همشهری در ایران مصاحبه کرد، رسما اعلام شد، نام این زن باران بوده است.

خواهر باران آن زمان گفته بود، این زن و شوهر هر دو ساکن لاهیجان بوده و ۱۱ سال پیش با هم ازدواج کرده بودند. مهدی سپس برای ادامه تحصیل در دانشگاه شریف به تهران رفت و سال ۱۴۰۱ نیز راهی کانادا شد.

باران که آن زمان در ایران مانده بود، دوره‌های آرایشگری و زیبایی را گذراند و دو ماه پیش از آن که جسدش پیدا شود، به کانادا رفت تا زندگی را در کنار همسرش ادامه دهد.

مجتبی عسکریان مجتبی عسکریان

به گفته خواهر باران، این زوج عاشق هم بودند و عشق آنها زبانزد تمام فامیل و آشنایان بود.

حالا پس از گذشته نزدیک به ۳ ماه از این حادثه، رسانه CBC News کانادا سراغ این پرونده رفته و گزارش مفصلی را در این باره تهیه کرده است.

این گزارش نور تازه‌ای را به قتلی می‌اندازد که هنوز همه جای آن تاریک است.

این گزارش از حضور فعال مهدی در کامیونیتی ایرانی سخن می‌گوید ولی در عین حال به نقل از ایرانیان شهر سنت‌جان تایید می‌کند که مهدی هیچگاه متاهل بودن خود را میان دوستان و آشنایانش بیان نکرده بود.

پلیس می‌گوید مظنون دیگری در این پرونده نیست، اما تحقیقات ادامه دارد تا تصویر روشن‌تری از رویدادهای چند روز پایانی زندگی این زوج به دست آید.

ایرانیان این شهر کوچک با ۱۲۰ هزار نفر جمعیت در شرقی‌ترین نقطه کانادا همچنین، از تنش‌های میان این زوج در همان دو ماه می‌گویند ولی اضافه می‌کنند که این تنش‌ها عمدتا بین خودشان باقی می‌ماند.

باران عابد و مهدی پورباقی ۱۱ سال پیش با هم ازدواج کردند. پورباقی دانشجوی ۳۴ ساله‌ی دکترای بیوانفورماتیک بود و از دو سال پیش در سنت جان نیوفاندلند زندگی می‌کرد.

باران عابد، ۳۳ ساله، در ماه می امسال از تهران به این شهر آمد تا فصل تازه‌ای از زندگی خود را در کنار شوهرش آغاز کند.

تنها دو ماه بعد، جسد او در محله‌ای آرام در داون‌تاون سنت جان داخل یک چمدان پیدا شد.

این جنایت، شهر را در شوک فرو برد.

مریم حاج حیدری، عضو هیئت‌مدیره‌ی ائتلاف ایرانیان نیوفاندلند و لابرادور، می‌گوید: «این تراژدی کامیونیتی ما را عمیقا به لرزه درآورد و ما هنوز نتوانسته‌ایم اتفاقی که افتاده است را هضم کنیم.»

او می‌افزاید: «با اینکه اکثر ما فرصت شناختن باران را از نزدیک پیدا نکردیم، ولی خیلی‌های‌مان شوهرش مهدی را می‌شناختیم. او عضو فعالی از کامیونیتی ما و دوست، همکلاسی و همکارمان بود. باورنکردنی است که چنین کاری کرده باشد. مهدی همیشه آدم خیلی آرام و مودبی بود.»

اکنون کامیونیتی سوگوار ایرانیان این شهر مصمم است که پیکر باران را به زادگاهش ایران برگرداند؛ زیر بار سنگین اندوه و پرسش‌های فراوان.

چرا مهدی پورباقی که تصور می‌شود قاتل باران بوده و جسد خودش هم توسط پلیس پیدا شده است، زنی را که به نظر می‌رسید عاشقش است، اینگونه کشت؟

پلیس می‌گوید مظنون دیگری در این پرونده نیست، اما تحقیقات ادامه دارد تا تصویر روشن‌تری از رویدادهای چند روز پایانی زندگی این زوج به دست آید.

این زوج را غالبا می‌شد در گوشه و کنار شهر دید، در رستوران‌ها، دانشگاه و باشگاه ورزشی. تنها یک ماه قبل از این فاجعه، پورباقی و عابد مثل زوج خوشبختی به نظر می‌رسیدند که دارند فصل تازه‌ای از زندگی خود را شروع می‌کنند.

با این حال، حاج‌حیدری می‌گوید دوستان پورباقی در سنت‌جان تا آمدن عابد به اینجا از متأهل بودن او اطلاع نداشتند.

همچنین، به گفته‌ی او، بعد از آمدن عابد تنش‌هایی بین این زوج پیش آمده بود، هرچند که عمدتا بین خودشان باقی می‌ماند.

پورباقی فقط دانشجوی دکترا نبود، بلکه یک پادکست محبوب به زبان فارسی درباره‌ی جنایت‌های واقعی را نیز تهیه می‌کرد.

او جنایت‌های خشونت‌باری را در این پادکست از زبان اول شخص روایت می‌کرد، که آخرین آنها در اپریل ۲۰۲۳ منتشر شده بود.

در این اپیزود، پورباقی ماجرای نگه داشتن «یک سر قطع شده» و حرف زدن با آن را توصیف می‌کند. او همچنین تأیید می‌کند که مجذوب پیچیدگی‌های انجام جنایت است و می‌گوید «قتل و مرگ همیشه من را مجذوب کرده است؛ مرگ ناگهانی، و خونی که می‌ریزد.»

سپس لحن صدای او هنگام وصف جزئیات موحش بریدن گردن «یک زن جوان و بی‌گناه» عوض می‌شود.

کامیونیتی ایرانیان سنت‌جان تا به اینجا ۱۲ هزار دلار برای برگرداندن پیکر عابد جمع‌ کرده‌اند، اما GoFundMe کمپین‌شان را متوقف کرده و خواستار اطلاعات بیشتری درباره‌ی عابد شده است.

 

گزارش‌های آتش درباره این قتل را در این لینک‌ها بخوانید:

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟