چگونه مهاجرت به کانادا باعث شد رابطه یک مادر پاکستانی با بچههایش بهتر شود؟

یک مادر پاکستانی که سالها در دبی فرزندانش را با سختگیری بزرگ کرده بود، پس از مهاجرت به کانادا فهمید این شیوه فقط بین او و بچههایش فاصله ایجاد میکند.
خانم Aaisha Memon که در کراچی در خانوادهای محافظهکار بزرگ شده بود، همان الگو را در دبی ادامه داد؛ از محدودیت تماشای تلویزیون تا اجبار به کلاسهای متعدد مثل بسکتبال، شنا، موسیقی و حتی معلم خصوصی انگلیسی و ریاضی.
سه فرزندش تقریبا هیچوقت اعتراض نمیکردند و سبک زندگی پر از قانون را پذیرفته بودند.
این خانواده برای آینده بهتر و فرصتهای دانشگاهی، اقامت دائم کانادا را گرفتند و او در سال ۲۰۱۹ همراه چهار فرزندش به Oakville آمد؛ در حالی که همسرش برای کار بانکی و معافیت مالیاتی در عربستان سعودی ماند.
رسیدگی به خانه، خرید، مدرسه و کار تماموقت برای عایشه سخت بود، اما آرامشی که در کانادا حس میکرد واقعی بود؛ از مدرسههای باکیفیت تا مسیرهای کوتاه پیادهروی که جای رانندگیهای طولانی دبی را گرفت.
با این حال، دو فرزند کوچکترش نسبت به همان سختگیریها واکنش متفاوتی داشتند. آنها وقتی از او توبیخ میشنیدند، مستقیما میگفتند که «لحنش را دوست ندارند» یا با تصمیمهایش مخالفت میکردند.
مثلا وقتی عایشه به خاطر نگرانی از بچههای قلدر مدرسه اجازه نمیداد دختر سومش پس از ساعت مدرسه در آنجا بماند، با مقاومت روبهرو شد و دریافت که این محافظهکاری فقط تنش ایجاد میکند.
بعدتر، دخترش دچار اضطراب شد و درخواست مشاوره کرد. او ابتدا تردید داشت، اما فهمید که مراجعه به مشاور فقط برای بیماریهای شدید نیست و میتواند بخشی از زندگی روزمره باشد. همین روند او را تشویق کرد دست از سختگیری بردارد.
دختر عایشه در کانادا چیزهایی را میدید که سالها ممنوع بود؛ از رفتوآمد آزاد با دوستان تا پوشیدن لباسهای بازتر. مادر نیز آرامآرام قوانینش را تطبیق داد: ساعت برگشت او حالا ۱۰:۳۰ شب است و اگر دو فرزند کوچکتر دلشان نخواهد به ژیمناستیک یا والیبال بروند، او اصراری نمیکند.
بچههای بزرگتر میگویند «مامان نرم شده»، اما خودش باور دارد که در بلندمدت، عشق و همراهی مهمتر از نظم آهنین است.









