انتشار تصاویر فرزندان در فیسبوک؛ بایدها و نبایدها
فیسبوک خیلی بیشتر از آنچه فکرش را بکنیم، همهگیر شده و یکی از بخشهای مهم زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده است: کودکان مان. بد نیست حالا که در فیس بوک هستیم، درباره انتشار عکسهای کودکانمان در فیسبوک، به این موارد هم توجه کنیم.
نگران امنیت کودکان باشیم
انتشار عکسهایی که کودکمان را در وان حمام یا حالت به شدت عصبانی یا قهر نشان میدهد، چه لزومی دارد؟ اصلا بیایید با تمامی کارتهای شناسایی او، یک مجموعه پیوسته از عکسهای خبری عمومی ارسال کنیم و آن را برای عموم مردم قابل رویت کنیم! این نوع از اشتراکگذاری بیش از حد، میتواند امنیت فرزندمان را به خطر بیاندازد. ضمن اینکه وقتی بزرگتر شد باعث ناراحتی یا نگرانیاش میشود.
آیا بهترین کار این است که هیچ چیزی از کودکمان منتشر نکنیم؟
اینکار نیز چندان ایمنی کامل نیست. به هر حال همین که عکسی روی کامپیوتر شما باشد، هکرها میتوانند به آن دست پیدا کنند، حتی اگر هیچ حساب کاربری فیسبوک نداشته باشیم. هر چند اگر احتیاط کنیم، مزایای فیسبوکی کردن عکسهای کودکمان از خطرات آن بیشتر است. بسیاری از ما دوستان و اقوامی صمیمی در جاهای بسیار دور داریم. فیسبوک ابزاری است که با زندگی یکدیگر در ارتباط باقی بمانیم و بزرگ شدن کوچولوهایی راشاهد باشیم و دنبال کنیم که برایمان اهمیت زیادی دارند.
توصیههای امنیتی
در مورد اینکه چه کسی میتواند پروفایل شما را ببیند (آیا واقعا ۲۰۰۰ دوست صمیمی دارید؟) حساس باشید.
شما میتوانید یک دستهبندی برای نزدیکان و آشنایانتان درست کنید و عکسهای کودکتان را به جای ارسال در کل شبکه خود با این گروه به اشتراک بگذارید.
از تنظیمات حریم خصوصی فیسبوکتان کاملا استفاده کرده و مرتب آنها را بررسی کنید.
هرگز اجازه ندهید برنامهای به اطلاعات شما دسترسی پیدا کند.
فرض کنید هر چیزی که ارسال میکنید، ممکن است تا ابد در اینترنت باقی بماند.
هیچ عکس احمقانهای ارسال نکنید.
برچسب جغرافیایی نزنید.
نام کامل کودکتان، تاریخ تولد یا مهدکودکاش را فاش نکنید.
ابزاری برای آموزش به کودکان
هنگامی که کودکتان بزرگ شد، میتوانید به او نشان بدهید چه چیزهایی را برای اشتراکگذاری انتخاب کردهاید (یا نکردهاید)، و چه اقدامات حفاظتی را در نظر گرفتهاید. با این راه، آنها ارزش حریم خصوصی و حقوق دیگران را آموزش میبینند. به هرحال، روزی آنان نیز تصمیمهای خود را درباره رسانههای جمعی خواهند گرفت. شما با این کار، درک آنها را بالا میبرید.
نگاهی به یک تجربه
یک متخصص شبکههای اجتماعی میگوید:«هنگامی که پسرم به دنیا آمد، در مقابل این تمایل خود که صورت زیبای او را پسزمینه کل صفحه فیسبوکام کنم مقاومت کردم. نمیخواستم که پروفایل رسانه اجتماعی خود را با تصاویر جذاب و قصههایی از این دست بمباران کنم که آیا نوزادم کل شب را میخوابد یا چقدر زیاد باد شکماش را خالی میکند (یکی از دوستانم تازگی چنین پستی گذاشته است: «پسرم همین حالا همه باد شکماش را روی آیفونام خالی کرد»).
با توجه به اینکه این روزها بیشتر زندگی ما در فضای مجازی سپری میشود، نمیخواهم ردپایی دیجیتالی برای پسرم درست کنم که در ده سالگی باعث رنجش او شود. مسلما مطلب باد شکم دوست من «لایکهای» زیادی میگیرد، اما من به این فکر میکنم که وقتی پسرش ۱۲ ساله شد و به این مطلب رسید، چه احساسی خواهد کرد. باشد، ممکن است فیسبوک ۱۰ سال دیگر اصلا وجود نداشته باشد اما دنیای دیجیتال بیکران است و من همیشه این رویکرد را پیش میگیرم که هرگز چیزی را آنلاین منتشر نکنم که نمیخواهم مادرم، کارفرمایم یا بچههایم ببینند. آیا نباید همین حق ویژه به پسرم داده شود تا هویت آنلایناش را خودش بسازد؟ هنگامی که به اندازه کافی بزرگ شد و توانست تصمیم بگیرد میخواهد چه چیزی را آنجا قرار بدهد؟
هویتربائی اینترنتی
دنیس لیسی دیروسا از موسسه امنیت آنلاین خانواده، در مورد روش جدیدی هشدار میدهد که به هویتربایی دیجیتال مشهور شده است: «برخی از مردم آنلاین شده و نقش پدر و مادر دروغین را بازی میکنند، در حالی که هیچ بچهای ندارند. آنها تصاویر کودک دیگران را برداشته و به عنوان بچه خود منتشر میکنند.» شاید هم یک روز ببینید کودک شما دارای پدر و مادری غیر از شما در عرصه دیجیتال شده است.
خیلی مهم است که والدین، الگوهای خوبی برای شکلگیری هویت دیجیتالی کودکان باشند. اگر من تاریخچه کاملی از زندگی کودکم را در فیس بوک منتشر کرده باشم، چگونه میتوانم انتظار داشته باشم پسرم، وقتی که ۱۴ ساله شد، از قواعد من در مورد اشتراکگذاری بیش از حد پیروی کند؟
توصیههای یک روانشناس و استاد دانشگاه
دکتر کریستین چمبرس، روانشناس و استاد دانشگاه دالهاوس در هالیفاکس، میگوید: «از یک طرف، طبیعی است که والدین بخواهند مطالبی در مورد کودکشان در رسانه اجتماعی منتشر کنند. فیسبوک مکانی است که والدین میتوانند زیباترین و چالشبرانگیزترین لحظات زندگی را به اشتراک گذاشته و حمایت دریافت کنند. از طرف دیگر، انتشار مطلب آنلاین در مورد کودکشان این احتمال را به همراه دارد که این اطلاعات نه فقط حالا، بلکه در آینده در دسترس دیگران، مانند دوستپسر یا دوستدختر، متصدی پذیرش دانشگاه، یا کارفرمای آینده قرار بگیرد. برخی والدین تصمیم گرفتهاند هرگز در رسانه اجتماعی چیزی در مورد کودکشان منتشر نکنند. واقعیت این است که تصاویر کودک ما، برای مثال، در حال اجرای کنسرت مدرسه یا رقابت در یک مسابقه فوتبال، به احتمال زیاد راه خود را به رسانههای اجتماعی پیدا میکند، چه خود ما آنها را منتشر کنیم چه نکنیم. بهترین رویکرد برای والدین این است که فرض کنند هر مطالبی که آنها ارسال میکنند قابل رویت توسط همه و در هر زمانی است. توصیه من این است که برای آنچه در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، «قوانین خانوادگی» وضع کنید تا همه اعضای خانواده آن را درک کرده و با آن همراه شوند. مطلبی را که ممکن است حریم خصوصی یا امنیت کودکتان را به خطر بیاندازد، منتشر نکنید. در سن پنج سالگی، کودک شما به اندازه کافی بزرگ شده است و باید قبل از انتشار مطلبی در موردش از او اجازه بگیرید. همان احترامی را برای حریم خصوصی کودک خود قائل شوید که امیدوارید آنها بعد از گرفتن عکس غیرمنتظرهای از شما با لباس خواب و بدون آرایش یا در حال خروپف کردن روی کاناپه، برای حریم خصوصی شما قائل شوند.»