پدرام ناصح پدرام ناصح
روز های زندگیزندگی در کانادا

آیا شما با فرزندان‌تان درباره اموال و ارث صحبت می‌کنید؟ اگر ثروتمند نیستید، این مطلب برای شما نیست

بهروز سامانی بهروز سامانی

ران واینر روزی را به یاد می‌آورد که با دو دختر خود در مورد مقدار پولی که به آنها به ارث خواهد رسید، به گفتگو نشست. در آن زمان یکی از دخترها در کالج درس می‌خواند و دیگری دبیرستانی بود و هیچکدام تمایلی نداشتند تا صحبت بر سر این موضوع باز شود.

واینر، رئیس هیئت‌مدیره و رئیس شرکت حسابداری عمومی پرلسون واینر، می‌گوید: «آنها نمی‌خواستند چیزی در این باره بشنوند. آنها در آن سن آمادگی دریافت آن اطلاعات را نداشتند؛‌ این موضوع در حوزه‌ی ادراک آنها از مسائل مربوط به خودشان قرار نداشت.»

این ماجرا مربوط به ۲۰ سال پیش است. او و همسرش ویکی، که مالک یک شرکت روابط سرمایه‌گذاری بود و اکنون سازمانی غیرانتفاعی را اداره می‌کند که به زنان وام می‌دهد، هر سال کوشیده‌اند تا به دختران‌شان درباره‌ی ثروتی که به ارث خواهند برد آموزش دهند. اما این روند کند بوده است.

واینر ۷۱ ساله می‌گوید: «داریم به این هدف نزدیک‌تر می‌شویم. تصور به دست آوردن چنین ثروتی، خارج از چارچوب‌های معمول ذهن آنهاست. ما نمی‌توانیم این موضوع را به زور به خورد آنها بدهیم.»

با وجود این، ران و ویکی واینر کاری کرده‌اند که انجام آن برای بسیاری از خانواده‌های ثروتمند دشوار است: سخن گفتن با وارثان خود درباره‌ی میلیون‌ها دلاری که وارثان باید بعد از مرگ آنها مدیریت کنند.

شماره ۱۳۵ هفته‌نامه آتش را از اینجا دانلود کنید

Atash Issue 135 - For Web Page 3

دو سوم از ۵۷ نفری که در نظرسنجی بانک ویلمینگتون‌تراست شرکت کردند (بانکی که در اوائل قرن بیستم توسط خانواده‌ی دوپون بنیان نهاده شد و اکنون متعلق به ام‌اند‌تی بانک است) اظهار داشتند: «در مورد به اشتراک گذاشتن جزئیات مربوط به ارث خود اضطراب دارند.» تمامی شرکت‌کنندگان ثروت خالصی بالغ‌ بر ۲۰ میلیون دلار داشتند و تنها یک دهم از آنها گفتند که اطلاعات کامل مربوط به میراث خود را در اختیار وارثان‌شان گذاشته‌اند؛ ظاهرا از ترس آنکه انگیزه و وجدان کاری آنها تضعیف شود.

حرف آنها، دست‌کم در ظاهر، به نظر نامعقول نمی‌آید. اما آنها این نگرانی را هم داشتند که وارثان‌شان جوان‌تر از آن باشند که درک کنند چه چیزی قرار است نصیب‌شان شود؛ و اینکه فرزندان‌شان، در انتظار ثروتی، که شاید هرگز نصیب‌شان نشود، کار و زندگی خود را رها کنند.

برای اینکه جانب انصاف را رعایت کرده باشیم، این را هم باید متذکر شویم که به قول معروف، سخن گفتن درباره‌ی پول همیشه کار دشواری بوده است. خانواده‌هایی که نسل اندر نسل ثروتمند بوده‌اند، به طور تاریخی سخن گفتن درباره‌ی چنین موضوعات بی‌ظرافتی را خوار شمرده‌اند. جدا از این، مردم اغلب تمایل دارند که میزان درآمد خود را پنهان نگه دارند، مخصوصا از همکاران خود.

اما ابعاد ثروتی که برخی از فرزندان به ارث خواهند برد، به گونه‌ای است که ظرفیت آن را دارد که زندگی آنها را دگرگون کند. به همین دلیل، سخن نگفتن درباره‌ی آن می‌تواند به معنای نادیده گرفتن بخشی از وظایف پدر و مادری باشد.

با تمام این تفاصیل، هنوز هم برخی از والدین از انجام این کار طفره می‌روند، در حالی که فرزندان آنها – و البته دوستان خودشان – می‌توانند به صورت آنلاین ارزش خانه‌ها، اتومبیل‌ها و مسافرت‌های خانواده‌ی خود را پیدا کنند.

لی میلر، سرپرست منطقه‌ای شرکت Glenmade Trust که به ثروتمندان خدمات ارائه می‌دهد، می‌گوید: «البته که فرزندان‌‌تان از مقدار پول شما خبر دارند. والدین آگاهانه چشم از واقعیت‌ها می‌پوشند و می‌پندارند که فرزندان آنها دنبال این مسائل نمی‌روند.»

بیل لافوند، رئیس بخش ثروت خانواده در ویلمینگتون‌تراست، همدردی بیشتری با چالش‌های پیش روی خانواده‌ها نشان می‌دهد. او می‌گوید: «به عقیده‌ی من نگرانی خانواده‌ها به این معنی نیست که آنها خواهان چنین گفتگوهایی نیستند. احتیاط آنها از خیلی جهات موجه است. وارثان می‌دانند که این پول وجود دارد. اما به محض اینکه سر صحبت را باز کنید و بگویید که رقم آن دقیقا چقدر است، این گفتگو دیگر برگشت‌پذیر نخواهد بود.»

من در ۴۰ سالگی هم آمادگی این همه ثروت را نداشتم

جوئل تریسمن، مشاور ثروت خانوادگی و سرپرست یک گروه ماهانه برای Tiger 21، که یک باشگاه سرمایه‌گذاری برای افراد دارای بیش از ۱۰ میلیون دلار ثروت است، می‌گوید ناچار شده بود ثروت خانواده‌اش را خودش حدس بزند. او از نوادگان خاندان کولمن است که ثروتشان از شرکت تنباکوی فیلیپ موریس و همچنین خانواده‌ی بانکدار لمان به آنها رسیده است.

تریسمن می‌گوید: «من با وجود داشتن مدرک از استانفورد و MBA از دانشگاه ییل و همه‌ی آن دوره‌های مدیریت مالی که گذرانده بودم، برای وارث بودن به هیچ وجه آمادگی نداشتم؛ و این تازه در دهه‌ی ۴۰ سالگی من بود. خانواده‌ام هیچ کاری برای آماده ساختن من انجام نداده بود. وکیل امور سرپرستی و املاک خانواده، در بیست و یکمین سالگرد تولدم ماموریت یافت تا نامه‌ای برایم بفرستد و در مورد ثروتی که قرار بود یکجا به من برسد، با من حرف بزند.»

تریسمن با توجه به ابعاد و اندازه‌های خانه‌ی پدربزرگش، جوزف کولمن سوم، می‌دانست که ثروتی وجود دارد. اما می‌گوید نه پدر بزرگ و مادر بزرگش و نه پدر و مادر خودش درباره‌ی آن با او سخنی نگفته بودند.

ثروتمندترین خانواده‌ی دنیا؟ من باور نکردم

جیرد گاس، که مادرش از خاندان دوپون و دایی‌اش پورتر جی. گاس نماینده‌ی پیشین کنگره و رئیس پیشین سازمان سیا بود، می‌گوید به یاد نمی‌آورد که خانواده‌اش هرگز درباره‌ی ارث و میراث گفتگویی کرده باشند. اما به خاطر دارد هنگامی که در سانفرانسیسکو به مدرسه‌ی ابتدایی می‌رفت، چیزهایی درباره‌ی ثروت خانواده‌اش فهمیده بود.

او می‌گوید: «بچه‌های مدرسه آن موقع خیلی به کتاب رکوردهای جهانی گینس مراجعه می‌کردند و به یاد می‌آورم که یک نفرشان زمانی به این مساله اشاره کرد که خانواده‌ی دوپون ثروتمندترین خانواده‌ی دنیاست. یادم می‌آید که به این حرف او خندیدم، چون فکر می‌کردم که ما صرفا یک خانواده‌ی معمولی هستیم.»

هیچ مشاوری توصیه به سکوت نمی‌کند. اما بیل لافوند، رئیس بخش ثروت خانواده در ویلمینگتون‌تراست، به خانواده‌ها توصیه می‌کند که مطمئن شوند همگی آمادگی دریافت این اطلاعات را دارند و اینکه سطحی از اعتماد بین والدین و بچه‌ها وجود داشته باشد. برای مثال می‌توان در ابتدا به شکل کلی‌تری در مورد ثروت خانواده یا تعهداتی که صرفا ناشی از ثروت بیش از اندازه است، سخن گفت.

تریسمن می‌گوید گفتگوهای او با سه فرزندش، بر روی قدرشناسی، موهبت و نوع‌دوست بودن تمرکز دارد. یکی از اهداف او آن است که بچه‌هایش تجربه‌ی او را در اولین شغل خود تکرار نکنند.

او می‌گوید: «زمانی بود که حقوق دریافتی من از شغلم ، در مقایسه با پولی که از ارث به من می‌رسید، رقم بسیار اندکی بود. وقتی که ۱۹,۰۰۰ دلار درآمدتان است، اما مسئول اداره‌ی یک میلیون دلار یا بیشتر هستید، کار دشوار می‌شود.»

تریسمن می‌گوید: «آگاهی دیرهنگام درباره‌ی این پیامدهای مالی می‌تواند مصیبت‌‌بار باشد. البته خود من، راستش را بخواهید، چندان به این موضوع فکر نمی‌کردم.»

گاس می‌گوید والدین‌اش با آنکه مقدار دقیق دلارها را برای او فاش نکردند، اما به او گفتند که آن قدر از حمایت مالی خانواده برخوردار خواهد بود که بتواند هر حرفه‌ای را بخواهد دنبال کند. او نیز ۲۰ سال از عمر خود را به عنوان متصدی در موزه‌ی هنر متروپولیتن گذراند.

پولدارهای نسل اندر نسلی و پولدارهای جدید

مشاوران ثروت می‌گویند تفاوت‌های بنیادینی بین خانواده‌هایی که پول خود را در یک نسل به دست آورده‌اند و آنهایی که نسل اندر نسل ثروت را به میراث می‌برند، وجود دارد. تفاوت اصلی در داشتن سیستمی جا افتاده برای مدیریت نحوه‌ی هزینه‌کرد پولهاست؛ تفاوت دیگر در تاکید بر تاریخچه‌ی مشترک خانواده در مورد یک سری از انتظارات است. با آنکه اینها جایگزین گفتگوی صریح نمی‌شود، اما به عنوان راهنما یا چارچوبی اولیه می‌توان از آنها بهره گرفت.

میلر از شرکت Glenmede Trust می‌گوید والدینی که در زمان حیات خود پول‌های بزرگی اندوخته‌اند، با چالشی روبرو هستند که دلهره‌آورتر از افشای صرف مقدار ارثی است که به فرزندان‌شان خواهد رسید.

او درباره نخستین موج از مدیران صندوق‌های پوشش ریسک و شرکت‌های سرمایه‌گذاری خصوصی، که اکنون در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ عمر خود هستند، می‌گوید: «آنها در حین کسب این پولهای عظیم، توجه نداشتند که چگونه باید رفتار فرزندان جوان خود را شکل دهند. آیا هر چه خواستند باید به آنها داد؟ یا لازم است بدانند که بین این بسته‌ی شکلات و آن دیگری، باید یکی را انتخاب کنند؟»

کنجکاوی‌های فرزندان ۴۰ – ۵۰ ساله

به تعویق انداختن گفتگو در مورد مسائل مالی تا زمانی که فرزندان به دهه‌ی ۴۰ یا ۵۰ عمر خود می‌رسند، نیز پیچیدگی‌های خاص خود را به همراه خواهد داشت. به گفته‌ی ماریا النا لاگوماسینو، مدیر ارشد اجرایی و از شرکای شرکت مشاوره‌ی We Family Offices که به حدود ۷۰ خانواده در مدیریت اموال‌شان کمک می‌کند، هنگامی که والدین سکوت اختیار می‌کنند، فرزندان بزرگسال معمولا برای سر در آوردن از جزئیات ماجرا، خودشان دست به کار می‌شوند و این می‌تواند مایه‌ی رنجش والدین را فراهم نماید.

لاگوماسینو می‌گوید فرزندان بزرگسال «تا موقعی که به آنها گفته شود دقیقا چقدر گیرشان خواهد آمد، یا نخواهد آمد، واقعا چیزی در این مورد نمی‌دانند.» تا آن زمان، فرزندان بزرگسال درباره‌ی مخارج والدین خود و احتمال از دست دادن حمایت آنها، نگران باقی خواهند ماند.

لاگوماسینو در اوائل دوران کاری خود فرصت آشنایی با دیوید راکفلر را پیدا کرد. او می‌گوید‌: «راکفلرها می‌دانستند که پول هنگفتی دارند، اما خانواده در مورد سرمایه‌گذاری و خدمت به جامعه با آنها گفتگو می‌کرد. آنها پول‌های خود را با توجه به شرایط خانواده سرمایه‌گذاری می‌کنند.»

او می‌گوید که راکفلر به او گفته بود «والدینم مرا طوری بار آورده‌اند که ارزش یک دلار را درک می‌کنم؛ چه هنگامی که آن را خرج می‌کنم، چه وقتی به دست می‌آورم و چه موقعی که می‌بخشم.»

پائول سولیوان نویسنده چند کتاب و مقالات مختلفی در روزنامه‌ها و نشریات معتبر درباره مسائل مربوط به ثروت
پائول سولیوان
نویسنده چند کتاب و مقالات مختلفی در روزنامه‌ها و نشریات معتبر درباره مسائل مربوط به ثروت

برای خانواده‌هایی که ثروت محدودتری دارند، پیش نکشیدن موضوع پول، در عین تامین هزینه‌ی سبک زندگی فرزندان خود، می‌تواند حتی تبعات زیان‌بخش‌تری داشته باشد. والدین در این خانواده‌ها در معرض از دست دادن پولی هستند که برای بازنشستگی خود نیاز دارند.

مت پاپازیان، شریک بنیان‌گذار و مدیر ارشد سرمایه‌گذاری در شرکت Cardan Capital Partners در دنور، می‌گوید از مشتری‌هایش این سوال را می‌پرسد که «آیا حاضرید پس‌انداز بازنشستگی‌تان کاهش یابد تا هزینه‌ی مخارج و سبک زندگی بچه‌های‌تان بالا برود؟»

او به والدینی که پس‌انداز بازنشستگی خوبی دارند، اما از ثروت هنگفتی برخوردار نیستند، توصیه می‌کند که تنها روی نیازهای اساسی فرزندان خود تمرکز داشته باشند. او می‌گوید: «گفتگو در این‌باره با والدین، کار دشواری برای مشاوران است. برای خود مشتری‌ها نیز سخت است که این موضوع را با بچه‌های‌شان در میان بگذارند. اما کاری است که باید انجام شود.»

دنیای ما همین است دیگر

ران واینر می‌گوید او و همسرش سالی یک بار از فرزندان‌شان می‌خواهند که برای مهمانی خانوادگی گرد هم جمع شوند. هنگام آماده شدن برای این ملاقات‌ها، آنها از دختران‌شان، که حالا هر دو ازدواج کرده و در دهه‌ی سوم زندگی خود صاحب فرزند هستند، می‌خواهند که بگویند چه جزئیاتی درباره‌ی ثروت خانوادگی می‌خواهند بدانند. چنین گفتگوهایی همواره به بحث درباره‌ی مرگ می‌انجامد و پدر و مادرها در هر سنی که باشند، فرزندان هیچ تمایلی به شنیدن آن ندارند.

ران واینر می‌گوید‌: «من پاسخ‌های متفاوتی به این سوال دریافت می‌کنم و همین موجب می‌شود که متناسب با جایگاه آنها در مسیر پیشرفت‌شان، تصمیم بگیرم چه اطلاعاتی را با آنها به اشتراک بگذارم. هدف آن است که این بحث را به چیزی عادی و زمینی تبدیل کنیم. دنیای ما همین است دیگر.»

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام به سایت آتش خوش آمدید
پرسشی دارید که من بتوانم پاسخ بدهم؟