چرا مهاجران، دانشجویان و حالا شرکتهای آمریکایی کانادا را بهعنوان مقصد خود انتخاب میکنند؟
رویس استوارت، استاد دانشگاه و کارشناس اجتماعی در حوزه مهاجرت در گفتگو با نشریه مشهور آمریکایی فوربس به تحلیل این مساله پرداخته که چرا کانادا مقصد مهاجران شده است
فهرست مطالب
- آیا تجربه شما این است که شرکتهای آمریکایی، به دلیل سرخوردگی از سیاستهای مهاجرتی فعلی، در حال انتقال کارکنان و منابع بیشتری به کانادا هستند؟
- رسیدگی به آن دسته از درخواستهای ویزای H-1B که بدون رسیدگی اضافی تحویل میشود، میتواند ۶ تا ۱۲ ماه برای سازمان خدمات مهاجرت و شهروندی ایالات متحده طول بکشد. در کانادا رسیدگی به ویزاهای موقتی مشابه چقدر طول میکشد؟
- آیا صحیح است که گفته شود کانادا در سالهای اخیر، کار را برای بیزینسها آسانتر ساخته است؟
- میتوانید توضیح بدهید که اقامت دائم PR، که معادل گرین کارت ایالات متحده است، چگونه برای مهاجرت بیزینسی در کانادا عمل میکند؟
- شما پیشتر گفتید که وارد کردن سیستم امتیازدهی کانادا بطور کامل به ایالات متحده، میتواند خطرناک باشد، زیرا سیستم کانادا به این دلیل کار میکند که انعطافپذیر است و به نیازهای کارفرمایان پاسخ میدهد. اما چنین نوعی از انعطافپذیری اگر در دستان اشتباهی در عالم سیاست قرار بگیرد، میتواند نتایج فاجعهباری برای ایالات متحده داشته باشد؟
- به چشم آمریکاییها اینگونه به نظر میرسد که کاناداییها، به شکل تاریخی، در مورد مهاجرت دچار چنین سطحی از دودستگی نبودهاند که در ایالات متحده مشاهده میشود. آیا این برداشت صحیحی است؟
- به نظر شما بزرگترین ضعف در سیستم مهاجرت کانادا، برای بیزینسها یا مهاجران استخدام محور چیست؟
- چرا کانادا گزینه خوبی برای دانشجویان بینالمللی است؟
- به عقیده شما، اگر سیاستگذاران در ایالات متحده استخدام و حفظ خارجیهای دارای مهارتهای بالا را آسانتر نسازند، آیا شرکتها، مهاجران و دانشجویان بینالمللی بیشتری از این کشور روانه کانادا خواهند شد؟
مهاجرت به کانادا در سالهای اخیر بعد از قوانین مهاجرتی سختگیرانه دولت ترامپ برای دانشجویان و افرادی که با ویزای کار به آمریکا آمدهاند، باعث شده تا بسیاری از شرکتهای آمریکایی کارمندان خود را به کانادا بفرستند به این امید که قوانین مهاجرتی آمریکا تغییر خواهد کرد.
در همین حال بازار دانشجویان بینالمللی هم برای کانادا بهتر شده و در بسیاری موارد به گزینه اول کسانی تبدیل شده که در فکر ادامه تحصیل در کشورهای پیشرفته جهان هستند.
اما آیا دلیل استقبال دانشجویان بینالمللی از تحصیل در کانادا فقط این است که مسیر روشنی برای شهروندی آنان پس از فارغالتحصیلی وجود دارد؟
رویس استوارت، استاد دانشگاه و کارشناس اجتماعی در حوزه مهاجرت در گفتگو با نشریه مشهور آمریکایی فوربس به تحلیل این مساله پرداخته است.
دولت ترامپ اقامت و کار در آمریکا را برای دانشجویان بینالمللی دشوارتر کرده است و ثبت نام دانشجویان بینالمللی جدید در ایالات متحده، در سال تحصیلی ۲۰۱۷- ۲۰۱۸، بیش از ۶ درصد کاهش را نشان میدهد.
این در حالی است که دانشگاههای کانادایی، با نرخهایی رکوردشکن در حال جذب دانشجویان بینالمللی هستند. تعداد دانشجویان بینالمللی در کانادا، در سال ۲۰۱۷ به میزان ۲۰ درصد و در سال ۲۰۱۸ به میزان ۱۶ درصد، افزایش داشته است.
تنها دانشجویان بینالمللی نیستند که کانادا را انتخاب میکنند. به گزارش وبسایت Recode که در زمینه اخبار فناوری فعالیت میکند، ۶۳ درصد از کارفرمایانی که در مطالعه Envoy مورد نظرسنجی قرار گرفتهاند، با فرستادن کارگران بیشتر به کانادا یا با استخدام خارجیهای بیشتر در آنجا، در حال افزایش حضور خود در این کشور هستند.
بیش از نیمی از این کارفرمایان، هر دو شیوه را به کار گرفتهاند. ۶۵ درصد از مسئولان استخدامی گفتهاند که سیاستهای مهاجرتی کانادا برای کارفرمایان آمریکایی مطلوبتر از سیاستهای ایالات متحده است. از میان پاسخدهندگان به این نظرسنجی، ۳۸ درصد در فکر حضور در کانادا هستند، در حالی که ۲۱ درصد پیشاپیش دستکم یک دفتر در آنجا دایر کردهاند.
برای درک بهتری از سیستم مهاجرتی کانادا و اینکه چه چیزی بیزینسهای آمریکایی را این قدر جذب کانادا کرده، نشریه معروف آمریکایی Forbes سراغ رویس استوارت، استاد دانشگاه و کارشناس اجتماعی در حوزه مهاجرت در تورنتو رفته و با او گفتگو کرده است.
در این مصاحبه آقای استوارت به سوالهای فوربس درباره این موضوع پاسخ میدهد.
آیا تجربه شما این است که شرکتهای آمریکایی، به دلیل سرخوردگی از سیاستهای مهاجرتی فعلی، در حال انتقال کارکنان و منابع بیشتری به کانادا هستند؟
قطعا. کانادا به مقصدی برای کارگران خارجی متخصصی تبدیل شده است که نمیتوانند اقامت جدید آمریکا را بگیرند، یا اقامت قبلی خود را تمدید کنند. گاهی اوقات شرکتهای آمریکایی این کارگران را صرفا به کانادا میفرستند، با این امید که در نهایت بتوانند آنها را به ایالات متحده برگردانند.
اما شرکتهای آمریکایی فراوان دیگری نیز هستند که شعبههایی در کانادا باز کردهاند و کارگران خارجی خود را به شکل بلندمدت، به کانادا منتقل میکنند.
با آن که تعدادی از این «پناهجویان فناوری» افسوس میخورند که چرا نمیتوانند در Silicon Valley بمانند، ولی آنهایی که خانواده دارند قدردان این هستند که در کانادا، همسرانشان میتوانند اجازهی کار قانونی بگیرند، فرزندانشان میتوانند به مدارس دولتی بروند و کل خانواده آنها تحت پوشش خدمات درمانی عمومی و همگانی قرار میگیرد.
آنها همچنین قدردان هستند که احتمالا پس از یک سال کار در کانادا، مسیر روشنی به سوی دریافت اقامت دائم PR و در نهایت شهروندی، در دسترس آنها خواهد بود.
رسیدگی به آن دسته از درخواستهای ویزای H-1B که بدون رسیدگی اضافی تحویل میشود، میتواند ۶ تا ۱۲ ماه برای سازمان خدمات مهاجرت و شهروندی ایالات متحده طول بکشد. در کانادا رسیدگی به ویزاهای موقتی مشابه چقدر طول میکشد؟
استراتژی جدید مهارتهای جهانی دولت فدرال، استخدام کارگران متخصص را تسهیل کرده و سرعت رسیدگی به درخواستهای آنها را بالا برده است. هدف آن است که تمامی کارگران متخصص معاف از تاییدیه بازار کار، ظرف دو هفته به کانادا و به کارفرمای مربوطه رسانده شوند. اگر تاییدیه بازار کار لازم باشد، دو هفته دیگر به این زمان افزوده میشود.
کارفرمایانی که کارگران واجد شرایط با مهارتهای پایین تا متوسط آنها به دنبال دریافت تاییدیه بازار کار هستند، با زمانهای رسیدگی طولانیتری مواجه خواهند بود و در حال حاضر بین ۳ تا ۹ ماه طول میکشد.
آیا صحیح است که گفته شود کانادا در سالهای اخیر، کار را برای بیزینسها آسانتر ساخته است؟
بله. دولت کانادا تعداد دستهبندیهای اجازه اشتغالی که کارفرمایان را از گذراندن رویه طاقتفرسای گرفتن تاییدیه بازار کار برای دریافت اجازه استخدام کارگران خارجی معاف میسازد، افزایش داده است. بخشی از این تسهیل در جابجایی کارگران متخصص و بازرگانان، به لطف امضای موافقتنامههای جدید تجارت آزاد با کشورهایی در قاره آمریکا، اقیانوس آرام و اتحادیه اروپا امکانپذیر شده است.
میتوانید توضیح بدهید که اقامت دائم PR، که معادل گرین کارت ایالات متحده است، چگونه برای مهاجرت بیزینسی در کانادا عمل میکند؟
مهاجران اقتصادی ۵۰ تا ۶۰ درصد از همهی متقاضیان اقامت دائم در کانادا را به خود اختصاص میدهند. واجد شرایط بودن این متقاضیان تا حد زیادی از طریق سیستم امتیازدهی تعیین میشود که بر اساس یک مدل سرمایه انسانی تنظیم شده است و در آن، به جوانی، آموزش، تجربه در مشاغل تخصصی و مهارت بالا در زبان انگلیسی یا فرانسوی، اهمیت داده میشود. به کسانی که تجربه کار تخصصی در کانادا داشته و از موسسات آموزش عالی کانادا گواهینامه یا مدرک گرفته باشند، امتیازهای بیشتری تعلق میگیرد.
این امر عملا مسیر روشنی را برای دستیابی به اقامت دائم در اختیار کارگران خارجی موقت ماهری که در حال حاضر به استخدام درآمدهاند، قرار میدهد و این اطمینان خاطر را به وجود میآورد که بیشتر مهاجران اقتصادی جدید، در زمانی که اقامت دائم میگیرند، شغل پردرآمدی خواهند داشت.
این روند اقامت دائم، همچنین تاکیدی بر نقش چشمگیری است که کارفرمایان کانادایی بازی میکنند، چرا که در ابتدا آنها هستند که کارگران خارجی موقت را بر میگزینند.
شما پیشتر گفتید که وارد کردن سیستم امتیازدهی کانادا بطور کامل به ایالات متحده، میتواند خطرناک باشد، زیرا سیستم کانادا به این دلیل کار میکند که انعطافپذیر است و به نیازهای کارفرمایان پاسخ میدهد. اما چنین نوعی از انعطافپذیری اگر در دستان اشتباهی در عالم سیاست قرار بگیرد، میتواند نتایج فاجعهباری برای ایالات متحده داشته باشد؟
واگذار کردن اختیار تصمیمگیریهای مهاجرتی مهم به یک مدیر سیاسی دارای اختیارات وسیع، میتواند پیامدهای «مراقب باشید چه آرزویی میکنید» به دنبال داشته باشد. چنانچه فردی با ایدههای متعصبانه در منصبی با اختیارات اجرایی فراوان در ایالات متحده قرار گیرد؛ مثل استفان میلر، زمانی که مشاور کاخ سفید بود، میتواند از طریق کارها یا دستورات اجرایی خود، تغییرات چشمگیری در کانون تمرکز سیاستهای مهاجرتی ایالات متحده ایجاد نماید.
همانطور که قبلا اشاره کردم، اگر ایالات متحده همان سیستم مهاجرتی کانادا را پیاده کند، در آن صورت رئیسجمهور ایالات متحده میتواند از طریق وزیر امنیت داخلی، سطح مهاجرت قانونی در یک سال واحد را به صفر، ۵۰۰ هزار یا ۵ میلیون نفر برساند.
علاوه بر این، رئیسجمهور میتواند از طریق مقام منتخب خود، دستهبندیهای مهاجرتی را ایجاد یا حذف نماید، در مورد تعداد مهاجران در هر کدام از دستهها تصمیم بگیرد، یا تعیین کند که چه ویژگیهایی امتیاز کسب میکند و سطح کلی امتیازها به چه صورت خواهد بود.
به چشم آمریکاییها اینگونه به نظر میرسد که کاناداییها، به شکل تاریخی، در مورد مهاجرت دچار چنین سطحی از دودستگی نبودهاند که در ایالات متحده مشاهده میشود. آیا این برداشت صحیحی است؟
نه بطور کامل. محاصره شدن با سه اقیانوس بزرگ و داشتن تنها مرز زمینی با ثروتمندترین کشور دنیا، به کانادا اجازه داده است که از اضطرابات مهاجرتی ناشی از انتقال گسترده پناهجویان و پناهندگان اقتصادی در امان باشد. این وضعیت به کانادا اجازه داده است که فرایند مهاجرتی منظمتری را در داخل مرزهای کنترل شده خود در پیش بگیرد.
کانادا تا هنگام پیدایش سیستم امتیازدهی در میانهی دههی ۱۹۶۰، که نحوه انتخاب مهاجران را دموکراتیزه و جهانی ساخت، فرایندی عمدتا سفید محور و اروپا محور را برای انتخاب مهاجران در نظر میگرفت.
دولتهای کانادایی، چه محافظهکار و چه لیبرال، همگی در طی چند دهه گذشته، طرفدار پر و پا قرص افزایش پیوسته سطوح پذیرش مهاجران به عنوان یک ابزار اقتصادی بودهاند و بر جذب مهاجران ماهر تاکید داشتهاند.
میزان پذیرش سالیانه مهاجر کانادا در حال حاضر، به اندازه یک درصد از جمعیت این کشور است و بر اساس محاسبه سرانه، ۳ برابر بیشتر از ایالات متحده به شمار میآید. با وجود این، دولتهای ما جانب احتیاط را نگه داشته و از افزایش ناگهانی تعداد مهاجران خودداری ورزیدهاند، تا اتفاق نظر مثبت اما شکنندهی کاناداییها در طرفداری از مهاجرت، حفظ گردد.
به نظر شما بزرگترین ضعف در سیستم مهاجرت کانادا، برای بیزینسها یا مهاجران استخدام محور چیست؟
در مورد کارگران متخصص، باید گفت سیستم امتیازدهی فعلی، که وزیر مهاجرت میتواند آن را مطابق خواست خود اصلاح نماید، برای متقاضیانی که در نیمه راه دوران کاری خود هستند و معمولا در زمینهی شغلی خود ورزیدهتر و باتجربهتر از همکاران جوانترشان به شمار میآیند، بیش از اندازه سختگیری میکند.
متقاضیان در برنامهی انتخاب فدرال، پس از ۳۰ سالگی، بر اساس دستهبندی سنی خود امتیاز از دست میدهند و همین امر رقابت را برای آنها دشوارتر میسازد.
تاکید شدید سیستم امتیازدهی کانادا بر آموزش عالی و همچنین تاکید آن بر داشتن پیشنهاد اشتغال تمام وقت و طولانی مدت، جذب پیشهکارانی که در محیطهای کاری ارزشمند شمرده میشوند، به ویژه کارگران ساختمانی مانند نجارها، بنایان، برقکاران و … را دشوار ساخته است.
تعیین یک جریان پذیرش مهاجران پیشهکار در این اواخر، که از اهمیت مدارک آموزش عالی کاسته و میپذیرد که استخدام در صنعت ساخت و ساز بر اساس پروژههای کوتاهمدتتر صورت میپذیرد، به خلق گشایشی برای متقاضیان پیشهکار کمک کرده است؛ هرچند که هنوز برای صحبت از میزان موفقیت این طرح، خیلی زود است.
سیستم مهاجرتی کانادا همچنین شامل واگذاری بخشی از انتخاب مهاجران اقتصادی به استانها است. کارفرمایان محلی در انتخاب مهاجرانی که واجد مهارتهای خاصی باشند و این مهارتها بصورت محلی مورد نیاز باشد سهم دارند؛ که از جمله میتوان به اجازه برای انتخاب برخی کارگران دارای مهارت اندک، برای مثال، برشدهندگان گوشت در کارخانههای فراوری مواد غذایی در منیتوبا و ساسکاچوان و رانندگان کامیون مسافتهای طولانی در آلبرتا، اشاره کرد.
چرا کانادا گزینه خوبی برای دانشجویان بینالمللی است؟
دانشجویان بینالمللی که از دورههای آموزشی دستکم دو ساله کالجها و دانشگاههای کانادا فارغالتحصیل شوند، واجد شرایط اقامت سه ساله با اجازهی کار آزاد خواهند بود. فارغالتحصیلان موسسات آموزش عالی کانادا نوعا افرادی جوان و دارای مهارت ارتباطی خوب به زبان انگلیسی یا فرانسوی هستند، که بر حسب اجازه کار خود بعد از فارغالتحصیلی، یک یا چند سال تجربه کار تخصصی در کانادا نیز به دست آوردهاند. این امر موجب میشود که آنها، تحت فرایند امتیاز محور اعطای اقامت دائم PR، به متقاضیانی رقابتی تبدیل شوند.
دانستن این که در کانادا مسیر روشنی از دانشگاه به اشتغال و از اشتغال به اقامت دائم وجود دارد، تعداد دانشجویان بینالمللی مهاجر به این کشور را به شکل چشمگیری افزایش داده است، که بسیاری از آنها، به همین دلیل کانادا را به دانشگاههای ایالات متحده ترجیح میدهند.
به عقیده شما، اگر سیاستگذاران در ایالات متحده استخدام و حفظ خارجیهای دارای مهارتهای بالا را آسانتر نسازند، آیا شرکتها، مهاجران و دانشجویان بینالمللی بیشتری از این کشور روانه کانادا خواهند شد؟
خارجیهای دارای مهارتهای بالا، کماکان مسیر قابل اعتمادی برای دریافت اقامت دائم کانادا در طی دورهی نسبتا کوتاهی از زمان، خواهند یافت. پیشبینی من این است که شرکتها، مهاجران و دانشجویان بینالمللی همچنان کانادا را به چشم جایگزینی جذاب برای ایالات متحده خواهند دید، مگر آن که تغییراتی در سیاستهای مهاجرتی ایالات متحده ایجاد گردد.