آیا واقعا لازم است برای سرمایهگذاری برنامهریز مالی داشته باشیم؟
به یاد داشته باشید که هر کسی میتواند خودش را برنامهریز مالی معرفی کند بنابراین توجه به اعتبارنامهها و مجوزها بسیار ضروری است
اسپانسر ویژه : رضا شهبا – مشاور امور مالی – کانادا
مشاوران مالی دقیقا برای ما چکار میتوانند بکنند؟ ما باید انتظار چه خدماتی از آنان داشته باشیم؟ چطور میتوانیم یک مشاور خوب و حرفهای برای برنامهریزی مالی پیدا کنیم؟ و بالاخره دستمزد مشاوران مالی برای ارائه خدمات چطور محاسبه میشود؟
روزنامه گلوباندمیل در این مقاله با بهرهگیری از نظرات دو استاد دانشگاه در تورنتو و یک کارشناس، تلاش کرده تا پاسخی برای این پرسشها بیابد.
شماره ۱۴۱ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید
دسترسی به مشاورهی مالی خوب کار چندان آسانی نیست، ولی آیا واقعا لازم است که همهی کاناداییها برنامهریز مالی شخصی خودشان را داشته باشند؟
هر کسی به نوعی داراییها و بدهیهایی دارد، ولی به گفتهی موشه میلفسکی، استادیار علوم مالی در دانشکدهی بیزینس شولچین در دانشگاه یورک، آنچه باید در این مورد تعیین کننده باشد، پیچیدگی ترازنامههای شخصی است.
در چه شرایطی به مشاور نیاز ندارید؟
اگر موقعیت مالی شما به همین سادگی است که پولی برای بازنشستگی کنار بگذارید و اقساط وام مسکن خود را هر چه سریعتر بپردازید، در این صورت، به گفتهی او، نیازی به کمک گرفتن از دیگران نخواهید داشت.
با وجود این، آن طور که اریک کرتزنر، استاد علوم مالی در دانشکدهی مدیریت راتمن در تورنتو، اشاره میکند، برای بسیاری از کاناداییها بهتر آن است که چنین ریسکی را نپذیرند و آیندهی مالی خود را به تنهایی برنامهریزی نکنند.
او میگوید: «من ایدهی اجتناب از مشاورها را دوست دارم، ولی همچنان طرفدار این طرز فکر قدیمی هستم که این کارها را باید به دست کسی سپرد که به اندازهی کافی از امور مالی سررشته داشته باشد.»
به گفتهی کرتزنر، در یک دنیای ایدهآل تمامی کاناداییها باید دورهای را در کالج یا دانشگاه طی کنند تا دانش خود را دربارهی امور مالی شخصی وسعت ببخشند.
او میگوید: «آنها به این شکل یاد میگیرند چطور محصولات سرمایهگذاری کمهزینهتری را انتخاب کنند که کارایی سایر محصولات را داشته باشد.»
«همچنین یاد میگیرند که از برخی از انواع سرمایهگذاری، که مورد علاقهی مشاوران مالی بوده و بیشتر از آنکه به نفع مشتری باشد در جهت منافع آنهاست، اجتناب نمایند.»
برای مثال، کرتزنر میگوید برخی از صندوقهای قابل معامله در بورس هزینهی کمتری از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک دارند و همان کار را هم انجام میدهند. برخی از محصولات ساختمند (structured) و تضمین شده را میتوان با سهام و اسناد خزانهای جایگزین کرد که ساختار هزینهی ترکیبی آنها پایینتر است.
با این همه، حساس کردن کاناداییها دربارهی وضعیت مالیشان، کار چندان آسانی به نظر نمیرسد.
چرا کمتر از خرید یک اتومبیل وقت میگذاریم؟
گرگ پولاک، رئیس و مدیرعامل سازمان Advocis، که نمایندگی مشاوران و برنامهریزان مالی کانادا را بر عهده دارد، میگوید: «بسیاری از مردم برای انتخاب مشاور مالی، کمتر از تحقیق برای خرید یک اتومبیل جدید، وقت صرف میکنند.»
«همین که اتومبیل جدیدتان را از نمایشگاه بیرون بیاورید، قیمتاش افت پیدا میکند. ولی هنگامی که مشاور مالیتان را انتخاب میکنید، در واقع کسی را برمیگزینید که شاید در ۲۰ تا ۳۰ سال آینده، یاریگر شما در مدیریت امور مالیتان باشد.»
آغاز جستجو برای مشاور میتواند یکی از دشوارترین مراحل باشد، اما اندکی آمادهسازی کمک زیادی به شما خواهد کرد.
انواع مشاوران برنامهریزی مالی
به یاد داشته باشید که هر کسی میتواند خودش را برنامهریز مالی معرفی کند، بنابراین توجه به اعتبارنامهها و مجوزها بسیار ضروری است. همهی مشاورها مثل هم نیستند و بسته به مجوزهایشان، خدمات مختلفی ارائه میدهند.
یکی از مهمترین عناوینی که باید دنبالش بگردید، CFP یا «برنامهریز رسمی امور مالی» است که بعد از نام فرد درج میشود و بدان معناست که این شخص واجد معیارهای بینالمللی، از جمله آموزشهای مستمر برای حفظ مجوز خود، میباشد.
عناوین دیگری که پولاک توصیه میکند، شامل «برآوردگر رسمی عمر» (CLU) برای برنامهریزی در حوزهی املاک، «متخصص رسمی بیمهی سلامت» و «مشاور رسمی امور مالی» (CFC) میشود، که این آخری به کسانی که آموزشهای پیشرفته در تجمیع ثروت و برنامهریزی بازنشستگی دریافت کردهاند، داده میشود.
برای کاناداییهایی که در جستجو به دنبال مشاور خوب، مایل به دریافت کمک هستند، سایتهایی هستند که با استفاده از موتور جستجوی آنها، میتوانید به فهرستی از مشاوران منطقهی خود دسترسی پیدا کنید.
پولاک توصیه میکند که پس از انتخاب چند کاندیدا، با در نظر داشتن نیازهای خاص خود فهرستی از پرسشهایتان را تهیه کنید.
از مشاوران بپرسید که فلسفهی سرمایهگذاریشان چیست و چه برداشتی از نیازهای مالی شما دارند و ببینید که چقدر مطابق با انتظارات شما هستند. اگر جوابهایشان به نظر درست نمیآمد، دنبال فرد دیگری بگردید.
پولاک میگوید: «به عنوان یک مشتری، باید بپرسید که دستمزد مشاور مالی شما چگونه پرداخت میشود. نه تنها ملزم هستند که این موضوع را به شما اطلاع دهند، بلکه باید آن را به صورت مکتوب در اختیارتان بگذارند.»
دستمزد مشاوران مالی چطور محاسبه میشود؟
دستمزد مشاوران مالی عموما یا به شکل حق کمیسیون و یا به صورت حقالزحمههای ساعتی پرداخت میشود. هر کدام از این حالتها نقاط قوت و ضعف خود را دارد و بسته به آنکه چه میزان سرمایهگذاری مد نظر شماست، ممکن است دریابید که یکی از این دو گزینه تناسب بهتری با اهداف شما دارد.
برای مثال، مشاور ممکن است برای ارائهی برنامهی مالی، دستمزد ثابتی بین ۵۰۰ تا ۱,۰۰۰ دلار درخواست نماید، یا حقالزحمهای ساعتی تعیین کند. با وجود این، اگر قصد دارید فقط ۱۰,۰۰۰ دلار سرمایهگذاری کنید، احتمالا منطقیتر خواهد بود که هزینهای سالانه به میزان یک درصد بپردازید، یا اینکه دستمزد را به صورت حق کمیسیون تعیین کنید. اگر داراییهای شما بسیار بالاتر است، در آنصورت دستمزد ثابت میتواند رویکرد معقولتری باشد.
آیا مشاوران واقعا بیطرف هستند؟
با آنکه استفاده از مشاوران حق کمیسیونی کاملا در کانادا فراگیر است، ولی بعضیها رویکرد آنها را مورد انتقاد قرار داده و میگویند که این دسته از مشاورها، بیطرف نیستند و از برخی محصولات سرمایهگذاری مشخص که برای آنها سوددهی بیشتری دارد، جانبداری میکنند.
پولاک البته میگوید که لزوما همواره شاهد چنین اتفاقاتی نیستیم و برنامهریزان مالی خوب، رویکرد حرفهایتری در پیش میگیرند.
او میگوید: «اینجا فضای کافی برای طیف متنوعی از مشاوران وجود دارد.»