توفان ایرما خلبان گمشدهی کانادایی را پس از ۶۰ سال به خانوادهاش بازگرداند
شماره ۱۱۲ هفتهنامه آتش را از اینجا دانلود کنید
نزدیک به شش دهه از زمانی میگذرد که ستوان ویلیام باری تروی، از نیروی دریایی کانادا، بدون هیچ ردی در ساحل فلوریدا ناپدید شد. خانوادهاش هیچ نشانی از او نیافتند تا اینکه امسال بر اثر طوفان ایرما، حقایق جدیدی از آب سر بر آورد.
خلبان ۲۹ سالهی اهل چاتهام، در نیوبرانزویک، که عزیزانش او را باری صدا میزدند، در ۲۵ فوریهی ۱۹۵۸ سوار بر یک جت F2H-3 از یک ناو هواپیمابر به پرواز درآمد تا عازم پایگاه هوایی نیروی دریایی در میپورت فلوریدا شود.
اما ستوان تروی هرگز به مقصد خود نرسید. تقریبا مسلم بود که او در سانحهای هوایی کشته شده است، اما نه جسد او و نه لاشهی هواپیما – جز کلاه خلبان و یک چرخ از جت جنگنده – پیدا نشد.
دیک تروی ۸۰ ساله، برادر باری، در برنامهی تلویزیونی «آنطور که اتفاق افتاد» حضور یافت و به مجری برنامه، کارول اوف، گفت: «ما حقیقتا اطلاعات زیادی دریافت نکردیم، به همین خاطر در تمام این سالها به نوعی در تاریکی قرار داشتیم. حالتی بود که گویی این داستان هیچ پایانی نخواهد داشت.»
دیک در هنگام ناپدید شدن برادرش ۲۱ سال داشت. او میگوید خانوادهاش در چند هفتهی نخست امیدوار بودند، اما «این نگرانی هم وجود داشت که خبرهای بدی در راه خواهد بود.»
او میگوید: «برای ما ضربهی روحی سنگینی بود و ما واقعا هیچوقت نتوانستیم به زندگی عادی برگردیم. پدر و مادرم سالهای سال سوگوار بودند. همه سوگوار بودیم، اما همانطور که میدانید مادرها دلبستگی بیشتری به بچههایشان دارند. آنها دلبستگی خاصی دارند. پدر و مادرم با همین احساس از دنیا رفتند.»
نشانههای جدید پیدا میشوند
اکنون و پس از گذشت ۵۹ سال، دیک سرانجام تا اندازهای تسلای خاطر پیدا کرده است. ماه گذشته، درست پس از توفان ایرما، جنگلبانی به نام زاک جانسون به تودهای از تکهپارهها برخورد کرد که توسط امواج به ساحل هانا پارک در فلوریدا آمده بود. این یافتهها شامل طناب چتر نجات، چند قطعهی فلزی و یک کمربند چتر نجات بود که بر روی آن این کلمات حک شده بود: «ستوان (پ) تروی.»
جانسون میگوید: «این کپهی خردهریز را اتفاقی در خط مد دریا پیدا کردیم. میدانم که حداقل پنج بار از کنار آن گذشته بودم. جنگلبانهای دیگر میگویند آنها هم از کنار آن عبور کرده بودند. وقتی که علامت ستوان را در پشت جلیقه دیدم، فهمیدم که چیز خاصی پیدا کردهام.»
او بر این باور است که این تکهپارهها در چند دههی گذشته زیر تپههای ماسهای دفن بوده و در خلال آخرین فصل توفانها به سطح آمده است.
تروی هنگامی از موضوع اطلاع یافت که یک گزارشگر تلویزیونی از اخبار شبکهی ۴ با او تماس گرفت تا نظرش را در این باره بپرسد.
او میگوید: «کمترین چیزی که میتوان گفت آن است که بسیار عجیب و غیرواقعی به نظر میرسید. کاملا بهتزده بودم. حیرت انگیز بود. اطلاعاتی که از آن خبرنگار گرفتم بیشتر از تمام اطلاعاتی بود که تا به آن زمان از نیروی دریایی گرفته بودیم.»
چتر نجات؛ آخرین یادگاری برادر
از جملهی این اطلاعات یکی آن بود که چتر نجات برادرش هرگز باز نشده بود.
تروی میگوید: «این حقیقت که چتر هرگز مورد استفاده قرار نگرفته، نشان میدهد که همه چیز بسیار سریع اتفاق افتاده است.»
بازماندهها اکنون در اختیار دفتر پلیس جکسونویل است، اما تروی امیدوار است که چتر نجات را به او باز گردانند تا بتواند آن را به عنوان یادگار، به دختر و نوههایش بدهد.
او میگوید خانوادهاش پیکری برای دفن کردن نداشتند و نام برادرش بر روی سنگ قبر والدینش نقش بسته است.
تروی همچنین دوست دارد مکان جان سپردن برادرش را ببیند.
او میگوید: «دوست دارم به آن ساحل بروم و شاید آنجا بایستم. میدانید، برای دل خودم.»
یک بازپرس از پایگاه هوایی نیروی دریایی میپورت در این باره میگوید: «از قرار معلوم، چتر نجات درهمپیچیده و جعبهی لوازم ضروریای که پیدا شده، متعلق به خلبان نیروی دریایی سلطنتی کانادا، ستوان ویلیام توماس باری توری است. در سال ۱۹۵۸ هواپیمای F2 Banshee او، پس از برخاستن از پایگاه هوایی میپورت، از مسیر خارج شده و در مه غلیظ سقوط کرده بود. او در آن حادثه جان باخت و جسدش هرگز پیدا نشد. او در فهرست کسانی است که در دریا مدفون شدهاند. اگر این موضوع به اثبات برسد، این دقیقا چیزی است که او هنگام ناپدید شدن هواپیمایش از دید رادار، بر تن داشته است.»