حساب پسانداز کافی نیست، برای هزینههایتان برنامه داشته باشید
بسیاری از ساکنان کانادا هم نگران حساب و کتاب روزانه خود هستند و هم در عمل اطلاعات دقیقی درباره ابزارهای مالی و سرمایهگذاری ندارند. آمارهای رسمی نشان میدهد درصد قابل توجهی از کاناداییها حسابهای پسانداز دارند اما دقیقا نمیدانند باید چگونه از آن استفاده کنند. «اما تیتل»، روزنامهنگاری است که در این یادداشت به ما میگوید چگونه با بودجهبندی و تصمیم درست توانست شرایط سرمایهگذاری و پسانداز خود را تغییر دهد.
برای دانلود شماره ۲۲ هفتهنامه چاپی آتش اینجا را کلیک کنید.
پیشترها، من در Subway کار میکردم؛ جایی که باعث میشد ساندویچهای زیادی بخورم اما خیلی برای پسانداز کردن جای مناسبی نبود. این باعث شد که من هنر تهیه ساندویچ را رها کنم و به روزنامهنگاری که کمیسودآورتر است روی آورم. همانجا بود که شروع به پسانداز برای دوره بازنشستگیام کردم. من بدون اینکه به خودم زحمت خواندن هیچ کدام از قوانین را بدهم، یک حساب RRSP باز کردم. به طور کورکورانه و غالبا به شکل: ۱۰۰ دلار از اینجا و ۵۰ دلار از آنجا به این حسابم پول می ریختم.منطق من چه بود؟ پسانداز، پس انداز است: تا زمانی که، داشتم برای آیندهام سرمایهگذاری میکردم، نمیتوانستم هیچ کار اشتباهی مرتکب شوم.
پسانداز اشتباه
اشتباهم این بود که با تمام وجود پسانداز میکردم؛ تا آنجا که تمام پولهایم را به حساب جاریام میریختم و آن موقع بود که دیگر نمیتوانستم مواد غذایی بخرم. برای اینکه بخواهم غذا بخورم باید از حساب RRSP پول میگرفتم. اشتباه من، هم شرمآور بود و هم برایم پرهزینه تمام میشد. اما فکر نکنید من در مقایسه با کاناداییها استثنا هستم.
کاناداییها و دانش مالی
بانک TD، این هفته نتایج یک نظر سنجی را منتشر کرد که نشان میداد، حدود یک سوم مردمی که بین ۱۸ تا ۳۳ سال دارند، چیزی در مورد حسابهای RRSP نمیدانند و یا خیلی کم میدانند.
به عنوان مثال نیمی از کسانی که در این پژوهش به سوالات پاسخ داده بودند، نمیدانستند که یک حساب RRSP میتواند در خرید یک خانه کمک کند و ۶۰ درصد پاسخدهندگان، این فکر غلط را داشتند که میتوانند از RRSP برای پرداخت هزینههای مراقبت از کودکشان استفاده کنند. ده درصد این افراد معتقد بودند RRSP میتواند در درمان سرطان استفاده شود. آنچه میدانیم این سات که نسل هزاره سواد اقتصادی ضعیفی خصوصا در مورد پساندازش دارد.
ممکن است نظرسنجی بانک TD با تمرکز بر نسل هزاره باشد، اما به احتمال زیاد نتیجه آن، نشانگر مشکل سواد مالی گستردهتری است که نه تنها نسل جدید را که جمعیتی قدیمیتر را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
همچنین بررسیهای آژانس مصرفکنندگان مالی در کانادا نشان میدهد، از هر ده نفر بزرگسال کانادایی، بیش از شش نفرشان، دانش اقتصادی خود را «ضعیف» گزارش کردند.
بودجهبندی کانادایی
گرچه بسیاری از ما برای دوره بازنشستگیمان پسانداز میکنیم، اما بیشترمان نمیدانیم که چه مقدار یا چه موقع، باید از آن استفاده کنیم. اما شاید بدترین آمار منتشر شده توسط این سازمان، نموداری است که دانش کم ما در مورد RRSP را به خوبی نشان میدهد: تنها ۴۶ درصد کاناداییها، بودجهبندی دارند. بودجهبندی، صرفنظر از اینکه برای چه میزان پولی انجام میشود، یک کار مهم و ضروری است. ضمن اینکه اگر شما ابزاری برای سنجش میزان شیر مصرفی در ماه نداشته باشید، یا اینکه ندانید برای تنقلات یک فیلم چه قدر باید هزینه کنید هیچ وقت نمیتوانید برای روزهای بازنشستگی پسانداز داشته باشید.
نبود بودجهبندی، ممکن است شما را در سن ۷۵ سالگی بدون داشتن هیچ پولی در بانک، دست تنها گذاشته باشد یا وضعتان مثل من شود؛ در ۲۵ سالگی همه پولهایم در بانک است و چیزی برای خرج کردن ندارم. اگر ما در برنامهریزی مالی کوتاهمدت ماهر نباشیم، جای تعجب نیست که ناهار بیرون خوردن، در اهداف بلند مدتمان قرار گیرد.
این تنها نظریه من نیست. کریستال وانگ، مدیر ارشد منطقهای برنامهریزی ثروت مالی TD، تایید میکند اگر مردم، بودجهبندی نکنند، کمتر احتمال دارد که برای دوره بازنشستگیشان به خوبی پسانداز کنند.
وانگ میگوید: «آنهایی که بودجهبندی ندارند، نمیدانند درآمد قابل عرضه چیست. بودجه، از این نظر مهم است که به شما میگوید درآمدتان به کجا میرود.»
به عبارتی دیگر، برنامهریزی برای دوران بازنشستگی، بدون بودجهبندی، مثل تلاش جهت حل مسائل دیفرانسیل و انتگرال پیشرفته، بدون محاسبات جمع و تفریق و مهارتهای پایهای ریاضی است.
خوشخیالی را کنار بگذارید
بودجهبندی دقیق واقعا مهم است چون باز کردن حساب RRSP به هر حال حس خوبی را در شما ایجاد میکند؛ فرقی نمیکند چیزی در موردش بدانید یا ندانید. داشتن این حساب حتی اگر شما هر روز، احمقانه عمل کنید، اضطرابهای مالی شما را کم میکند. مثلا ممکن است شما پول نداشتهتان را صرف چیزهایی کنید که نمیتوانید هزینهاش را بپردازید. در این شرایط به خودتان خواهید گفت: «بسیار خب، در پرداخت قبض تلفنم تاخیر کردم و احتمالا نباید آن پنیر پارمزان ۳۰ دلاری را میخریدم، اما حداقل نخستین قدم را به سوی آیندهای شاد و پایدار برداشتهام.»
مشکل اینجاست که بدون برنامهریزی، شما هرگز به آنجا نخواهید رسید.
این را از یک ساندویچزن سابق که به لطف بودجهبندی، الان یک مقالهنویس شده است بپذیرید.